تبیان، دستیار زندگی
آقای سید محمد کاظم بجنوردی در سال 1340 تصمیم گرفت یک تشکیلات سیاسی را به وجود آورد. ابتدا موضوع را با یکی از دوستانش به نام حسن (حامد) عزیزی در میان گذاشت. پس از مطالعه و بررسی در اسفند 1340 اولین هسته‌ی حزب تشکیل شد...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

گروه های مسلح مسلمان مبارز علیه رژیم شاه
تظاهرات

حزب ملل اسلامی

آقای سید محمد کاظم بجنوردی در سال 1340 تصمیم گرفت یک تشکیلات سیاسی را به وجود آورد. ابتدا موضوع را با یکی از دوستانش به نام حسن (حامد) عزیزی در میان گذاشت. پس از مطالعه و بررسی در اسفند 1340 اولین هسته‌ی حزب تشکیل شد. در اولین جلسه سید کاظم بجنوردی، هاشم آیت‌الله زاده، حسن عزیزی، محمد مولوی عربشاهی و محمد سید محمودی طباطبایی قمی در منزل آقا هاشم جمع شدند و آقای بجنوردی اهداف حزب را تبیین کرد و نام حزب‌ ملل اسلامی را برای این تشکیلات انتخاب کردند. اعضای اولیه‌ی حزب به جز مولوی همه دیپلمه‌ و مجرد و جوانانی حدوداً بیست ساله بودند.

به گزارش بنیان گذاران حزب، این حزب از اول مشی مسلحانه را انتخاب کرد؛ ولی موضوع خط مشی و عمل کرد حزب چندان جدی نبود. پس از قیام 15 خرداد «حزب ما از صورت یک گروه کوچک و محدود بیرون آمد؛ زیرا مردم از هر حرکت مذهبی علیه رژیم استقبال و حمایت می‌کردند. [به علاوه] به دنبال آن ما توانستیم با اطمینان مشی مبارزه‌ی مسلحانه را در دستور کار حزب قرار بدهیم.»

شهید عراقی نیز به دلیل هم‌بند بودن با اعضای حزب‌ملل اسلامی نیز معتقد بود که فعالیت‌ حزب‌ملل اسلامی بعد از 15 خرداد شکل گرفت. وی در خاطراتش گفته است: «فکر این سازمان‌بندی از سال 1340 در مغز کاظم بجنوردی، عربشاهی، حسن عزیزی و سید محمودی که از بنیان‌گذاران این تشکیلات هستند، بوده ولی جنبه‌ی فعلیت‌ نداشته و بالقوه بوده؛ ولی بعد از کشتار 15 خرداد اینها تحت تاثیرش قرار می‌گیرند و به فکر ایجاد آن می‌افتند. یکی چند تا عضوگیری می‌کنند، ولی بعد از حادثه‌ی اول بهمن و کشتن منصور خیلی این مسئله اوج می گیرد و عضو گیریشان خیلی سریع می‌شود.»

ساختار حزب عبارت بود از: کمیته‌ی مرکزی، شبکه‌ها، کادر، دسته، شاخه، واحد، مدرسه و کلاس که هر کلاس از چهار نفر و هر کلاس یک مدرسه و هر دو مدرسه یک واحد و هر دو واحد یک شاخه و هر دو شاخه یک دسته و هر دو دسته یک گروه و هر دو گروه یک کادر و هر چند کادر یک شبکه محسوب می‌شد.

حزب در ابتدای فعالیت بیشترین تلاش خود را روی کادرسازی و تربیت نیروهای مومن و سیاسی نمود؛ به همین جهت کارهای تئوریک فراوانی انجام داد. انتشار جزوه‌ای به نام نشریه، ماه‌نامه‌ای به نام «خلق» که ارگان حزب بود و برنامه‌های آموزشی نشان از اولیت آموزش ایدئولوژیک دارد.

حزب در ابتدای فعالیت بیشترین تلاش خود را روی کادرسازی و تربیت نیروهای مومن و سیاسی نمود

حزب برای فعالیت خود سه مرحله پیش‌بینی کرده بود. مرحله‌ی اول «ازدیاد و تعلیم»؛ یعنی توسعه‌ی اعضا و آموزش، مرحله‌ی دوم استعداد یا آمادگی برای قیام و مرحله‌ی سوم ظهور یا قیام مسلحانه‌ی آشکار.

در مرحله‌ی اول آموزش حزب «ایدئولوژیک و سیاسی و آماده‌ی ساختن فضای ذهنی افراد برای مبارزه‌ی مسلحانه بود.» برای این جهت حزب شانزده شماره «نشریه» منتشر نموده است.

تحلیل محتوای نشریات نشان می‌دهد که رهبران سازمان در کار تئوریک بسیار پر مطالعه بوده‌اند. شماره‌ی اول «نشریه» مرحله‌ی اول را بسیار مهم می‌داند. در این نشریه آمده است: «عملیات حزب در مرحله‌ی اول از دیاد افراد و تربیت آنها از لحاظ تنظیمی و تعلیم آنان از لحاظ فرهنگی است. از کلمه‌ی فرهنگ، افکار و تعلیمات اسلامی را منظور می‌داریم... ما آنقدر این مرحله را ادامه می‌دهیم تا تعداد افراد حزب به اندازه‌‌ای برسد که بتواند مسئولیت‌های مرحله‌ی استعداد را به عهده گیرد... و به قدر لزوم از افکار اسلامی بهره‌ور شده باشند.»

شماره‌ی دوم «نشریه» اهمیت انضباط حزبی و شماره‌ی سوم «نشریه» در ضرورت حضور توده‌ها در صحنه به منظور پیروزی انقلاب و شماره‌ی چهارم «نشریه» آینده‌ی اسلام و نقش ایمان در مبارزات مردم و شماره‌ی پنجم «نشریه» درباره لزوم انقلاب تدریجی و شماره‌ی ششم «نشریه‌ی» موضع حزب در قبال سایر اعضا را تبیین می‌کند و... شماره‌ی دوازدهم «نشریه» به تبیین اسلام و سلطنت پرداخته و سلطنت را مخالف اسلاهم می‌داند. نویسنده استدلال می‌کند که «وقتی اسلام را دین عقل می‌دانیم لازم است که هر چیز را از جمله همین سلطنت را» غیرمعقول و در نتیجه مخالف اسلام بشماریم.

حزب، نشریه‌ی دیگری به نام ماه نامه‌ی «خلق» که ارگان رسمی حزب بود، منتشر می‌نمود. نخستین شماره‌ی ماه‌نامه‌ی خلق در اول بهمن 1343 (هفدهم رمضان 1384) در سال روز جنگ بدر منتشر شد. جالب این است که شاخه‌ نظامی جمعیت موتلفه نیز همین روز را برای قتل منصور در نظر گرفت و این نشان می‌دهد که نمادهای اسلامی چقدر در الهام بخشیدن به پیروان خود تاثیر دارد.

تحلیل محتوای ماه‌نامه‌ی خلق نیز نشان‌گر اطلاعات سیاسی رهبراتن حزب می‌باشد. مباحثی مانند: سیاست خارجی آمریکا، حضور نظامی آمریکا در ویتنام، کودتای سیا در سایگون، شورش در یمن، مبارزات ضد استعماری مردم الجزایر، حساسیت‌های حزب را به استعمار خصوصاً آمریکا و جنبش‌های مردمی در مقابل آن نشان می‌دهد.

علت انتخاب نام «حزب‌ ملل اسلامی» به این جهت بوده است که رهبران حزب هدف خود را تاسیس یک حکومت اسلامی در جهان اسلام قرار داده بودند

رهبران حزب‌ ملل اسلامی در راستای مباحث تئوریک مرام‌نامه و اساس‌نامه‌ی حزب را نیز تهیه کردند. از مرام‌نامه‌ی حزب استنباط می‌شود که رهبران حزب‌انگیزه‌ای جز حاکمیت اسلام نداشته‌اند. آنان در این مرام‌نامه‌، خود را «تابع قوانین اسلامی» و مبانی قوانین اسلامی را «قرآن، سنت، عقل و اجماع» اعلام کرده‌اند و تصریح کرده‌اند که حزب «می‌خواهد اجتماع نوینی براساس فلسفه‌ی اسلام بنا کند.» آنان گرچه در مرام‌نامه هدف خود را حکومت اسلامی اعلام نکرده‌اند؛ ولی دقت در مرام‌نامه نشان می‌دهد که حکومت اسلامی یک اصل مسلم برای حزب است و به همین جهت هشت بار از حکومت اسلامی و دولت اسلامی نام برده‌اند. در اصل 3 می نویسند: «زمین‌های مسلمان‌نشین جزء لایتنفک دولت اسلامی است.» در اصل 5 «کمیته‌ی مرکزی حزب ملل» را «مرجع اعلای دولت اسلامی» اعلام کرده‌اند، و در اصل 8 تصریح کرده‌اند: «پارلمان دولت اسلامی از دو مجلس تشکیل» می‌شود: «مجلس مردم» و «مجلس بزرگان» و کار نظارت بر «حکومت‌اسلامی» را بر عهده‌ی مجلسین قرار داده‌اند. مرام‌نامه در تبیین مجلس بزرگان، شرط عضویت را «اجتهاد و عدالت» گذاشته است و در اصل 10 زمانی قوانین را قابل اجرا می‌داند که به «تصویب مجلس بزرگان» برسد و این نشان می‌دهد که رهبران حزب چگونه پای بند به مقررات اسلامی بوده‌اند.

علت انتخاب نام «حزب‌ ملل اسلامی» به این جهت بوده است که رهبران حزب هدف خود را تاسیس یک حکومت اسلامی در جهان اسلام قرار داده بودند. از اصل 14 تا 18 استنباط می‌شود که نوع حکومت جهانی اسلام، حکومتی فدراتیو بوده که به ولایت‌های مختلف با رئیس جمهور منتخب از طرف مردم تقسیم می‌شده که سیاست داخلی را خود تنظیم می‌کرده‌اند؛ ولی سیاست خارجی و داشتن نیروهای مسلح با مرکزیت بوده است.

رهبران حزب در عین سادگی بسیار آرمان‌گرا بوده‌اند؛ آرمان‌گرایی و خلوصی که بسیار ستایش برانگیز است. حتی رهبر حزب برای خرید ماشین پلی‌کپی از نماز و روزه‌ی استیجاری استفاده کرده است. وی در خاطرات خود نقل می‌کند که چون «برای خریدن [دستگاه پلی‌ کپی] پول نداشتیم و هاشم آیت‌الله زاده، پسردایی مادرم، می‌خواست ده سال نماز و روزه مادرش را بخوانند من به او گفتم پولش را به من بده تا یک دستگاه پلی‌کپی بخریم، نماز و روزه‌اش پای من...» این نهایت خلوص رهبر یک سازمان را می‌رساند. به همین جهت بارها در هنگام عملیات از خود این سوال را می‌کرده‌اند که «آیا چنین کارهایی مشروع است یا نه؟» به همین علت از «هر روشی استفاده نمی‌کردند» و معتقد بودند «هدف وسیله را توجیه نمی‌کند.»

منبع: کتاب چهارده سال رقابت ایدئولوژیک شیعه در ایران