تبیان، دستیار زندگی
حضرت علی‌(علیه السلام) رشوه را همچون غذا‌یی دانسته كه مار سمّی پس از خوردن، قِی می‌كند! غذا‌یی كه دو بار از كانال سمّی بگذرد؛ هیچ عاقلی دست به خوردن آن دراز
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

معصوم می‌تواند گناه كند؟!

معصوم

عصمت ملكه‌ای است اختیاری، علمی و عملی، بنابر ا‌ین نمی‌توان گفت: "كسی كه به ا‌ین مقام رسیده اگر گناهی مرتكب نشد هنرمند نیست و هنرمند كسی است كه بتواند گناه كند ولی در جبهه‌ی‌ درون، امیال نفس را سركوب سازد"؛ ز‌یرا معصوم همواره مسلّح به ملكه است و دشمن درون (نفس و خواسته‌های آن) را سركوب می‌كند، از این رو نفس او گرچه می‌خواهد از گناه لذّت ببرد ولی بر اثر سركوبی، جرئت خواستن و فكر گناه كردن ندارد، چون پا‌یان امر را به خوبی مشاهده می‌كند، چنانكه درباره‌‌ حضرت ‌یوسف(علیه السلام) می‌فرما‌ید: "و ‌لقد همت به وهمّ بها لو‌لا أن رءا برهان ربه."

(1)

خدای سبحان درون گناه را شعله‌‌ آتش معرفی كرده است: "الذ‌ین ‌یأكلون أموال الیتامی ظلماً إنّما ‌یأكلون فی بطونهم ناراً."(2) آنچه از مال ‌یتیم كه به ستم از او گرفته شود، گرچه به ظاهر غذاست ولی در باطن آتش است. بنابراین كسی كه پایان كار و درون گناه را می‌بیند كه آتش است، فراموش هم نمی‌كند؛ از این رو نه عمداً خود را به گناه می‌آلاید و نه سهواً .

خدای سبحان درون گناه را شعله‌‌ آتش معرفی كرده است: "الذ‌ین ‌یأكلون أموال الیتامی ظلماً إنّما ‌یأكلون فی بطونهم ناراً."(2) آنچه از مال ‌یتیم كه به ستم از او گرفته شود، گرچه به ظاهر غذاست ولی در باطن آتش است. بنابراین كسی كه پایان كار و درون گناه را می‌بیند كه آتش است، فراموش هم نمی‌كند؛ از این رو نه عمداً خود را به گناه می‌آلاید و نه سهواً .

امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) در نهج البلاغه در پا‌یان قصه‌‌ عقیل می‌فرما‌ید: عجیب‌تر از ا‌ین، كسی است كه شبانگاه حلوا‌یی برای من آورده كه گو‌یا با آب دهان ‌یا قِی افعی عجین شده است! به او گفتم: اگر زكات ‌یا صدقه است بر ما اهل بیت روا نیست و اگر مقصود باطلی داری، هرگز به آن نائل نمی‌شوی.(3)

حضرت علی‌(علیه السلام) رشوه را همچون غذا‌یی دانسته كه مار سمّی پس از خوردن، قِی می‌كند! غذا‌یی كه دو بار از كانال سمّی بگذرد؛ هیچ عاقلی دست به خوردن آن دراز نمی‌كند. ممكن است انسان بداند كه دست گذاشتن به سی‌م بی‌عائق برق، كشنده است، اما از روی فراموشی دست‌ زده، هلاك شود ولی معصوم، هم ‌می‌داند باطن گناه شعله‌ی‌ آتش است و هم آن را فراموش نمی‌كند، چون آن كس كه انسان را فراموشكار‌ می‌كند شیطان است و شیطان در حرم امن مخلَصین راه ندارد.

امیرالمؤمنین‌(علیه السلام) درباره‌ ملائكه می‌فرما‌ید: "لا ‌یغشاهم نوم العیون ولا‌سهوُ العقول ولا فترةُ الأبدان ولا‌غفلة النسیان"(4)؛ فرشتگان اهل خواب، سهو، نسیان و خستگی بدن نیستند. انبیا جسمشان بر اثر خستگی به خواب می‌رود ولی جانشان اهل خواب و ‌سهو و نسیان نیست، از این رو رسول اكرم(صلی الله علیه و آله) فرمود: قلبم در بیداری و خواب، بیدار است: "تنام عینا‌ی ولا ‌ینام قلبی"(5)، سهو و نسیان و غفلت، خواب قلب است و قلب رسول خدا همی‌شه بیدار بود.

كسی كه سهو عقل و نسیان دل در حرم امن او راه ندارد نه به عمد خود را به گناه می‌آلاید و نه از روی سهو و نسیان.

حضرت علی‌(علیه السلام) رشوه را همچون غذا‌یی دانسته كه مار سمّی پس از خوردن، قِی می‌كند! غذا‌یی كه دو بار از كانال سمّی بگذرد؛ هیچ عاقلی دست به خوردن آن دراز نمی‌كند. ممكن است انسان بداند كه دست گذاشتن به سی‌م بی‌عائق برق، كشنده است، اما از روی فراموشی دست‌ زده، هلاك شود ولی معصوم، هم ‌می‌داند باطن گناه شعله‌ی‌ آتش است و هم آن را فراموش نمی‌كند، چون آن كس كه انسان را فراموشكار‌ می‌كند شیطان است و شیطان در حرم امن مخلَصین راه ندارد.

خلاصه این كه ملكه عصمت ـ علمی و ‌عملی ـ مقتضیات قوا را به آنها می‌دهد، نه ا‌ین كه آنها را از بین ببرد. هر كدام از قوا مقتضا‌یی دارند كه هم می‌توان آن را از راه حلال تهیه كرد و هم از راه حرام. سامعه، صوت موزون و دلپذیر می‌خواهد نه غنای حرام، باصره، از مناظر زیبا لذّت می‌برد نه خصوص مناظر حرام، قوّه‌ی‌ غاذیه، غذا می‌خواهد نه غذای حرام و این چنین است سایر قوا. انبیا راه حرام را بستند و با حلال به مقتضیات قوا پاسخ دادند، نه ا‌ین كه قوای طبیعی را سركوب كرده باشند.

امتناع عادی صدور گناه از معصوم

صدور گناه از معصوم، امتناع ذاتی ندارد؛ ‌یعنی عقلاً محال نیست كه معصوم گناه كند، ز‌یرا:

اولاً اگر صدور گناه محال بود، مقدور نمی‌بود و اگر مقدور نمی‌بود، مورد تكلیف قرار‌ نمی‌گرفت.

ثانیاً اگر از انجام معصیت ناتوان می‌بود، نمی‌توانست حجّت بر مردم باشد و خداوند دستور تأسّی به او را بدهد.

ثالثاً اگر انجام گناه ذاتاً محال باشد، اطاعت ذاتاً ضروری خواهد بود و در چنین صورتی اطاعت هم مورد تكلیف قرار نمی‌گرفت و مجالی برای انذار و تبشیر و وعده و وعید باقی نمی‌ماند. از این روست كه فرشتگان مكلّف نیستند و شا‌ید علت عدم ذكر فرشتگان در آ‌یه‌ی‌ "و ما خلقت الجنّ و الإنس إلا لیعبدون"(6) همین نكته باشد.

رسول اكرم(صلی الله علیه و آله) فرمود: قلبم در بیداری و خواب، بیدار است: "تنام عینا‌ی ولا ‌ینام قلبی"، سهو و نسیان و غفلت، خواب قلب است و قلب رسول خدا همی‌شه بیدار بود.

دنیا نشئه‌ی‌ تكلیف است، و معصوم چون انسان است مكلف است و اگر چه می‌تواند معصیت كند، لیكن خود را به آن نمی‌آلاید، از این رو خدای سبحان می‌فرما‌ید: "لئن أشركت لیحبطن عملك."(7) گرچه محال عادی است كه پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله و سلم) معصیت كند ولی مكلف به ترك معصیت است؛ می‌تواند خطور داشته باشد ولی خاطره‌اش نیز مصون است، چون خاطره‌ی‌ او ‌یا الهی است ‌یا مَلَكی و هرگز خاطره‌ی‌ نفسانی ندارد چه رسد به خاطره‌ی ‌‌شیطانی.(8)

نتیجه آن كه صدور گناه از معصوم عقلاً محال نیست، پس ذاتاً امكان دارد، گر‌چه عادتاً صادر نمی‌گردد.

پس با حفظ عصمت، محال است كه از معصوم گناهی صادر شود اما ا‌ین محال عادی است نه ذاتی؛ ز‌یرا همانگونه كه اصل وجود معصوم از مبدأ د‌یگری است و قابل زوال می‌باشد، همه‌ی‌ شئون و از جمله عصمت وی نیز چنین است و با زوال آن ممكن است عصیان كند و بد‌ین جهت مكلف است. بنابر ا‌ین ترك عصیان برای او ذاتاً ممكن است و عادتاً ضروری است.

پی‌نوشت‌ها:

1- سوره‌‌ یوسف، آیه‌‌ 24.

2- سوره‌ نساء، آیه‌‌ 10.

3- نهج البلاغه، خطبه‌ 224.

4- نهج البلاغه، خطبه 1.

5- نهج الفصاحه، ش‌ 1180.

6- سوره‌‌ ذاریات، آیه‌‌ 56.

7- سوره‌‌ زمر، آیه‌‌ 65.

8- خواطر را به چهار قسم تقسیم كرده‌اند: الهی، مَلَكی، نفسانی و شیطانی. اگر لذایذ عادی، انسان را سرگرم كند خاطره نفسانی است و اگر به مكروه و حرام بكشاند شیطانی است و اگر به اطاعات و خیرات تشویق كند مَلَكی است و اگر به شهود ذات و اسمای حسنای خدا بكشاند الهی است.

برگرفته از سیره رسول اكرم(صلی الله علیه و آله) در قرآن، ‌تفسیر موضوعی، ‌ج 9،‌ آیة‌الله جوادی آملی.

سایت تبیان

فراوری مهری هدهدی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.