تبیان، دستیار زندگی
این خطها و جمله ها را که می خوانم درونم همه آه و چشمانم همه اشک. مهدی من، من هم از خاک تو رسته ام و در دامن تو بزرگ شده ام. آری حسرتی که تو، ای عزیز من، می خوری، جان مرا نیز می خورد. چه کنم با این درد؟ چه کنم با غم دل؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سلامی به خورشید قربانی 7

همخوانی زیارت ناحیه مقدسه

امام زمان علیه السلام

تفسیر کل یوم عاشورا از زبان حضرت مهدی

دوست من سلام

این بار برایت تحفه‌ای از امام زمان را آورده‌ام.

آن عزیز می‌فرماید: هرگاه خواستی حسین علیه السلام را زیارت كنی، بایست و بگو... (زیارت ناحیه مقدسه).

اما من می‌خواهم در این مجموعه، در هر شماره قطعه‌ای از این زیارت را كه دریایی از نور و معرفت است برایت بیاورم و البته من چند خطی از نكته‌ای كه به ذهنم آمده برای تو خواهم نوشت و تو نیز همین كار را بكن. هرگاه كه خواندی بی‌معطلی آنچه برایت پر رنگ شد، از من دریغ نكن. تو نیز برای من بنویسید.

قسمت اول ؛ قسمت دوم ؛ قسمت سوم ؛ قسمت چهارم ؛ قسمت پنجم ؛ قسمت ششم

______________________________

قسمت هفتم

أَلسَّلامُ عَلَیْك َ فَإِنّی قَصَدْتُ إِلَیْك َ، وَ رَجَوْتُ الْفَوْزَ لَدَیْك، سلام من برتو که به سوى تو رو آورده ام، و به رستگارى درپیشگاه تو امید بسته ام.

أَلسَّلامُ عَلَیْك سَلامَ الْعارِفِ بِحُرْمَتِك، الْمُخْلِصِ فی وَِلایَـتِك، الْمُتَقَرِّبِ إِلَى اللهِ بِمَحَبَّـتِك َ، الْبَرىءِ مِنْ أَعْدآئِـك َ، سلام برتو سلامِ آن كسى كه به حُرمتِ توآشناست، و در ولایت و دوستىِ تومُخلص و بى ریا است، وبه سببِ محبّت و ولاى تو به خدا تقرّب جسته، و از دشمنانت بیزار است.

سَلامَ مَنْ قَلْبُهُ بِمُصابِك َ مَقْرُوحٌ، وَ دَمْعُهُ عِنْدَ ذِكْرِك َ مَسْفُوحٌ، سلام كسیكه قلبش ازمصیبت تو جریحه دار، و اشكش به هنگام یاد تو جارى است.

سَلامَ الْمَفْجُوعِ الْحَزینِ، الْوالِهِ الْمُسْتَكینِ، سلام كسیكه دردناك وغمگین وشیفته و فروتن است.

سَلامَ مَنْ لَوْ كانَ مَعَكَ بِالطُّفُوفِ، لَوَقاك َ بِنَفْسِهِ حَدَّ السُّیُوفِ، سلام كسیكه اگر با تو دركربلاء مى بود، با جانش(دربرابرِ) برندگی شمشیرها از تو محافظت مى نمود.

وَ بَذَلَ حُشاشَتَهُ دُونَكَ لِلْحُتُوفِ، وَ جاهَدَ بَیْنَ یَدَیْك َ، و نیمه جانش را به خاطر تو بدست مرگ مى سپرد، و در ركاب تو جهاد می‌كرد.

وَ نَصَرَك َ عَلى مَنْ بَغى عَلَیْك َ، وَ فَداك َ بِرُوحِهِ وَ جَسَدِهِ وَ مالِهِ وَ وَلَدِهِ، و تو را در مقابل ستمكاران یارى داده، جان و تن و مال و فرزندش را فداى تو مى نمود.

وَ رُوحُهُ لِرُوحِك َ فِدآءٌ، وَ أَهْلُهُ لاَِهْلِك َ وِقآءٌ، و جانش فداى جان تو، و خانواده‌اش سپر بلاىِ اهل بیت تومى بود.

فَلَئِنْ أَخَّرَتْنِى الدُّهُورُ، وَ عاقَنی عَنْ نَصْرِك َ الْمَقْدُورُ، اگرچه زمانه مرا به تأخیر انداخت، و مُقدَّرات الهى مرا ازیارىِ تو بازداشت،

وَ لَمْ أَكُنْ لِمَنْ حارَبَك َ مُحارِباً، وَ لِمَنْ نَصَبَ لَك الْعَداوَةَ مُناصِباً، ونبودم تا با آنانكه با تو جنگیدند بجنگم، و با كسانی كه با تو

دشمنى كردند خصومت نمایم.

این خطها و جمله ها را که می خوانم درونم همه آه و چشمانم همه اشک.

مهدی من، من هم از خاک تو رسته ام و در دامن تو بزرگ شده ام.

آری حسرتی که تو، ای عزیز من، می خوری، جان مرا نیز می خورد.

چه کنم با این درد؟ چه کنم با غم دل؟

فَلاََنْدُبَنَّك َ صَباحاً وَ مَسآءً، وَ لاََبْكِیَنَّ لَك َ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً، اما صبح وشام برتو مویِه می‌كنم، وبه جاى اشك براى توخون گریه می‌كنم.

حَسْرَةً عَلَیْك َ، وَ تَأَسُّفاً عَلى ما دَهاك َ وَ تَلَهُّفاً، حَتّى أَمُوتَ بِلَوْعَةِ الْمُصابِ، وَ غُصَّةِ الاِكْتِیابِ، از روى حسرت و تأسّف و افسوس برمصیبتهائى كه برتو شد، تاجائى كه ازفرط اندوهِ مصیبت، وغم وغصّه و از شدّتِ حزن جان سپارم.

أَشْهَدُ أَنَّك قَدْ أَقَمْتَ الصَّلوةَ، وَ اتَیْتَ الزَّكوةَ، گواهى می‌دهم كه تو نماز را بپاداشتى، و زكات دادى.

وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ الْعُدْوانِ، وامربه معروف كردى، و از منكر و عداوت نَهى نمودى.

وَ أَطَعْتَ اللهَ وَ ما عَصَیْتَهُ، وَ تَمَسَّكْتَ بِهِ وَ بِحَبْلِهِ فَأَرْضَیْتَهُ، واطاعتِ خدا كردى ونافرمانى وى ننمودى، وبه خدا و ریسمان او چنگ زدى تا وى را راضى نمودى.

وَ خَشیتَهُ وَ راقَبْتَهُ وَ اسْتَجَبْتَهُ، وَ سَنَنْتَ السُّنَنَ، وَ أَطْفَأْتَ الْفِتَنَ، و از وى درخوف و خشیَت بوده نظاره‌گر او بودى، واو را اجابت نمودى، وسنّتهاى نیكو پانهادی، وآتشهاى فتنه را خاموش نمودى.

وَ دَعَوْتَ إِلَى الرَّشادِ، وَ أَوْضَحْتَ سُبُلَ السَّدادِ، وَ جاهَدْتَ فِى اللهِ حَقَّ الْجِهادِ، و دعوت به هدایت و استقامت كردى، و راههاى صواب و حقّ را روشن و واضح گرداندى، و در راه خدا بحقّ جهاد نمودى.

وَ كُنْتَ للهِِ طآئِعاً، وَ لِجَدِّك َ مُحَمَّد صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ تابِعاً، وفرمانبردارِخداوند، و پیرو جدّت محمّدبن عبدالله بودى.

وَ لِقَوْلِ أَبـیك سامِعاً، وَ إِلى وَصِیَّةِ أَخیك مُسارِعاً، و شنواى كلام پدرت على بودى، و پیشى گیرنده به (انجامِ) سفارش برادرت امام حسن بودى.

وَ لِعِمادِ الدّینِ رافِعاً، وَ لِلطُّغْیانِ قامِعاً، وَ لِلطُّغاةِ مُقـارِعاً، و رفعت دهنده پایه شرافتِ دین، و خوار وسركوب كننده طغیان، وكوبنده سركشان.

وَ لِلاُْ مَّةِ ناصِحاً، وَ فی غَمَراتِ الْمَوْتِ سابِحاً، وَ لِلْفُسّاقِ مُكافِحاً، و خیرخواه و نصیحت‌گر اُمّت بودى، درهنگامى كه در شدائدِ مرگ دست و پا می‌زدى، و مبارزه كننده با فاسقان بودى.

وَ بِحُجَجِ اللهِ قآئِماً، وَ لِـلاِْسْلامِ وَ الْمُسْلِمینَ راحِماً، و قیام كننده با برهانهای الهى، و ترحُّم كننده بر اسلام ومسلمین بودى.

چه خوب راه را بر من نُمودی! چه خوب مرا کربلایی کردی.

پس این است تفسیر کل یوم عاشورا.

باشد؛ از این پس من نیز چون تو همیشه به یاد حسین هستم

و برای رنجهای او و برای چشمهای او گریه می کنم تا همیشه کربلایی باشم.

از این پس، پس هر بیداری، صبح به صبح؛ قبل هر قد قامتی، صبح و شام1

بر تو سلام خواهم کرد و بدان که با یاد تو همه جا کربلایی و همه وقت عاشورای ام.

من امروز این را خوب فهمیدم.

نوشته ی: حسین عسگری - گروه دین و اندیشه تبیان


از اهل دلی آموختم که قبل از تکبیرة الاحرام هر نماز، خود را بر حضرت حسین عرضه کنم و بر او سلامی دهم و آنگاه بر آستان جانان قدم گذارم.

خوب است شما هم بر این رسم مودب شوید و ببینید که در قرب و حضور شما چه می کند!

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.