تبیان، دستیار زندگی
مرحوم ملک الشعرای بهار می‏گوید: یکی از غم‏انگیزترین حوادث زندگی من آن بود که روزی یکی از مجلات ادبی تهران، یک قطعه از اشعار مرا به مسابقه بین شعرا گذاشت و عده‏ی زیادی از شعرای پیر و جوان...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

یک حادثه‏ی شاعرانه!
یک حادثه‏ی شاعرانه!

مرحومملک الشعرای بهار می‏گوید: یکی از غم‏انگیزترین حوادث زندگی من آن بود که روزی یکی از مجلات ادبی تهران، یک قطعه از اشعار مرا به مسابقه بین شعرا گذاشت و عده‏ی زیادی از شعرای پیر و جوان، از سراسر ایران، در آن شرکت کرده بودند. من هم برای تفریح، تحت نام مستعاری در این مسابقه شرکت کردم. آیا می‏دانید نتیجه‏ای این مسابقه چه بود؟

همه پرسیدند: خیر، چه بود؟

ملک‏الشعرا با خنده گفت: من در آن مسابقه نفر پنجم شده بودم!

شاهد جوان

تنظیم: خرازی

*******************************

مطالب مرتبط

بهترین دوست

باز هم اُلاغ!

آتش امید

با گذشتگان قدمی بزنیم

افسون

بپا مغرور نشی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.