مقامات عشق: تجلی عاشقانه حسین(ع) در شعر معاصر
قسمت چهارم از مقاله نام نمادین حسین (علیه السلام) در ادبیات عرفانی
جلوة عاشقانه حسین در شعر شاعران معاصر نیز جلوهگر میشود. مرحوم الهیقمشهای در مثنوی زیبای نغمة حسینی پیوند آغازین عشق را با نام مقدس حسین(ع)تصویر میكند:
- قصة عشاق و سپهدار دین
- كرد بیان كلك سخندان عشق
حكیم قمشهای از زبان پیامبر(ص) راز عاشقانة قیام حسینی را چنین بیان میكند:
- چون كه توئی قافله سالار عشق
- رو به حجاز آر و عراق و دمشق
- پر ز غم عشق كن آفاق را
- نسخ كن آوازهی عشاق را
- در ازل از خامهی سلطان عشق
- شد رقم از خون تو قرآن عشق
- خیز و عنان تاز به میقات عشق
- فاش و عیان ساز مقامات عشق
در این نگاه عارفانه به حماسة عاشورا همة حوادث باطنی و درونی است. باطن اینماجرا حركت انسان برای رسیدن به لقاء الله است و این مقصود، جهادی اكبر را میطلبد.سالك به تاوان بلی در عهد الست باید از كرب و بلا بگذرد، تا شهد نوشین شهادت رابیاشامد.
استاد ارجمند دكتر منصوری لاریجانی نیز در مثنوی «خمسه آل عشق» نگاهی ازهمین نوع، اما با زاویهای متفاوت به كربلا دارد:
اسمای الهی نزد حضرت عشق میآیند و از عشق كه تجلی حبّ ذاتی است تقاضامیكنند، تا پیغامها را به حضرت ذات اقدس الهی برسانند. عشق پیام صفات را به ذاتمیآورد. حضرت ذات تقاضایش را اجابت میكند، خلیفه الله را آیینة روی خویشمیگرداند. نام این صورت حقیقت محمدیه است:
- نام این سینه محمد یاد شد
- با علی همزاد در ایجاد شد
- علم الاسما شده تدریس او
- فیض اقدس هم به جد تقدیس او
این خلیفهی اعظم برای انبساط وجود، دارای ولایت مطلقه است كه مظهر آنولایت علی ابن ابی طالب است.
عشق سپس به محضر ولایت ره مینماید:
- سر خلقت در ولایت خفته است
- این حقیقت را محمد گفته است
عشق در دبستان علی(ع) درسها میآموزد و سپس برای آن كه خویش را عریاننماید و سینهاش را از داغ سوزان، به مكتب حضرت زهرا(ع) میرود:
- چون تو زهرایی گلستانم نما
- نی اگر خواهی نیستانم نما
عشق در مكتب حضرت زهرا(ع) با درد و غم غربت ولایت آشنا میشود و برایستادن خلعت زیبایی رهسپار كوی حسن(ع) میگردد:
- با جمالت عشق كامل میشود
- عاشقان را زینت دل میشود
عشق سپس به توصیه امام حسن(ع) برای آموختن راز شهادت به كوی حسینمیشتابد:
- السلام ای درد نوش جام عشق
- دفتر آغاز و هم فرجام عشق
- از حسن سوی تو میآیم كنون
- تا كنی آگه مرا از راه خون
امام حسین(ع) عشق را به شكیبایی و هجرت رهنمون میگردد، كه سرآغاز عشقآموزیها هجرت است. عشق همه جا همراه حسین(ع) ره میسپرد، تا آن كه شهادتامام و یارانش را در عاشورا به نظاره مینشیند:
- دید یاران حسین چون لالهها
- سوختند اندر میان شعلهها
- شمع بزم عاشقان آمد حسین
- منظر سینا نشان آمد حسین
عشق از تماشای آن صحنههای خونین حیرت زده خود را به حضرت زینبآموزگار خویش رساند و از او كمك خواست. زینب او را دل داری داد كه نور حق را دراین صحنه خونین ببین كه در وجود ولی حزب الله الاعظم جلوهگر شده است. زینب او رابه دیدار قتلگاه میبرد و به او آموزش میدهد كه عشق را بیشهادت سوز نیست وبیاسارت ساز. اصل مأموریت عشق این است كه راز این معنا را در منزل شهادت واسارت كشف كند:
- عشق باید كشف این معنا كند
- شور و غوغا در جهان بر پا كند
- بی شهادت عشق را آواز نیست
- بی اسارت نیز او را ساز نیست
- گرچه میدانم محمد زادهای
- دست بیعت با ولایت دادهای
- با عدالت قامتت موزون شده
- كوثر زهرا به جامت خون شده
- زیور از دست حسن پوشیدهای
- باده از جام حسین نوشیدهای
در این نگاه، برخلاف نگاههای پیشین این عشق نیست كه شهادت را میطلبد،بلكه این شهادت است كه عشق را میطلبد و عشق است كه باید از حسین(ع) بیاموزد وغم و درد راه پر خون عشق از این جا آغاز شده است.
نگاه عارفانه به كربلا در این اشعار به اوج خود میرسد و البته حماسه هشت سالدفاع مقدس نیز موجب شد تا در ادبیات مقاومت نیز نام نمادین حسین ورد زبانها گردد.
در مقاله ی بعد تاثیر این عشق را در ادبیات مقاومت بررسی می کنیم.
نویسنده : محمد اختری