تبیان، دستیار زندگی
«بهرام بیضایی» گفت: این فیلم حرف دل من نیست و نمی‌توان تصور كرد برای دق‌دلی خالی كردن یا چیزی شبیه به آن فیلم ساخته‌ام. این فیلم راجع به بخشی از فرهنگ است كه زیرآب زنی بخشی از آن است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نقد فرهنگ ایرانی «زیرآب‌زنی» است

نقد فرهنگ ایرانی «زیرآب‌زنی» است

«بهرام بیضایی» گفت: این فیلم حرف دل من نیست و نمی‌توان تصور كرد برای دق‌دلی خالی كردن یا چیزی شبیه به آن فیلم ساخته‌ام. این فیلم راجع به بخشی از فرهنگ است كه زیرآب زنی بخشی از آن است.

نشست رسانه‌ای فیلم سینمایی «وقتی همه خوابیم» با حضور بهرام بیضایی كارگردان این فیلم و عوامل فیلم پس از پایان نمایش فیلم در سالن شماره سه سینما فلسطین برگزار شد.

در ادامه این نشست، «بهرام بیضایی» با اشاره مجدد به پروژه نیمه‌تمام «لبه پرتگاه» گفت: وقتی كه «لبه پرتگاه» ساخته نشد، عده‌ای از منتقدان در مطبوعات گفتند دقت و سخت‌گیری بیضایی باعث كار نكردن او شد و گفتند چرا باید هزینه حقوق مرا كس دیگری بدهد؟ در حالی كه هزینه برای فیلم است و من شغلی ندارم و از سال 60 تا به این سو شغلی نداشته‌ام. ببخشید اگر حرفی كه زده‌ام، پیش پا افتاده است ولی حرف من همین است و خط كشی بین مسائل مهم و غیرمهم را قبول ندارم.

وقتی از «بهرام بیضایی» درمورد وجود كتاب شاهنامه در این فیلم پرسیدند، او این موضوع را اتفاقی خواند و گفت: ابتدا می‌خواستم كتابی در فیلم باشم كه هیچ‌گونه تعبیری از آن نتوان كرد و به همین خاطر، تصاویر شاهنامه را گذاشتم اما بعد متوجه معنای پنهان این كتاب در این فیلم شدم. چیزی كه از آن حرف می‌زنیم اما زندگی واقعی چیز دیگری است.

وقتی در ادامه جلسه، از «بهرام بیضایی» در مورد میزانسن تئاتری این فیلم سئوال شد، گفت: خواهش می‌كنم كسی بیاید و میزانسن تئاتری و سینمایی را به من یاد بدهد، چون تفاوت بین این دو مسئله را نمی‌فهمم. نمی‌دانم كسانی كه فكر می‌كنند دیالوگ‌های من قلابی است، احتمالا دوست دارند شخصت‌های من شل و ول و لاتی صحبت كنند، در حالی كه این عوامل فیلم را واقعی نمی‌كند. در این فیلم، سعی كردم همه خوب و در كنار هم بازی كنند.

«مژده شمسایی» نیز درباره تفاوت بازی‌ها در دو بخش فیلم گفت: در فیلم دو داستان موازی همزمان با هم روایت می‌شود و سعی كردیم در این دو بخش، همه چیز متفاوت باشد. به همین خاطر، جلوه بازیگر در بخش اول برجسته‌تر است ولی در بخش پشت صحنه، بازی‌ها روان‌تر انجام شده است.

«علیرضا جلالی‌تبار» هم در این زمینه افزود: در بازیگری در دو قسمت فیلم، بنا بر ریتم میزانسن تصمیم گیری می‌شد و قرار نبود حسی را به فیلم تحمیل كند. ما سعی كردیم همه چیز صادقانه باشد.

در ادامه نشست، «حسام نواب‌صفوی» هم بازی خود را در فیلم، بازی معقولی ارزیابی كرد و گفت: حس می‌كنم نسبت به تمام عوامل، بازی بدتری ارائه نداده‌ام.

نقد فرهنگ ایرانی «زیرآب‌زنی» است

«هدایت هاشمی» در پاسخ به همین سئوال، گفت:‌ عجیب است كه این قرائت و توصیف از بازیگری را به عنوان بازی تئاتری فقط در نقدهای سینمایی می‌بینیم. در این سالها بازیگران زیادی از سینما به تئاتر هجوم آورده‌اند اما هیچ‌گاه در هیچ نقد و نوشته‌ای، آنها به سینمایی بازی كردن متهم نشدند. بازیگری كاری شناخته شده با معین است كه می‌توان آن را آموخت و سایر چیزهایی كه در آن دخیل است تنها به استعداد و نوع نگاه بازیگر برمی‌گردد. بیاییم از این خط كشی ایرانی ساخته دست برداریم. چون در هیچ جای دنیا چنین مفهومی وجود ندارد و بازیگری مفهوم ساده‌ای است كه در حوزه‌های متفاوت نگاه به آن فرق می‌كند.

وقتی از «محمدرضا درویشی» در مورد تفاوت موسیقی دو بخش فیلم سئوال شد، وی تنها تماشاچیان را به شنیدن آن موسیقی دعوت كرد و بیضایی در این مورد گفت: موسیقی بخش پشت صحنه در ایران و موسیقی بخش فیلم در اكراین با اركستر ضبط شده است و ما خواستیم تفاوت این دو در شكوه و رنگ‌آمیزی آن و ساده بودن یك فیلم و پرطمطراق بودن دیگری باشد. موتیف‌های كوتاهی هم برای بعضی از شخصیت‌ها گذاشته شد تا در واقع نوعی شوخی با آثار بزرگ تاریخ سینما و همین طور استفاده از كلیشه‌های سینما باشد.

بیضایی در پاسخ به سئوالی در مورد دیالوگ‌های فیلمش گفت: هركدام از ما دركی از گفت‌وگونویسی برای سینما و تئاتر داریم. من، سینما و تئاتر را از دیدن فیلم خوب و خواندن نمایشنامه خوب یاد گرفتم و هیچ وقت فیلم‌ها و آثاری را كه در آن وراجی و پرحرفی است، سینما و تئاتر نمی‌دانم.

وی گفت: سینما گران‌بهاست و باید همه چیز در آن فشرده باشد. من نیز سینما را از فیلم دیدن یاد گرفتم و ندیدم در هیچ فیلمی دو هزار بار سلام و احوالپرسی بین شخصیت‌ها ردو بدل شود. به همین خاطر من نوكرواقعیت وقت گیر نیستم و تمام زوائد را از بین می برم تا فیلم تبدیل به محصولی شود كه آن را می‌پسندم البته من شیوه‌های دیگر گفت‌وگونویسی را رد نمی‌كنم اما خودم تنها این شیوه را دوست دارم.

«بیضایی» در ادامه در مورد مضمون «وقتی همه خوابیم» گفت: صحبت ما در این فیلم راجع به زیرآب زدن است و سعی كرده‌ایم كه تمام آدم‌های فیلم حتی شخصیت‌های به ظاهر منفی آن مهم باشد. در فیلم اول از بسیاری از عناصر كلیشه‌ای آن استفاده كردم تا فقط نشان بدهم یك فیلم حتی در این حد كلیشه‌ای و در معرض خطر است.

وقتی از بیضایی پرسیده شد كه آیا این فیلم حرف دل شماست، گفت: این فیلم حرف دل من نیست و نمی‌توان تصور كرد برای دق‌دلی خالی كردن یا چیزی شبیه به آن فیلم ساخته‌ام. این فیلم راجع به بخشی از فرهنگ است كه زیرآب زنی بخشی از آن است.

نقد فرهنگ ایرانی «زیرآب‌زنی» است

راجع به همه چیزهای به نتیجه نرسیده در این فیلم حرف زدم و این كه حتی «خاطره مقبول» و «شایان شب‌رخ» دو بازیگر تحمیلی به فیلمی سرانجام در سینما از بین می‌رود. ما راجع به سرجای خود نبودن حرف می‌زنیم.

وی در پاسخ به این پرسش كه چرا تهمت‌هایی به سینما و مطبوعات در این فیلم زده شده، گفت: آیا راجع به تهمت‌هایی كه سینما و مطبوعات، به من زده‌اند، چیزی از ما پرسیده‌اید؟ این دو رسانه آسیب‌پذیرند و می‌توان به راحتی به آنها ضربه زد، من این فیلم را برای همین ساخته‌ام كه از حساسیت این دو رسانه صحبت كنم.

بیضایی در ادامه تصریح كرد: از هیچ‌كدام از كارهایم راضی نیستم و حس می‌كنم آنچه را كه باید نساخته‌ام. بسیاری از كارهایم منتشر شده و می‌توان آنها را دید كه هركدام از ساخته‌هایم نیز تجربه خاص خود را دارد و جواب تجربه ویژه‌ای را هم می‌دهد. نمی‌توان این آثار را به سینمای اجتماعی و اسطوره‌ای طبقه بندی كرد. كسانی را می‌بینم كه سال‌ها بعد وجه اسطوره‌ای همین فیلم را بررسی خواهند كرد اما باید كمی فاصله از این فیلم بگیریم تا هضم آ‌ن آسان شود.

ور تأكید كرد: البته من سعی كرده‌ام فیلم دشواری نسازم اما مطمئن باشید تا چندی بعد، از روی لایه‌های اجتماعی این اثر عبور می‌كنید تا به بحث اسطوره‌ای زیر آن می‌رسید. همانگونه درخت هزار افسان، دختری است كه من كتابی در مورد پیداكردن آن نوشتم اما همه در زندگی روزمره خود روی این درخت كه همان فرش است، راه می‌رویم. این فیلم در واقع تنها در مورد واقعیت و میزان خدمه‌پذریی زیاد آن است.

«هدایت هاشمی» آخرین سخنان این جلسه بر زبان آورد و گفت: هیچ وقت راضی نباشید شخص بزرگی مثل «بهرام بیضایی» هر 8 سال یك بار فیلم بسازد.