تبیان، دستیار زندگی
در مقاله های «منجمان آماتور در تاریخ» و «همراه منجمان آماتور» به بررسی نقش این گروه در کشف ابرنواخترها، نواخترها و ستاره های دوتایی پرداختیم حال در ادامه به بررسی تاثیرات این منجمان در کشف اجرام منظومه شمسی می پردازیم.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

منظومه شمسی در دست آماتورها

در مقاله های «منجمان آماتور در تاریخ» و «همراه منجمان آماتور» به بررسی نقش این گروه در کشف ابرنواخترها، نواخترها و ستاره های دوتایی پرداختیم حال در ادامه به بررسی تاثیرات این منجمان در کشف اجرام منظومه شمسی می پردازیم.

منظومه شمسی در دست آماتورها

پهنه ای که همیشه مورد توجه منجمان آماتور بوده است، منظومه شمسی از خورشید تا زحل است. فراتر از زحل معمولاً در دسترس تلسکوپ های آماتوری نیست. لکه های خورشید، عوارض سطحی ماه و مریخ، اقمار و نقش های سطحی مشتری و زحل، تشخیص سیارک ها، شهاب ها و دنباله دارها گستره ای وسیع برای کار آماتوری نجوم بوده است. آماتورهای تازه کار با دوربین های کوچکشان، پستی و بلندی ها و گودال های ماه را با شور و شوقی وصف نشدنی رصد می کرده اند و هنوز هم می کنند. ارتفاع برآمدگی ها را اندازه می گیرند. اگر هم دستی در عکاسی داشته باشند با همان تلسکوپ های کوچکشان می توانند عکس های خوبی از سطح ماه بگیرند. رصدگران بسیاری گزارش ها و تصاویر دقیق خودرا برای ALPO، انجمن رصدگران ماه و سیارات، می فرستند.

منظومه شمسی در دست آماتورها

آماتورها در پژوهش های اولیه ی خورشید، کارهای درخشانی کردند. هاینریش شوابه (1789-1875) داروسازی بود از اهالی دسائو آلمان که در اوقات فراغتش با تلسکوپ کوچک دست ساز خود، به رصد خورشید می پرداخت. چهل سال آزگار فعالیت های سطح خورشید را ثبت کرد. در سال 1843 افت و خیزهای متناوب تعداد لکه های خورشیدی را کشف کرد و دوره ی تناوب این تغییرات را در حدود ده سال تعیین کرد. ر. کارلینگتون (1816-1875) مستقلاً به کشف دوره ی یازده ساله ی لکه های خورشیدی نائل آمد و حتی پی برد که عرض جغرافیایی لکه ها، با گذشت زمان تغییر می کند. با توسعه ی دانش و ابزار ما برای شناخت خورشید بررسی خورشید از حوزه رصدهای آماتوری خارج شد. با این حال هنوز هم عکسبرداری از خورشید، خاصه به هنگام کسوف های جزیی و کلی برای آماتورها جذبه ی خاصی دارد و هر وقت که خبر از کسوف کلی در گوشه ای از جهان باشد، گروه های آماتوری بیکار نمی نشینند، تورهای نجومی راه می اندازند، تلسکوپ های قد و نیم قدشان را به دوربین مجهز می کنند و از شروع کسوف، از ظهور تسبیح دانه های بیلی، از تاج درخشان خورشید و از چه چیزها که عکس نمی گیرند!

مریخ، مشتری و زحل سه سیاره ای اند که خیلی مورد توجه منجمان آماتور بوده اند. در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، آماتورهای با سابقه که تلسکوپ های بهتری داشتند، به تبعیت از بعضی منجمان حرفه ای به دنبال کانال های فرضی مریخ، یا علایم حیات روی این سیاره و چیزهایی از این قبیل می گشتند. یکی از معروف ترین آنها پرسیوال لاول بوده که کارخانه ی ریسندگی اش – سرمایه ی زندگی خود – را فروخت تا رصدخانه بزرگ در آریزونا بسازد و در شناخت مریخ و سیارات دیگر نقش داشته باشد.

منظومه شمسی در دست آماتورها

مریخ دو قمر کج و معوج کوچک دارد که اهداف آماتوری مناسبی نیستند. چهار قمر گالیله ای مشتری را با یک دوربین دو چشمی خوب هم می توان دید. مشتری و زحل هر کدام تعداد زیادی قمر دارند. در گذشته کشف قمر جدیدی از این دو سیاره آرزویی هم برای حرفه ای ها  و هم برای آماتورها به شمار می آمد. ولی این روزها، با عبور فضاپیماها از نزدیک این سیارات ظاهراً کفگیر به ته دیگ خورده است و همه ی اقمارشان کشف شده اند. اما مشاهده ی علایم و عوارض سطحی مریخ، قمرهای مشتری و زحل و نقش های متغیر جوی آنها، و از همه مهمتر رؤیت حلقه ی زیبای زحل تجربه های فراموش نشدنی برای هر منجم آماتور است. منجمان آماتور امروز گاهی نخستین رصدگران طوفان های غبار در مریخ و طوفان ها و عوارض جدید در جو مشتری و زحل اند.

منظومه شمسی در دست آماتورها

درگذشته نیز، آماتورها خدمات شایان توجهی در شناخت مریخ، مشتری و زحل انجام داده اند. استانلی ویلیامز (1861-1938)، تئودور فیلیپس (1866-1942)، ویل هی و موریس انسلی (1869-1951) از معروف ترین آماتورهایی اند که عمری را صرف رصد علایم سطحی، جریان های جوی و لکه های کوچک و بزرگ زحل و مشتری کردند. ویلیامز مشاور حقوقی بود ولی با رصد و بررسی لکه های زحل توانست دوره ی حرکت وضعی این سیاره را تخمین بزند. او از اعضای پایه گذار انجمن نجوم بریتانیا بود. انجمن نجوم آماتوری ای که زیر نظارت منجمان حرفه ای فعالیت می کند. فیلیپس کشیش بود و از برجسته ترین رصدکنندگان سیاره ای عصر خود به شمار می آمد. وسعت و اهمیت کارهایش سرانجام او را در جمع منجمان حرفه ای جای داد و حتی به ریاست انجمن سلطنتی نجوم بریتانیا رساند. ویل هی کمدین معروف تئاتر و سینما بود. ظاهراً، پس از آنکه از شاد کردن دیگران فراغت می یافت، به پهنه ی آسمان پناه می برد. در 3 اوت 1933 (12 مرداد 1312) لکه ی بزرگ سفید زحل را کشف کرد که یکی از با دوام ترین علایم جوی زحل بود. موریس انسلی افسر نیروی دریایی بود، اما در ساخت وسایل اپتیکی تخصصی کم نظیر پیدا کرد. او به رصد مشتری و زحل، مخصوصا حلقه های زحل، علاقه مند بود. تعداد این حلقه ها خیلی زیاد است، اما با تلسکوپ های کوچک ده حلقه قابل مشاهده است که شکافی موسوم به شکاف کاسینی آنها را از هم جدا می کند. موریس انسلی عبور ستاره ی 2101714+BD را از پشت حلقه های زحل و میزان کاهش نور آن را رصد کرد.

وقتی ستاره از میان شکاف کاسینی دیده شد، کاهش میزان نور آن قابل توجه نبود. به این طریق معلوم شد که کاسینی واقعاً یک شکاف است. البته کاوش های فضایی اخیر نشان داده است که شکاف کاسینی عاری از ماده نیست، بلکه فقط رقیق ترین ناحیه ی حلقه های زحل است و احتمالاً تکه یخ و سنگ های بزرگ تری در آن ناحیه وجود دارند.

ظاهراً یک خصوصیت میان بیشتر آماتورها مشترک است و آن اینکه همه ی آنها زمانی به دنبال دنباله دارهای ناشناخته گشته اند. در مقاله بعدی در این باره بیشتر صحبت خواهیم کرد.

ادامه دارد ...

تالیف:

دکتر محمدرضا خواجه پور

منبع:

مجله نجوم، شماره 180

تهیه و تنظیم برای تبیان:

ا.م.گمینی