تبیان، دستیار زندگی
غریزه جنسی، قوی ترین غریزه انسانی است که زندگی انسانی را از نظر کمی و کیفی مورد تاثیر و تاثر قرار می دهد. این غریزه در کنار دیگر غرایز بسترساز فرهنگ های انسانی در طول تاریخ شده و دین با ورود در این بستر، معنا بخش فرهنگ انسانی می شود. به همین دلیل در تاریخ
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ارضای غریزه فقط در خانواده

غریزه

دنیای غرب و زیبایی هایش ،این روزها به برکت وجود ماهواره ها و اینترنت بیشتر از گذشته در چشم همگان ،بخصوص جوانان خود نمایی می کند. آن چیزی که تحت عنوان آزادی و در قالب های رنگارنگ و دلفریب جلوه می کند ، بسیاری از جوانان را تحت تاثیر قرار داده ،به نحوی که نسبت به دین و فرهنگ خودمان معترض شده و چهارچوب هایی را که دین برای روابط بین دو جنس قائل شده است را نفی کرده و گمان می کنند اگر ما نیز مسیری که آن ها رفته اند  طی کنیم ،زندگی بهتری خواهیم داشت .

- غریزه جنسی، قوی ترین غریزه انسانی است که زندگی انسانی را از نظر کمی و کیفی مورد تاثیر و تاثر قرار می دهد. این غریزه در کنار دیگر غرایز بسترساز فرهنگ های انسانی در طول تاریخ شده و دین با ورود در این بستر، معنا بخش فرهنگ انسانی می شود. به همین دلیل در تاریخ ادیان کمتر دینی است که درباره ی این غریزه سخن نگفته باشد و برای آن برنامه ای تدوین نکرده باشد.

غریزه ی جنسی در یک چارچوب، مورد توجه ادیان قرار می گیرد و در چارچوب جهان بینی آن دین، جایگاه این موضوع را با توجه به انسان شناسی خود و جهان شناسی و اخلاقیات مبتنی بر آن، تشریح و تفسیر می کند .

- در غرب مسیحی قرون وسطی که انسان کامل مسیحی، محور معرفت شناسی، جهان شناسی، انسان شناسی و سپس جامعه شناسی واقع شده بود ، درباره مسئله جنسی، چه از بعد انسان شناسی و چه جامعه شناسی، به همان میزان قضاوت می شد و چون انسان های کامل مسیحی، حضرت مسیح و حضرت مریم و حضرت یحیی (ع)، هر سه ازدواج نکرده، در مسیحیت دوری از این غریزه ، یک شرط برای انسان کامل شمرده شد و کم کم ترک این عمل به ترک کلی لذت های جسمی کشانده می شود و در دوران قرون وسطی، انسان هایی اعم از زن و مرد، دور از شهرها در نقاط دور افتاده جنگل ها و کوه ها و بیابان زندگی می کردند که به دور از لذت های جسمی یک زندگی کاملا مجردانه داشتند. پس حجاب در همین جهت قلمداد می شد. یعنی دوری از لذت های جسمانی بطور کامل.

- با شروع رنسانس، تفسیری دیگر از انسان کامل ارائه شد که بر فرهنگ جنسی غرب به شدت اثر گذاشت. این تفسیر آن بود که چون خدا در جسم انسان (عیسی) تجلی یافته است، پس جسم انسان تقدس می یابد، به همین دلیل سعی در زیباشناسی جسم انسان است و با یک نوع آناتومی جسم انسان و بدست آوردن رگ، پی، ماهیچه، استخوان و... به ترسیم جسم های زیبا پرداخته شود که این مهم به وسیله «لئوناردو داوینچی » و «میکل آنژ» و «رافائل »، بر روی دیواره های کلیساهای روم و فلورانس انجام می شود. به طوری که جسم های بسیار موزون و هماهنگ بر روی دیوارها ترسیم و یا در مجسمه ها تجسم می یابند. با همین ترسیم انسان بدون پوشش، اولین قدم برهنگی در غرب، توسط نوعی تفسیر از انسان کامل رخ می دهد.

- این تاکید از سوی بعضی نظریه پردازان صورت گرفت که بر فرهنگ یهودی در باب جنسیت تاکید می کردند. فرهنگ یهودی یکی از جسمی ترین فرهنگ های دینی است که بر رابطه های جنسی برخی محارم با دیده اغماض نگریسته است و آنها را بی اشکال دانسته است. این نظریه پردازان با فرهنگ یهودی بر فرهنگ مسیحیت هجوم برد و سعی کرد که بر برهنگی ، چه از نظر بدنی و چه از نظر روحی تاکید کند و ریشه تمامی عقده های انسانی را در حجاب (به معنای عام) خلاصه کند که مانع است.

- انقلاب صنعتی در غرب و مهاجرت جغرافیایی انسان ها از مکان های کوچک به مکان های بزرگ و تماس های دو جنس در سطوح مختلف کاری، هنجارشکنی  را افزایش داد. حال اگر این را به بد پوشی اجباری زنان، به علت کار با دستگاه های سنگین را اضافه کنیم ، جامعه ای که به وجود آمد قابل تصور است.

تاثیر صنعت تا جایی رسید که همسران، چه زن و چه مرد، به روابطی فراتر از ازدواج روی آوردند و این روابط خارج از عرف و قانون موجب شد که ارزش خانواده کم رنگ و کم رنگ تر شود.

- ماشین و محیط کار صنعتی و نظریه پردازان مختلف ، سه عاملی بودند که انقلابی در غرب به وجود آوردند. و غرب را از دوران ملکه ویکتوریا به دوران برهنگی وارد کرد و بر همین اساس، گروه هایی به وجود آمدند که سخت بر برهنگی جمعی تاکید کرده و آن را نیز معیار گروهی قرار دادند، این گروه ها هیپی ها، پانک ها، رپ ها و... بودند و سبب رواج برهنگی شدیدتر شدند که امروزه به Nake یا برهنه های مادرزاد مشهور شده اند.

-  بنابراین، در غرب اگر حجاب مطرح شده است، یعنی دوری شدید از غریزه  (چه زن و مرد) و اگر برهنگی مطرح شده است، یعنی آزادی عمل  و رفتن به سمت ارضای بی حد غریزه . پس حجاب در غرب، نقطه مقابل انسان و غریزه قرار گرفته است، بطوری که اگر کسی حجاب داشته باشد ، علیه انسانیت خود قدم برداشته است و بی حجابی، یعنی برگشت و بازگشت به خویشتن خویش.

- ولی این برهنگی به جای بازگشت به خویشتن انسانی، موجب شد که انسان ها از خودشان بیشتر دور شوند ، اول آنکه وسیله ای شد که بدن انسانی طعمه مطامع اقتصادی شود.  به صورت مانکن تبلیغاتی کالا و ... معمول شد; یعنی به جای کرامت انسانی، ذلت و رذالت انسانی نصیب او گردید.

- برهنگی در غرب، بر خلاف ظاهر بی رغبتی جنسی را برایشان  به ارمغان آورد ، چرا که شروع زود هنگام و مرتفع کردن اشتباه این غریزه  در نهایت به سرد مزاجی تبدیل می شود ، مگر آنکه کالاهای رغبت افزا به میدان بیاید، مثل الکل و یا قرص های نشاط آور  که باز در دراز مدت سبب بی رغبتی بیشتر خواهد بود و  اگر این غریزه که نشاط آور زندگی است، به رکود کشانده شود، بنیاد خانواده رو به سستی می رود .انگیزه ی تشکیل و حفظ خانواده کم می شود و این بزرگ ترین آسیب برای یک جامعه است.

همسر

- حجاب در اسلام برای حفظ نشاط جنسی است، چون حجاب باعث می شود این غریزه دچار بی معنایی نگردد و چون اسلام بر طبیعت و غرایز انسانی تاکید دارد و انسان کامل خود را نه فقط در معنویت کامل، بلکه در پرداختن اصولی به مسائل دنیوی و فطری وغریزی می داند. پس انسان کامل در اسلام الگوی جامع و کامل انسان در دنیا و آخرت است.

پس حجاب یک فرهنگ  است که سبب گرم واقع شدن غریزه جنسی در سطح یک جامعه و هدایت ارضای آن در قالب خانواده می شود .

اگر ما بخواهیم به بهانه ی تجدد راه رفته ی آن ها را تکرار کنیم ، هم فرهنگ عفاف خود را از دست خواهیم داد وهم مثل آن ها لذت داشتن خانواده ای گرم محروم شده و باید به دنبال راهکارهایی باشیم تا افراد را به سمت تشکیل خانواده سوق دهیم. انسان عاقل از تجربه ی دیگران استفاده می کند و راه به خطا رفته ی دیگران را تکرار نمی کند.

منبع: هفته نامه پگاه -ماهنامه  پیام زن

تنظیم برای تبیان :داوودی

مقالات مرتبط :

حجاب قدیمی شده!

آموزش ارتباط سالم با جنس مخالف در خانواده

ارتباط سالم دختر و پسر از کودکی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.