تبیان، دستیار زندگی
هم اكنون كه مشغول نوشتن چقلی دوم هستم، عنقریب است كه در زیر انبوهی از گل و گلاب و سنبل مدفون گردم. آخر شما كه نمی دانید، پس از ظهور چقلی بر روی سایت، چقدر ما را مورد تحویل و پذیرش خود قرار داده اند! همین طور ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آمده ایم، نه برای ماندن. برای عبور ...

یكم:

هم اكنون كه مشغول نوشتن چقلی دوم هستم، عنقریب است كه در زیر انبوهی از گل و گلاب و سنبل مدفون گردم. آخر شما كه نمی دانید، پس از ظهور چقلی بر روی سایت، چقدر ما را مورد تحویل و پذیرش خود قرار داده اند! همین طور دسته دسته گل هایی است كه به بخش اجتماعی فرستاده می شود. هر آن، گلابهایی است كه مثل دوش بر سرمان می ریزد و همه آن به آن ما راشرمنده اخلاق پهلوانی شان می كنند.

هر بار هم كه در مقابل نظرخواهی ما قرار می گیرند، از همكاران عزیز گرفته تا شما كاربران دلپذیر، این جمله لذیذ را كه خود، گویای یكدنیا مرام و معرفت است، تحویل مان می دهند:" چقدر بی مزه!!" آخر یكی نیست به اینها بگوید مگر شما چند پرس چقلی میل فرموده اید كه به این سرعت به بی مزگی اش پی برده اید.

دوم :

فكر می كنم حالا دیگر معنی گل و گلاب و سنبل مان را فهمیده باشید. آره جان دل! اینجا نه از گل خبری یه، نه گلاب. اصلاً انگار نه انگار كه چقلی قرار بود دنیای غم و غصه را با یك عملیات انتحاری بتركاند. خلاصه تحویل بازاری بود این روزا. ما هم هی نشستیم منتظر تا یكی پیدا شود، با هدف شكوفایی ما، دیدیم غنچه نشده، پژمردیم از لطف باغبان .

سوم :

دنیای نشاط انگیز نظرات كاربران كه فكر می كردیم مثل زمین بازی پارك پر از انگیزه و شادی است،پارك آبی از آب درآمد و آب پاكی را ریخت بر روی دستمان . آخر من مانده ام حیران، كه كانتر(counter) چقلی نزدیك به هشتصد باشد، ولی نظرات (1+12) تا ؟ تازه میل باكس چقلی هم چون كویری بی آب و علف، برای خودش برود سوت بزند.

چهارم :

حالا هم بی خیال، بگذریم از این ترانه های سرد، به قول یكی از بچه ها" بی خیال فرش، برو تو با كفش" حالِ گرفته چقلی نویس سیری چند؟ فقط بگو چند من خربزه می خواهی؟؟

پنجم :

تو این مدت آنقدر اتفاقات جالب افتاده كه نمی دانم از كدامشان بگویم. از جشن تولدی كه برای جناب انرژی مثبت، در موسسه گرفتیم و درجه شدید سورپرایزشان بگویم، یا از مكافاتی كه این سه تا فمینیست تحقیق تعدد زوجات بر سرمان آورده اند؟؟ یا از وضع فجیع گزارش گرفتن و مصاحبه با مسئول اداره آموزش و پرورش كودكان استثنایی بگویم كه قرار بود روز جهانی كودك بر روی سایت باشد، ولی به دلیل اینكه جنابات درگیر، در گیر و دار اتفاقاتی خاص، همچون گیركردن انگشت، در شیشه نوشابه و قس علی هذا بمثل فجیعات بوده اند، بعد از گذشت دو هفته هنوز به مرحله تایپ هم نرسیده بود.شاید هم بد نباشد از شراكت سیستم خنك كننده ای بگویم كه در طول تابستان ، اتاق ما را تبدیل به قطب شمال می كرد و ما را غارنشینان قندیل بسته ؛ تا حدی كه گاهی وسط چله گرما ، آرزوی یك بخاری نفتی گرم و دلپذیر می كردیم . تازه باید همیشه به صورت نیم خیز بر روی برگه هایمان می ماندیم ، وگرنه طوفان حاصله ، هرچه را كه بود و نبود با خود می برد. در عوض دمای فراتر از پنجاه درجه اتاق كناری كه شبیه به مناطق استوایی بود ، طاقت فرسا. كاش بودید و با این تكنولوژی پیشرفته آشنا می شدید. یك دریچه چوبی مكعب مستطیل كه به لانه ی قمری و یاكریم بیشتر شبیه است تا دریچه كولر. این فن آوری بی نظیر در اتاق ما قرار دارد ؛ ولی نمی دانم همسایگان ما در آن سوی پارتیشن چرا امر برایشان مشتبه شده است كه با این سیستم ، آنها هم باید هرجوری و به هر قیمتی كه شده خنك شوند؟ بالاخره خدا را صدهزار مرتبه شكر كه تابستان هم گذشت و روسیاهی ِ عدم همزیستی مسالمت آمیز به كولر ماند.

اصلاً بهتره از نبود جناب آسمان، مرد متواضع و زحمتكش طبقه مان بگویم كه خلاء حضورش، سبب دوبار جزغاله شدن كتری چای در روز می شود.

اصلاً حالا كه این همه حرف نگفته داریم، بهتر است در این شماره خود را با چوبِ سكوت فلك كنیم، تا دیگر چقلی این همه به تعویق نیافتد.

ششم :

در آخر به سراغ جناب انرژی مثبت،( مسئول بخش اجتماعی) می رویم و از ایشان می خواهیم كه به سوالاتمان جواب دهند، هر چند كوتاه و مختصر:* تبیان؟

- بدو بدو

* چقلی؟

- دردسر

* سانسور؟

- كو؟

* كف گرگی؟

- مارمولك

* عاشقی؟

- بگذریم

* عینك؟

- باید یكی بخرم

* قلاب ماهیگیری؟

- نیروی جدید

* متولد:

- وسط سال

* درد دل:

- زیاده

* یك بیت شعر:

چو غنچه گرچه فرو بستگی است كار جهان

تو همچو باد بهاری گره گشا می باش.

* یك آرزو:

-  ندارم

به امید آنكه هیچ وقت شما را " دردسر" ننامند- چقلی نویس.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.