خاستگاه حوزه
نخستين بذر شجره مباركه حوزه علميه در عهد نبوت پاشيده شد علم و تعليم مفاهيمى نبودند كه بعدها بر اثر تماس فرهنگهاى يونانى و پارسى و ... بر جامعه اسلامى وارد شده و در افكار مسلمانان رسوخ يافته باشند مراجعه به متون اصيل اسلامى (قرآن و سنت) اين حقيقت را به خوبى آشكار مىسازد كه همگام با اولين آيات وحى الهى تعليم و تعلم در جامعه اسلامى مطرح بودهاست.
بارزترين مشخصه عرب قبل از اسلام جهل و بىفرهنگى آنان است اگر چه در شمال و جنوب شبه جزيره عربستان فرهنگها و تمدنهايى وجود داشتهاند ليكن در قسمت مركزى و نيز در مكه و مدينه آثارى از يك فرهنگ و تمدن اصيل ديده نمىشد قبل از اسلام در قبيله قريش فقط هفده نفر مىتوانستند بنويسند البته عدد نويسندگان بيشتر يا كمتر از اين هم كه باشد وجود آنان هيچ نقش اساسى در ساخت فرهنگ و تمدن جامعه عرب قبل از اسلام نداشتهاست بهترين شاهد اين مدعى نبودن حتى يك دستنويس از عرب آن روز است.
اما همين جامعه بعد از اسلام تحولى شگرف و اساسى داشته است به طورى كه موجب تعجب و تحير مورخين و جامعه شناسان شدهاست كه كلمات گوستاولوبون شاهد بر اين مدعى است.
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم از نخستين روزهاى بعثت دعوت به اسلام و آيين توحيد را آغاز كرد و در دوران سالتخويش در مكه و مدينه موفق شد تا گروه زيادى از مردم را به دين اسلام فراخواند.
سه سال اول بعثت دعوت صورت خصوصى داشت و از محدوده خويشاوندان و آشنايان فراتر نمىرفت كه علت اين امر هم شرايط حاكم بر محيط آن زمان بود.
با نزول آيه «فاصدع بما تؤمر» (آنچه را مامور گرديدهاى آشكار كن) دوران دعوت عمومى پيامبر شروع شد و آن زمانى بود كه چهل نفر پيش از آن به دين اسلام گرويده و پايههاى اجتماعى دينى مسلمانان نيرو گرفته بود و مسلمانان به مثابه گروهى صاحب انديشه و دينى كه بر پايه توحيد استوار استشناخته مىشدند.
حوزه علميه مكه
قبل از اينكه به جزئيات اين حوزه علوم اسلامى بپردازيم به طور خلاصه به ويژگيهاى اصلى و مهم حوزه علميه مكه اشاره مىكنيم:
1 - وجود معلم و سرپرستى همچون رسول گرامى خدا حضرت محمد(ص) كه در واقع مؤسس و بنيانگذار حوزههاى علميه بود كه در سايه چنين استادى شاگردان عالىترين مفاهيم الهى و انسانى را در مكتبى كه ارتباط مستقيم با وحى داشت توسط معلم اول كه گفتههاى او به يقين از هرگونه خطا و اشتباه مصون بود دريافت مىكردند. 2 - وجود شاگردان روشن ضمير و بارزى همچون على بن ابى طالب عليه السلام و حضرت خديجه و بسيارى از اصحاب درجه اول آن حضرت كه اجتماع آنان گرمابخش دلهاى آنان و روشنى بخش ديار تاريك و ظلمانى و سراسر جهل مكه بود. 3 - متون آموزشى غنى و كامل كه همان قرآن و سنت و فرمايشات پيامبر اكرم بود 4 - سادگى و وضوح مسائلى كه مطرح مىشد و بيان دقيقترين و عالىترين مفاهيم و مسائل علمى با سادهترين بيان و روشنترين تعبير. 5 - همگانى بودن آموزش بر اساس تفكر اصيل اسلامى يعنى همان تلازم علم و تكليف كه اين قاعده همه مسلمانان را در بر مىگرفت. |
با توجه به ويژگىهاى فوق بايد گفت كه حوزه علميه مكه معظمه با آغاز نزول وحى به رسول گرامى در غار حرا با نزول آيات مباركه سوره علق شروع گرديد.
پيامبر اكرم مامور ابلاغ وحى و تعليم قرآن كريم به مردم بود و در طول سيزده سال(از بعثت تا هجرت) حدود دو سوم از قرآن در مكه نازل شد و به حكم آيه «و انزلنا اليك الذكر لتبين للناس ما نزل اليهم و لعلهم يتفكرون.نحل 44» (ما قرآن را بر تو نازل كرديم تا براى مردم توضيح دهى اميد كه آنها انديشه كنند.) مكلف بود كه كلام خدا را همانطور كه بود به مردم ابلاغ كرده و مشكلات آن را براى ايشان حل نمايد و به همين دليل ابتدا از نزديكترين كسان خود كه اولين آنها حضرت على بن ابىطالب و حضرت خديجه بودند تعليمات قرآنى را شروع نمود.
اين حلقههاى دروس الهى در خانه حضرت خديجه و شعب ابىطالب و بازار عكاظ و كعبه مكرمه و ادامه آن در خانه ارقم بن ابىالارقم مخزومى (م 55 ق)تشكيل مىگرديد كه مربوط به دسته يا شعبه يا عقيدهاى خاص نبود و تنها تلاش آنان كار علمى در راستاى دستورات كلى اسلامى بود اما چون با دشمنى شديد بزرگان قريش مانند ابوسفيان، ابولهب، ابوجهل، و امثال آنها مواجه بودند غالبا نشر احكام قرآنى و اقامه واجبات الهى در حال اختفا انجام مىگرديد اما پس از فتح مكه حوزههاى تعاليم قرآنى و هدايت مردم و پاسخ به سوالات و اشكالات مسلمانان در مسجدالحرام و در بعضى نقاط مكه تشكيل مىگرديد كه بيشترين تعليم دهندگان آن از شاگردان مكتب على عليه السلام بودند.
مسجد پايگاه اصلى حوزههاى علوم اسلامى
حوزه از مسجد شكل گرفت ابتدا نام حوزه علميه مطرح نبود بلكه مساجد نخستين فضاهاى تدريس و مقر تشكيل حوزهها بود و با گسترش سطح فرهنگ و تمدن شيعه فعاليت آموزش در حوزهها نيز رفته رفته گسترش يافت فراهم شدن امكانات بيشتر موجب به وجود آمدن مكانهاى مناسب براى تحصيل علوم دينى گرديد و حوزهها و مدارس به تبعيت از مساجد به منظور پاسخگويى به دو عملكرد عبادى و آموزشى مكمل يكديگر بودند. |
بنابراين مسجد خاستگاه آموزش اسلامى است چون سنگ بناى اسلامى در مساجد نهاده شد. مسجد محل عرضه اولين تشكلهاى آموزشى عمومى و در حقيقت جايگاه گردهمايى عموم مردم فارغ از هر قيد و نژاد و مال و مقام بود.
آموزش در مساجد بر محور خواندن و فهم قرآن نيز و تعليم نحوه انجام فرايض دينى استوار بود اين شكل آموزش در مسجد به عنوان يكى از ويژگيهاى نظام طلبگى تلقى شده و هنوز هم حلقهها و جلسات علمى و درسى طلاب در مساجد داير است.
به هر حال اولين تشكلهاى آموزش علوم اسلامى توسط معلم و مؤسس اول يعنى وجود مقدس پيامبر اكرم شكل گرفت.
مواد درسى در اين حوزه كلمات نورانى وحى و آيات الهى بود كه روشنگر دلهاى تازه مسلمانان و حتى غير مسلمانان مىشد.
شاگردان اين حوزه همه كسانى بودند كه دل و جان خود را به پيامبر سپرده بودند و به مسير حق و حقيقت هدايتشده و دين اسلام را پذيرفته بودند آنها همان تشنگان وادى جهل و ظلمت بودند كه پيوسته از معارف بلند اسلامى سيراب مىشدند بنابراين بسيارى از شاگردان اين حوزه سواد خواندن و نوشتن هم نداشتند اما گاهى از بهترين و ممتازترين شاگردان مكتب و حوزه محمدى به حساب مىآمدند چرا كه درس استاد را كه همان آيات الهى بود بر لوح دل مىنوشتند و از حافظين ممتاز آيههاى قرآن بودند.
حوزه مكه به يك تعبير همه تازه مسلمانان را آموزش مىداد و در حقيقت همه مسلمانان مكه شاگردان و دانش پژوهان آن بودند افرادى هم به شكل خاص در اين حوزه آموزش مىديدند حضور به اين شكل خاص در حوزه دروس آسمانى مكه كه مدرس آن پيشواى مدرسان جهان و بزرگ پيامبر خدا حضرت محمد صلى الله عليه و آله و سلم بود با انتخاب ويژه آن حضرت همراه مىگرديد هرگاه پيامبر شخص را مستعد پذيرش احكام و معارف والاى اسلامى مىديدند او را به سوى خود مىخواندند، نسبت به او تعالم بيشترى در نظر مىگرفتند و رفته رفته او را براى تدريس و تبليغ آيين پر معنى اسلام آماده مىكردند لذا در ابتدا استاد حوزه تنها خود پيامبر اكرم بودند اما با پيشرفت اسلام اساتيد ديگرى هم تربيتشدند و توسط آن حضرت به نواحى مختلف عربستان و يمن اعزام مىشدند تا قرآن را بر مردم بخوانند و احكام اسلامى را به آنان تعليم دهند.
اين حوزه با فتح مكه دانشگاه بزرگ اسلامى شد و پس از پيامبر خدا حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام و عبد الله بن عباس اساتيد اين حوزه نوظهور اسلامى بودند.
بنابر نقل محمد بن اسحاق در الفهرست على بن ابيطالب، سعد بن عبيد بن النعمان بن عمرو بن زيد، ابوالدرداء عويمر بن زيد، معاذ بن جبل بن اوس، ابوزيد ثابت بن زيد بن نعمان، ابىكعب بن قيس، عبيد بن معاويه و زيد بن ثابت از جمله جمع آورندگان قرآن كريم در زمان پيامبر خدا بودند و به عنوان اساتيد قرآن محل رجوع امت اسلامى محسوب مىشدند.
مسئله تبليغ دين و تعليم قرآن از مسائل مهمى بود كه در آن زمان مورد توجه همه علماى حوزه مكه بود لذا اقامه نماز و قرائت قرآن در كنار خانه خدا از نخستين تبليغات اسلامى بود كه شاگردان مكتب وحى براى به انجام رساندن آن از شكنجه و شهادت در راه خدا باكى نداشتند و براى رساندن پيام قرآن به گوش مردم از مرگ استقبال مىكردند. |
مكه مكرمه كانون توحيد و مركز اجتماع امت اسلامى است از اينرو مىتواند مركز حركات سياسى اسلامى نيز باشد هجرت امام حسين(ع) از مدينه به مكه و نهضت كربلا يكى از حركتهاى سياسى است كه از فلسفه سياسى اسلام نشات گرفته و به رهبرى سومين پيشواى شيعيان هدايتشده و به ثمر رسيدهاست.
ليكن بايد متذكر شد كه با هجرت رسول اعظم الهى از مكه به مدينه چنان خللى بر حوزه مكه وارد آمد كه هرگز جبران نگرديد و اينك بعد از گذشت صدها سال هنوز مدرسه علميه و حوزه اسلامى كه علوم و معارف قرآنى و احاديث نبوى و اهل بيت عصمت و طهارت(ع) را بيان نمايد و در نشر اسلام گام نهد در آن رونق نگرفته است.