تبیان، دستیار زندگی
مقاله رشیدی مطلق چه بود و چرا شاه مرتکب اشتباهی شد که منجر به انقلاب اسلامی شد؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

توهمات ملوکانه!

کنکاشی درباره دلایل انتشار مقاله توهین آمیز علیه امام خمینی در 17 دی 1356

هر انقلابی در جهان دارای عللی اجتماعی و سیاسی است که این علتها ریشه در اعماق مناسبتهای سیاسی،اقتصادی،فرهنگی رژیم حاکم با طبقات مختلف  اجتماعی دارد. این علل به آرامی در جریان بوده و زمینه را برای یک نارضایتی عمده  علیه رژیم حاکم فراهم می سازد.در عین حال علاوه بر این علل زیر ساختی ،وقایع و رویدادهایی پیش می آیند که زمینه بروز و تجلی این نارضایتی انباشته شده را به وجود می آورند. یکی از این وقایع مهم در تاریخ انقلاب اسلامی نگاشتن مقاله ای تحت نام ایران و استعمار سرخ و سیاه توسط فردی با نام مستعار احمد رشیدی مطلق بود.

کاریکاتور شاه
یکی از این وقایع مهم در تاریخ انقلاب اسلامی نگاشتن مقاله ای تحت نام ایران و استعمار سرخ و سیاه توسط فردی با نام مستعار احمد رشیدی مطلق بود

انتشار این مقاله در روزنامه اطلاعات به تاریخ 17 دی ماه 1356 موجی از خشم و انزجار عمومی را در افکار عمومی پدید آورد. از همان روزهای پس از انتشار مقاله مذكور هویت واقعی نویسنده آن در هاله‌ای از ابهام افتاد و صاحب نظران برای پی بردن به شخصیت واقعی « احمد رشیدی مطلق» كه نویسنده مقاله عنوان شده بود، افراد متعددی را در مظان اتهام قرار دادند. در این میان داریوش همایون وزیر فرهنگ و هنر وقت بیش از دیگران متهم بود كه این مقاله را تدوین كرده و جهت انتشار به روزنامه اطلاعات سپرده است. اما او كماكان این اتهام را رد كرده است و تصریح می‌كند این مقاله در پاكتی مهر و موم (كه به آرم وزارت دربار مزین بود) به او تسلیم شده و او بدون كنكاش در محتوای آن برای چاپ در اختیار مسئولان روزنامه اطلاعات قرار داده است.

در این میان داریوش همایون وزیر فرهنگ و هنر وقت بیش از دیگران متهم بود كه این مقاله را تدوین كرده و جهت انتشار به روزنامه اطلاعات سپرده است. اما او كماكان این اتهام را رد كرده است

به هرحال این مساله با تظاهرات گسترده و عظیمی در قم و سایر شهرها علیه رژیم همراه شد که شاه در مقابل این تظاهرات شدت عمل به خرج داده و عده زیادی را به شهادت رساند. این مساله با برگزاری مراسم چهلم شهدا در شهرهای دیگر تداوم یافت و باز رژیم دست به خشونت زد و  باز چهلم ها تکرار شد...

تظظاهرات مردم قم

می توان گفت دومینویی که منجر به پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن 57 شد از 19 دی 56 آغاز شد . حال پس ازگذشت 31 سال از آن روزها این سوال مطرح است که این اشتباه تاریخی چرا و به شکل از سوی شاه سر زد.

محتوای کلی مقاله:

این مقاله به شدت توهین آمیز بوده و ما به منظور آشنایی مخاطب نسل سومی انقلاب مضمون این مقاله را به صورت خلاصه اشاره می کنیم:

1-در ماه محرم امسال اتفاقاتی درحال شکل گرفتن است که شباهاتی به محرم 42(15 خرداد) دارد.

2-انقلاب شاه و ملت هم اکنون بسیار موفقیت آمیز بوده و اصلاحات ارضی منجر به نتایج درخشانی شده است!

3-مالکان و فئودالها با اتحاد با طیفی از روحانیون روبروی انقلاب شاهانه ایستادند و باعث بلوا شدند.

4-از دید این مقاله اسلام گرایی ارتجاع و استعمار سیاه است! و مارکسیسم استعمار و ارتجاع سرخ.

5-امام خمینی شخصیت ماجراجو دارد که دربرابر این انقلاب ایستاده و اتهامات بی اساسی به امام وارد می سازد.

6-شهدای 15 خرداد عوامل استعمار بوده اند!!!

7-انقلاب شاه و ملت با تکیه بر حمایتهای مردمی بی شائبه از شاه توسط دهقانان،کارگران و زنان به پیش می رود!

این مقاله سراسر توهین ناشی از توهمات شاه بود که او را از درک واقعیتهای جامعه ایران باز می داشت. انتشار این مقاله نمایانگر موارد ذیل در آن دوران بود:

1-عدم درک شاه ازنتایج انقلاب سفید:

رژیم  شاه هم چنانکه در این مقاله مشهود است،نسبت به نتایج عملی انقلاب سفید و تقسیم اراضی وملی کردن منابع طبیعی اطلاع درستی نداشت. بر خلاف باور او تقسیم اراضی به شکل شتابزده و غیر کارشناسانه فروش اراضی روستاییان و مهاجرت به حاشیه شهرها را در پی داشت.گسترش فقر و حاشیه نشینی در اطراف شهرها موج شدیدی از نارضایتی اجتماعی را پدید آورد.این نارضایتی از تبعیضها و مشکلات توسط این قشر دامن شاه را گرفت و این اقشار از حامیان جدی انقلاب شدند.هم چنین کشاورزی سنتی بدون جایگزین رها شد و تولید ملی در بخش روستایی کاهش یافت.

2-عدم درک شاه از قدرت مرجعیت در ایران:

در این مقاله دربار مستقیما به رویارویی با یکی از مراجع مسلم تقلید شیعه که پایگاه بسیاری در میان مردم داشت می رود.شاه پس از درگذشت مرحوم آیت الله بروجردی فکر می کرد با تقسیم مرجعیت و یا انتقال آن به عراق و سیاستهای مدرنیزاسیون اقتصادی و فرهنگی ،پایگاه مرجعیت میان توده مردم کم شده و به اقشار سنتی مذهبی محدود شده است.اما اعتراض عمومی و گسترده طبقات و اقشار مختلف مردم در برابر این مقاله خلاف این فرضیه را نشان داد.

شاه پس از درگذشت مرحوم آیت الله بروجردی فکر می کرد با تقسیم مرجعیت و یا انتقال آن به عراق و سیاستهای مدرنیزاسیون اقتصادی و فرهنگی ،پایگاه مرجعیت میان توده مردم کم شده و به اقشار سنتی مذهبی محدود شده است

3-عدم درک شاه از خاستگاه مخالفین سیاسی خود و میزان قدرت آنها:

نظام شاهنشاهی نظامی تملق مدارانه بود.آداب چاکری و دست و پابوسی دربار به شاه اعتماد به نفس کاذبی می داد.پول نفت سرشار در آن روزگار باعث شده بود دربار بتواند با نمایشهای اجتماعی از مدرنیزاسیون و حمایتهای اقشار مختلف از شاه  حمایت اجتماعی کاذبی از او را تلقین کند.در این حالت که تمام اقشار طرفدار رژیم هستند ،مخالفان شاه مخالفان کشور محسوب شده و حتی ایرانی نیستند و از آن سوی مرزها آمده اند! این توهم بارها شاه را آسیب پذیر کرد و هرگز نتوانست نسبت به و اقعیتها درکی مناسب یابد.در مقابل اسناد تاریخی مشخص و متقنی به دست آمده اند که شاه علاوه بر تعلق به اردوگاه سرمایه داری بین الملل از لحاظ روانی به ایالات متحده و انگلستان وابستگی روانی و عاطفی بسیار داشت و به نوعی انفعال ،شیفتگی و اطاعت در برابر آنها تن می داد.

سید حسین زرهانی

گروه جامعه و سیاست