تبیان، دستیار زندگی
شاه علاوه بر کنترل رسانه های داخلی که همراه با استبداد و سانسور بود،می خواست رسانه های جهان را نیز با رشوه تحت کنترل خود در آورد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

رشوه به رسانه های خارجی

شکی نیست که شاه همه‌ی رسانه‌های داخلی را برای تبلیغ از رژیمش به استخدام گرفته بود؛ ولی وحشت او از رسانه‌های غربی بی‌اندازه او را به تکاپو واداشته بود. گاه یک مقاله در یکی از روزنامه‌های خارجی خواب را از چشمانش می‌ربود و رعب را بر جانش مسلط می‌کرد.

تصویر شاه بر جلد مجله تایم

اهمیت دادن شاه نسبت به افکار غربی‌ها او را به کارهای خلاف اخلاق، پرداخت رشوه، باج‌دهی و استخدام شرکت‌های صهیونیستی وا می‌داشت؛ چون شاه تکیه گاه خود را غرب می‌دانست و نمی‌خواست این تکیه گاه دستخوش تزلزل گردد.

شاه در اواخر سلطنتش هر چه ثروت‌مندتر و قدرت‌مندتر می‌شد، بیشتر تلاش می‌کرد تا رسانه‌های غربی را با پرداخت رشوه به ستایش‌گری از خود وا دارد. شاه در سال 1354، یک موسسه‌ی اسراییلی را به خدمت گرفت تا با نفوذ بر مطبوعات غربی، بر افکار عمومی غرب اثر بگذارد. هیئت اسرائیلی در دی ماه همان سال، به ایران مسافرت کرد تا «درباره‌ی برنامه‌ی روابط عمومی» شاه «در ایالات متحده‌ی آمریکا و وسایل ارتباط جمعی خارجی» تبادل نظر کند. محور این مذاکرات «سوالات اساسی در مورد تصویر» رژیم، نحوه‌ی انجام آن از طریق مطبوعات، تلویزیون و یا جامعه‌ی دانشگاهی بود. شاه در مورد تصویر از رژیم گفت: «تصویرمان خیلی واضح در هفده اصل انقلاب مشخص شده است.»

شاه در سال 1354، یک موسسه‌ی اسراییلی را به خدمت گرفت تا با نفوذ بر مطبوعات غربی، بر افکار عمومی غرب اثر بگذارد

این جلسه با حضور نماینده‌ی اسراییل و معاون وزارت اطلاعات اسراییل و دانیل یانکلویچ، رئیس هیئت مدیره‌ی شرکت یانکلویچ و اسکلی وایت نیویورک در منزل علم تشکیل شد. انتخاب این موسسه هم از آن جهت بود که یانکلویچ در تخت جمشید «سخنان چاپلو سانه»‌ای ایراد کرده بود.

شاه تاکید کرد که چون «این عمل را نمی‌توان مخفی نگاه داشت، بهترین راه ما این است که در ایالات متحده تحت پوشش سازمانی به نام مرکز تحقیقات وسایل ارتباط جمعی عمل کنیم.»

رژیم شاه علاوه بر استخدام موسسه‌ی فوق، قراردادی با «موسسه‌ی رودر (Ruder) و فین (Finn) در نیویورک به امضا

تصویر شاه بر جلد مجله تایم

رساند تا در آمریکا چهره‌ی ارجمندی» از شاه ارایه دهند. قرار شد که این موسسه «ضمن برقراری تماس با موسسات مطبوعاتی و انتشاراتی چون نیویورک تایمز، مجله‌ی تایم، هارپر و واشنگتن پست» به تبلیغ رژیم شاه بپردازد.

در آمریکا مسئول پی‌گیری تبلیغ به نفع شاه در رسانه‌های گروهی، اردشیر زاهدی، سفیر ایران بود. اردشیر با پرداخت رشوه‌هایی به صورت هدیه توانست یک باند وسیع روزنامه‌نگار و خبرنگار را جزء حلقه‌ی چاپلوسان دربار پهلوی در آورد.

در آمریکا مسئول پی‌گیری تبلیغ به نفع شاه در رسانه‌های گروهی، اردشیر زاهدی، سفیر ایران بود. اردشیر با پرداخت رشوه‌هایی به صورت هدیه توانست یک باند وسیع روزنامه‌نگار و خبرنگار را جزء حلقه‌ی چاپلوسان دربار پهلوی در آورد

سفارت شاه در آمریکا به انباری بزرگ برای ذخیره‌ی خاویار، پسته، ظرف‌های نقره، شامپانی و شراب تبدیل شده بود که برای هدیه کردن به «اربابان و سایل ارتباط جمعی» به سفارت فرستاده می‌شد. یک سند 135 صفحه‌ای نام 620 نفر از این اربابان را که هدایایی مانند شراب، شامپانی، خاویار، نقره آلات کارتیه، شمعدان، کتاب، پسته، کراوات، روسری ابریشمی و ساعت الماس گرفته‌اند ذکر کرده است. این هدایا به کسانی پرداخت شد که در دستگاه‌های ارتباط جمعی نظیر رادیو، تلویزیون، روزنامه، مجلات خبرگزاری‌ها و کنگره خدمت می‌کردند.

تصویر شاه در جلد مجله تایم

نتیجه‌ی اقدامات رژیم خریداری روزنامه‌نگاران معروف آمریکا یعنی (آرنود دوبورشگراو- Arnaud de Borchgrave) مخبر شبکه‌ی NBC، بتی بیل (Betty Bele) مخبر برنامه‌ی تلویزیون و مقاله نویس پر نفوذ آمریکا، بود.

وزیر دربار در خاطراتش می‌نویسد: موسسه‌ی یانکویچ در بهمن 1355 پیشنهاد کرد که چزنوف یکی از نویسندگان نیوزویک که قرار است «مقاله‌ی خوبی درباره‌ی ما [شاه] بنویسد به حضور شاه برسد؛ شاه موافقت کرد.» علم در جای دیگری اشاره می‌کند یک روز نماینده‌ی اسراییل با من ملاقات کرد و اعلام کرد «حالا که برنامه‌ی تبلیغاتی در حال نتیجه بخشیدن است، مجله‌ی آلمانی کوئیک که متعلق به یهودی‌ها است مصاحبه‌ای را با شاه منتشر کرده که ضمناً توسط رادیو و تلویزیون اروپا هم به صورت بولتن‌های خبری به مدت 24 ساعت تمام پخش شده است!» نماینده‌ی یهودی یانکویچ قبلاً هم در شهریور 1355 به حضور علم رسیده بود و پیشنهاد کرده بود: «شاه سه روزنامه‌ نگار دست چین شده و سه مصاحبه کننده‌ی معروف تلویزیونی را به حضور بپذیرد.» با این توضیح که «سوالات آنها و پاسخ‌های شاه قبل از وقت به دقت مورد موشکافی قرار گیرد.» نماینده‌ی اسراییل در این جلسه پیشنهاد کرد که بجز ارتباط با رسانه‌ها لازم است در «محافل سیاسی آمریکا» هم نفوذ کنند. او تاکید کرد «فایده‌ای ندارد که ما صرفاً با کیسنجر و وزارت خارجه روابط نزدیک داشته باشیم با اینکه به سنارتوهای خارجی خاویار مجانی بدهیم و آنها را به ضیافت‌ها دعوت کنیم... لازم است که ارتباط مستقیمی با کاپیتول هیل (مغز مجلس نمایندگان و مجلس سنا) برقرار کنیم.» این پیشنهاد به اردشیر زاهدی ابلاغ شد.

در نتیجه‌ی این سیاست، سفارت ایران در آمریکا به یک بنگاه خرید و فروش مردان آمریکایی و یک مهمان‌خانه تبدیل گردید. به قول شوکراس «هیچ‌جایی پر ریخت و پاش‌تر از سفارت ایران در خیابان ماساچوسا با سقف گنبدی آینه کاری و پرده‌های ابریشمی مجلل و قالی‌های گرانب‌ها وجود نداشت که به وسیله‌ی شخصیت‌ پرشر و شور زاهدی، میزبان این ضیافت‌ها گرم و گیرا می‌شد. ساعت‌های مچی طلا و خاویار و شامپانی و زنان زیبا بخشی از بذل و بخشش‌های بی‌حساب زاهدی به مهمانانش بود.»

سفارت شاه در آمریکا به انباری بزرگ برای ذخیره‌ی خاویار، پسته، ظرف‌های نقره، شامپانی و شراب تبدیل شده بود که برای هدیه کردن به «اربابان و سایل ارتباط جمعی» به سفارت فرستاده می‌شد. یک سند 135 صفحه‌ای نام 620 نفر از این اربابان را که هدایایی مانند شراب، شامپانی، خاویار، نقره آلات کارتیه، شمعدان، کتاب، پسته، کراوات، روسری ابریشمی و ساعت الماس گرفته‌اند ذکر کرده است.

شاه برای تأثیرگذاری در افکار عمومی اروپا، به پرویز راجی ماموریت داد تا به عنوان سفیر شاهنشاه در انگلیس همان نقش زاهدی در آمریکا را بازی کند. راجی «دیوید اسپانیز، خبرنگار روزنامه‌ی تایمز» لندن را در تیر 1355به سفارت دعوت کرد. راجی قبلاً وی را به همراه همسرش به عنوان مهمان دولت ایران، به ایران فرستاده بود. اسپانیز به راجی پیشنهاد

تصویر شاه در جلد مجله تایم

کرد: دولت ایران باید با مطبوعات تماس بیشتری بر قرار کند. وی به راجی گفت: «در انگلیس 15 الی 20 نفر هستند که در مطبوعات کشور به افکار عمومی شکل می‌دهند.» وی پیشنهاد کرد که «بهتر است با این وعده مذاکرات مستقیمی صورت گیرد.» او تاکید کرد با مدیران مجله‌ی فکاهی پیرایوت آی (Periuat Eye) هرگز تماس نگیرد چرا که «مدیران این مجله قابل خریداری نیستند.»

پرویز راجی تلاش فراوانی را برای به مزدوری گرفتن روزنامه‌نگاران انگلیسی به کار برد و موفق هم شد.

پرویز راجی در یک مصاحبه با BBC به انتقادات عفو بین‌الملل پاسخ داد. شاه از این مصاحبه خوشش آمد و در روز 10 آذر 55 به علم دستور داد تا به راجی تلگراف کنند و بگویند: «اگر اظهاراتش منتشر نشود آن وقت باید خودش با خرید آگهی در روزنامه دست به کار شود.»

پنج روز بعد راجی موظف شد با پرداخت پول به گاردین مطالبش را به چاپ برساند.

راجی یکی از روزنامه‌‌نگاران به نام «لسلی بلانک» را استخدام کرده بود که کتابی در عظمت شهبانو بنویسد. این کتاب چنان تملق آمیز بود که خود لسلی گفت: «این کتاب به دلیل افراط در تعریف و تمجید از شهبانو به صورت کسل کننده‌ای در خواهد آمد.»

با همه‌ی این اقدامات و فعالیت‌های تبلیغات خارجی شاه، گاه بعضی از روزنامه‌نگاران ایرانی را برای مقاله‌نویسی در روزنامه‌ها به خارج مامور می‌کردند. امیر طاهری روزنامه‌نگار وابسته به دربار و سردبیر روزنامه‌ی کیهان و مشکین‌ پوش در دی ماه 1355ماموریت یافتند که در لندن به قلم زنی بپردازند. آنها موفق شدند چند روز بعد از ورود به لندن مقالاتی را در تایمز لندن به چاپ برسانند.