تبیان، دستیار زندگی
نقش وجود آب و آینه و رنگ آبی بر سرسفره نوروز و جشن آب‌پاشان، نقشی برای تعالی اندیشی انسان‌هاست تا که با الهام از معانی این نمادهای ارزشی و معنایی، راه کمال گیرند. ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نماد آب، آبی و آینه در جشن نوروز

راه دریایی و دل دریایی

نوروز

در تاریخ فرهنگی ایران، گاه شمارها پیوسته در ارتباط با مفاهیم و مضامین طبیعی بوده است. این نوع نگرش، خاص تمدن ایرانیان است. در تمدن چین، نمادها برای بیان گاه‌شماری، به صورت‌های اسطوره‌‌ای، که به طور عمده از ویژگی حیوانات نمادین مثل اژدها، که نماد امپراطور است، استفاده شده است و رقص اژدها، که نمایشی از اژدها بانی است با رنگ متناسب، برای به دست آوردن باران، این نعمت الهی، انجام می‌شده است. در یک رسم اندونزی‌یایی در نوروز، دسته‌هایی از جوانان لباسی از اژدهای کاغذی بر تن می‌کنند و در خیابان‌ها می‌رقصند. در حالی که تماشاگران به آنها، کاهوی سبز تعارف می‌کنندو آنها برای سرگرمی مردم کاهو‌ها را می‌بلغند. در آفریقا نیز از نماد اسب استفاده می‌شود و در تمدن آزتک‌ها و اینکاها، از نماد عقاب، در تمدن هند، گاه‌شماری خود را با نماد آسمان، ماه، ستاره و خورشید، تعریف می‌کند. در تمدن ایرانی، رویکردهای نمادین، با عناصر حیاتی و بارور کننده همراه هستند و به یقین نیز که به همین دلیل است که تنها آغاز سال نو، که مصادف با بهار و رویش سبزه و جوانه زدن و روییدن پس از زمستان است. فقط جشن نوروز است و به قول سعدی ، بامدادی که تفاوت نکند لیل و نهار.

نوروز و مهرگان، دو جشن بزرگ ایرانیان است، گاه شماری نوروز، باعث شکل‌گیری یک فرهنگ شده است که در بین کثیری دیگری از کشورها مثل تاجیکستان، آذربایجان، ترکمنستان، افغانستان، بخشی از چین، حوزه هایی از بالکان، ترکیه و... جاری و ساری است که کشورهای عضو خطه نوروز را شامل شده‌اند. این جشن در هندوستان و بین مسلمانان اسپانیا نیز بر پا می‌شود.

نوروز، نمایان ترین جشن‌های بهاری در بین تمامی کشورهاست که انگیزه‌ آن، نه علل تاریخی و یا حوادث ملی، بلکه، بر پایه الهام از طبیعت و مفاهیم و مضامین آن است. به این ترتیب، مشاهده می‌شود که در تاریخ فرهنگی تمدن ایران، بیان تعریف گاه شماری، الهام از طبیعت و نشانه‌های معرفتی آن دارد. نوروز و مهرگان، دو جشن بزرگ طبیعی هستند که اولی آغاز بهار و دومی آغاز پاییز است. تقدس و احترام و بزرگی نوروز، برخاسته از نشانه‌های معرفتی ماه فروردین که ویژه فره‌وشی‌ها و ارواح طیبه و پاک است شروع می‌شود و روز اول آن با نام خداوند آغاز می‌گردد و اول بهار و اعتدال ربیعی و تحول طبیعت و زندگی مجدد است. در نوروز مراسم فراوانی با آیین‌ها و شعایری انجام می‌شده است که در نهایت، احترام انسانی را به مواهب و انعام فراوان که از طریق طبیعت به او بخشانده شده است منعکس می‌کند. طلب خیر و برکت، از جمله دعاهای جشن نوروز است و همین به ماهیت این جشن نقش عبادی می‌داده است تا که از طریق گستردن سفره هفت‌سین در حضور شاه و بارعام، مغان و فرهیختگان و مرشدان به اندرز شاهان اقدام کنند تا که از مسیر اخلاق و آیین پاکی و سلامت دور نکردند. جشن آب پاشان یا آبریزان، در دو زمان انجام می‌شده است. یکی در ماه تیر و روز تیر یعنی همان «تیرکان» و یکی هم به هنگام حلول سال نو و وقت نوروز که جهت آماده شدن از لحاظ سنن آیینی بوده است. «آدام متز» در تحقیق‌های خود به این مراسم اشاره می‌کند که رسم آب‌پاشان به هنگام نوروز و جشن تیرگان انجام می‌شده است که حکایت از پاک شدگی و طهارت جسمانی‌ برای پذیرایی از انعام معنوی بوده است.

اما نماد آب و آبی، در تحلیل فرهنگی این رویکرد دارای ویژگی‌‌هایی است که نشان‌گر ابعاد توجه به این مایه حیات و زندگی است. شاید این نشانه نیز قابل توجه باشد که پشت سر مسافر نیز آب پاشیدن از نوعی جلب عنایت حکایت می‌کند تا که راه روشن باشد و مسافر سلامت به مقصد رسد و به روشنی و سلامت نیز باز گردد. شناخت مضامین محتوایی این نماد از حیث داشته‌های فرهنگی، می‌تواند انگیزه‌ای برای توسعه دانش فرهنگی ما، نسبت به تمدن باشد تا که از مشتقات آن بتوانیم برای ارزش نهادن به این نعمات زندگی اقدام به «فرهنگ سازی» کنیم. حفظ محیط زیست، پاسداری از محیط زیست دریایی و ارزش نهادن به این مایه حیات، جز از طریق فرهنگ سازی، مهیا و میسر نمی‌شود. طبعاً مراسم خاص روزهای ویژه و جشن‌ها موقعیتی هستند که یک بار دیگر به وظایف و رسالت‌های انسانی خویش، توجه کنیم. به قول حافظ:

زمان خوشدلی دریاب دریاب                که دایم در صدف گوهر نباشد.

بنابراین واژه جشن برای اطلاق مراسمی به کار می‌رفته است که مراسم آیینی و دینی را با سرور و شادمانی توامان سازند. به عبارت دیگر جشن یعنی ستایش همراه با سرور و شادمانی و در این میان جشن نوروز، جشنی است آیینی به منظور قدردانی از قوای طبیعت و در عین حال ستایش پروردگاری که نعمت‌های گوناگون طبیعت را جهت بهزیستی نوع بشر، در دل طبیعت، ارزانی داشته است.

معانی نمادین آب
آب

سامانه‌های فرهنگی کشورهایی که هم عرض با دریا هستند، بیشترین نوع تحلیل‌ها را نسبت به آب دارند. دریای بیکران که حاصل قطره قطره زندگی است، با ساحل امن در هم آمیخته می‌شود و مفهوم «دل دریایی» و «دریا دلی» را به عنوان صفت مردان دریا رقم می‌زند. زنان با پوشیدن لباس سفید به استقبال همسران دریانورد خود می‌روند تا حکایت از یک حیات دوباره را نوید دهند و به مردان خود بگویند که شجاعت شما را تبریک می‌گوییم. پیکران دریاها، با امواج خود خاطره قله‌های سخت را که برای کوه نوردان مطرح است برای دریا نوردان تداعی می‌کند و به این ترتیب «نماد آب» صاحب معنا می‌شود. معانی نمادین آب را می‌توان در سه مضمون اصلی خلاصه کرد: چشمه حیات ، وسیله تزکیه و مرکز زندگی دوباره ، این سه مضمون در قدیمی‌ترین سنت‌ها و آیین‌ها با یکدیگر تلاقی می‌کند و ترکیبات تخیلی گوناگون و در عین حال هماهنگی را شکل می‌دهند.

برای دریا نوردان و سنت‌های مرتبط با آن. آب مرکز زندگی دوباره است. آنان دریا را وسیله حیات و جریان زندگی می‌دانند. آنان از پیشینه‌های تاریخی دریافته‌اند که به مدد دریا، سرزمین‌ها به هم مرتبط شده و با رفت و شد، از حال اقوام با خبر شده‌اند. داشته‌ها با سرزمین‌هایی که نداشته‌اند تقسیم شده و شناخته‌های یک سرزمین به سرزمین دیگر رفته و باعث «روشنایی» که از آب الهام گرفته است شده‌اند. راه دریا «ایتالیا» را با اسکناس و پول «چین» آشنا می‌سازد وقتی  که فرماندار یک قطعه اسکناس چین را که از دست مارکوپولو گرفته است. به تصور آنکه بریده کاغذی بیش نیست، از سر نادانی قطعه قطعه می‌کند مارکوپولو در جواب به او می‌گوید که به میزان 260 گرم طلای ناب را از دست داده است!

برای معناشناسان و عرفاً آب نشانگر نامحدود بودن امکانات است. آب در برگیزیده تمامی نیروهای بالقوه و بدون شکل و حاوی تمامی نویدهای پیشرفت است. جالب آن که تمدن‌های دریایی، علت پیشرفت خود را همیشه بر مبنای آب دریاها و این‌که توانسته‌اند آن را از طریق شناور، مطیع کنند و به آن شکل دهند. تفسیر کرده‌اند.

در نمادهای دریایی پیر دریا معنا و معرفت‌شناسی است که با راه یافتن به مخزن عظیم از نیروی بالقوه آب و گرفتن نیرو از آن، به اسطوره تبدیل شده است.

«ریک ودا» آب را زندگی بخش، نیروبخش و مصفا تعریف می‌کند و آن  را همان قدر که در زمینهمعنوی می‌ستاید، در زمینه

مادی نیز تمجید می‌کند.

شما، ای آب‌هایی که نیرو

می‌بخشید.

قوت، عظمت شادی و

بصیرتمان ده.  

ملکه، عجایب

شما، ای آب‌ها، بزدایید

گناهان مرا

در بین آسیا و تمدن هند و ایران، آب شکل جوهری حیات و عنصر تولد دوباره جسمانی و روحانی است.شنای روحانی در رود گنگ و مظهر آب در مراسم جشن‌های اصیل ایرانی(نوروز و آب‌پاشان و مهرگان) نماد باروری، خلوص، برکت و فضیلت است. آب در نماد تفصیلی دیگری در هنگام انجماد به یکپارچگی می‌رسد و در شرایط پراکندگی به دریا که می‌رسد حکایت از یکپارچگی می‌کند. چشمه‌ها و نهرها جوی‌ها رودها و... به دریا که می‌ریزند تداوم و حیات می‌بینند و اگر در جایی راکد بمانند می‌گندند!

در متون هندو آمده است که همه جا آب بود و در متنی دایویی آمده است، آب گسترده و بی‌کناره است.

آب، در معارف آیینی و اجتماعی، اصل و حامل حیات است و نماد جهانی حاصل خیزی و باروری است. در برخی از اشعار گیلک و مازنداران، آب منزل رشد شالی کاری است و برنج کاران آسیایی می‌گویند: آب آسمان، شالی می‌سازد!

آب در شعر سهراب سپهری، تداوم حیات و موجب زندگی است:

آب را گل نکنیم

در فرو دست انگار، کفتری می‌خورد آب

یا که در بیشه دور، سیره‌ای پر می‌شوید

یا در آبادی کوزه‌ای پر می‌گردد

آب را گل نکنیم

شاید این آب روان، می‌رود پای سپیداری تا

فرو شوید

اندوه دلی!

دست درویشی شاید، نان خشکیده فرو برده

در آب

زن زیبایی آمد لب رود

آب را گل نکنم

روی زیبا دو برابر شده است.

مردمان سر رود، آب را می‌فهمند

گل نکردندش، ما نیز

آب را گل نکنیم.

به تقریب، در همه جا، آب وسیله پاکی، شفافیت و طهارت آیینی است و آن، علامت برکت است، از این رو، بسیار طبیعی است که تمدن‌های مشرق زمین، آب را، مترادف با برکت دیده‌اند. آب، حکم زندگی مجازی را دارد هر چند که برای آبزیان، حکم واقعی زندگی است، آب به خودی خود، فضیلتی تزکیه کننده در بردارد و به همین دلیل گوهری و عنصری مقدس شمرده می‌شود. در مفهومی معنوی‌تر، مولوی، نماد اساس ملکوتی جهان را اقیانوسی می‌انگارد که آب این اقیانوس جوهر الهی است؛ این جوهر الهی است که تمامی خلقت را لبریز می‌کند.

در کنار همین تزکیه روحانی. آب نماد پاکی است و به صورت وسیله‌ای پاک‌کننده به کار می‌آید، نماز‌های روزانه‌، با به جا آوردن آیین وضو که از قواعد دقیق تبعیت می‌کند، به جا آورده می‌‌شوند.

آب، از منظری دیگر، نماد زندگی است. این نماد گرایی از مضمونی عرفانی برخوردار است: مضمون غوطه خوردن در چشمه جاودانگی همواره در تفکر عرفانی دیده می‌شود.

در باور ژرمن‌ها، آب برای اولین بار در بهار در سطح یخ ابدی جاری شدند، آنها، نیاکان تمامی هستی‌اند زیرا با هوای جنوب جان گرفته‌اند. شاعران رمانتیک آلمان به طرزی زیبا، آب را با صفات مادرانه توصیف کرده‌اند.

از نمادگرایی در قدیم، آب به عنوان چشمه‌ باروری زمین و ساکنان آن، می‌توان به نماد تحیلی آب، به عنوان چشمه باروری دست یافت. کشتیرانی، نشانگر جریان وجود انسان در معرض سختی‌هاست تا که با در نوردیدن دریاها، به خواسته‌ها و نیازها دست یافت.

معانی نمادین آبی
آبی

در فرهنگ نمادها، آبی از ژرف‌ترین رنگ‌هاست. نگاه، بدون آنکه به مانعی برخورد کند با مفهوم آن در هم می‌آمیزد و تا بی‌نهایت پیش می‌رود. گویی که در این میان رنگ آبی، موانع بر سر راه درک شدگی را می‌شکافد. به این ترتیب، آبی، غیرمادی‌ترین رنگ‌هاست. طبیعت، آبی را، جز برای نشان دادن شفافیت عرضه نمی‌کند. آبی آسمان، خلیج نیلگون فارس، چتر آبی عشق. نسیم آبی صبح، کنید فیروزه‌ای. صحن آبی حوض و...

وقتی رنگ آبی برای یک شیء به کار می‌رود، آن را گره گشا می‌سازد به عنوان مثال، وقتی که صحبت از آسمان آبی می‌شود منظور آن است که از ابر، مه، دود و کدری پاک (گره گشایی) شده است. آبی، محل پیوند رویا و واقعیت است و جایی است که در آن، احساس آرامش می‌شود.

پرنده آبی، نماد پرنده خوشبختی است. آلیس در سرزمین عجایب از آینه آبی می‌گذرد و به دیگر سوی آینه می‌رود. در آن فضا، آبی، روشن و خیالی خشنودی‌آور است و رویایی است که در آن به کمک و یاری آبی، رویا جان می‌گیرد. تمام فضاهای رویایی، با رنگ‌آبی پردازش می‌شوند. خلوص مترادف با آبی است و جایی که آبی به کار می‌رود، معنای خلوص می‌خیزد. خلوص در عین آرامش و دقیقاً بر این است که در کاربرد پزشکی از این رنگ، گفته می‌شود که یک محیط آبی، محیطی آرام و تسکین بخش است.

تمثیل سفره آسمانی، سفره پر نعمتی است که اول صفت آبی بودن را با خود به همراه دارد و پس از خوردنی‌ها و نوشیدنی ها را.

آب و آبی و آینه بر سفره نوروز

آینه از ریشه واژه Speculation به معنای باریک اندیشی و تامل است. در فرهنگ ایرانی، نشان از گویایی واقعیت دارد.

  آینه، چون نقش تو بنمود راست              خود شکن آینه شکستن خطاست

آینه بازتاب روشنی آب و در نتیجه بیان واقعیت، راست گویی و صمیمیت است. روی آینه‌ای در موزه‌ای نوشته شده بود همچون خورشید، ماه، آب، طلا، روشن و درخشان باش و چون آینه، بازتاب ده، آنچه را که در دل داری.

آینه بازتاب آب است و آن هنگام که نور به خود می‌گیرد. به آبی می‌گراید، نور نیز در آب منعکس  می‌شود و به آب روشنی می‌بخشد. نور در آینه، تا عمق بی‌کران دو آینه روبه رو، می‌درخشد و ژرفا به خود می‌گیرد. آب و آینه، شباهت می‌گیرند و آبی را می‌سازند و به این‌سان، سفره نوروز (سفره هفت‌سین نوروزی) با وجود آب و آینه، رنگ آبی به خود می‌گیرد!

سفره هفت سین نوروزی، ظرف آب و جام آینه را در کنار هم دارد. در شهرهای کویری کشور که قدر آب را صد چندان می‌دانند، رنگ ظرف آب، سفال‌ آبی رنگ است.

آینه در کنار ظرف آب، گواه صداقت و برکت و باروری است و وجود سبزه تکمیل این زنجیره حیات است.

صافی آینه بر سفره هفت سین، هشداری است به مخاطب، هشداری است به ما، که هر چه بیشتر صیقل ببینیم، پاک‌تر شویم و به این ترتیب، بهتر می‌توانیم صفا و صمیمیت را بازتاب دهیم.

پاک و صافی شود و از چاه طبیعت به در آی که صفایی ندهد آب تراب آلوده.

وجود آینه، رمز و راز گفتاری است بین ما. که در کناره سفره هفت‌سین نشسته‌ایم و آب، سبزه و ماهی درون آب. این لحظه‌ خلوتی است تا که یک سال عمر رفته را به محاسبه بنشینیم و طرح نو برای سال آینده ریزیم که منزه و پاک، رفیق گرمابه و گلستان باشیم.

از تو روزی چند اگر ماندم جدا ای آینه
فارغ از یادت نبودم من، بیا ای آینه
در وفا در محرمی در دوستی در غم‌خوری
نیست همتایت به گیتی، مرحبا ای آینه
عیب من با شخص من گفتی، ولی با غیر نه
ای رفیق، ای بی‌ریا، ای با صفا، ای آینه
در طریق دوستی ثابت قدم دیدم ترا
گر مرا برگ و نوایی بود یا، ای آینه
رازداری، راست گویی، یک زبانی، یک دلی
چون تو نتوان یافتن در هیچ‌جا، آی آینه
آینه

به این ترتیب، نقش وجود آب و آینه و رنگ آبی بر سرسفره نوروز و جشن آب‌پاشان، نقشی برای تعالی اندیشی انسان‌هاست تا که با الهام از معانی این نمادهای ارزشی و معنایی، راه کمال گیرند. جشن‌ها، همه بهانه و وسیله‌ای است تا که خود را در مقام انسانیت جستجو کنیم. پاسدار حریم پاک و پاکی‌ها باشیم، آینه‌وار صاف و صادق و چون آبی، شفاف و آرام‌بخش و گشاد دست.

در جشن آب‌پاشان، بر سر و روی هم آب، به نشانه پاکی و دوستی می‌پاشیم و در مقابل آینه، بر سر سفره هفت‌سین، صیقل جسم و روان خود را می‌خواهیم تا که بازتاب جلوه‌های راستی و پاکی باشیم.

نوروزتان، به پاکی آینه، به شفافی آب و روشنی و آرامی آبی باد. همیشه سبز مانید، لحظه لحظه فرخنده و شادی بخش!


نویسنده :حمید ودادی

تهیه و تنظیم:بخش ادبیات تبیان