تبیان، دستیار زندگی
داستان زندگی هوشنگ مرادی کرمانی از زبان خودش
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

هوشو1

هوشنگ مرادی کرمانی

کتاب شما که غریبه نیستید روایتی است جذاب و آموزنده از کودکی تا بزرگسالی هوشنگ مرادی کرمانی از زبان خودش که بسیار خواندنی از آب در آمده است .در این کتاب توصیفات جالبی از روستای زادگاه نویسنده (سیرچ) ،کرمان و تهران به میان آمده که خواندن آنها خالی از لطف نیست.

این اثر بیشتر برای کسانی مفید است که به گذشته انسان های موفق توجهی ندارند و گمان می کنند که این توفیق به سادگی بدست آمده. در قسمتی از  کتاب می خوانیم:

یک روز توی اتوبوس بودم. غم غربت، بیکاری، گرسنگی، سرخوردگی گریبانم را گرفته بود .گیچ بودم.  تو این دنیا نبودم . نمی خواستم برگردم کرمان. جوانی آمد بالا وگفت : " غریبم ، گرسنه ام " همسن خودم بود. دلم سوخت عقب اتوبوس، روی صندلی ، بغل مرد چاق و کت و گنده ای نشسته بودم. داشتم خفه می شدم. دست کردم تو جیبم 15ریال درآوردم، 5ریال دادم به جوان و یک تومان را هم گذاشتم تو جیبم که با آن نان و لوبیا بخورم. جلوی دانشگاه تهران، پیاده شدم. یادم افتاد قبلا پول خرد نداشتم. 15ریال را از کجا آوردم؟  دیدم ندانسته و ناخواسته، گیج و منگ، دست کرده ام تو جیب مرد چسبیده به من، 15ریال برداشته ام 5ریال داده ام به جوان گرفتار و یک تومان هم گذاشته ام تو جیب خودم!!

جهت خرید کتاب شما که غریبه نیستید کلیک کنید.

تنظیم :حاجی محمد علی

1) در گویش سیرچی به معنی هوشنگ کوچک است.

جهت خرید کتاب نه تر و نه خشک کلیک کنید.

جهت خرید کتب رمان و داستان کلیک کنید.

جهت خرید کتب ادبیات کلیک کنید.

جهت خرید کتب کودک و نوجوان کلیک کنید.