تبیان، دستیار زندگی
جناس تام جناس مركب جناس مركب یا مرفو (رفو شده) از فروع جناس تام است و بر دو نوع است: الف: دو كلمه متجانس، هم هجا (هم وزن) هستند، اما اختلاف در تكیه دارند، یعنی - به قول دستودانان- یكی بسیط یا در حكم بسیط و دیگری مركب است: كم...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

جناس مركب ( آرایه های ادبی )

جناس تام

جناس مركب

جناس مركب یا مرفو (رفو شده) از فروع جناس تام است و بر دو نوع است:

الف: دو كلمه متجانس، هم هجا (هم وزن) هستند، اما اختلاف در تكیه دارند، یعنی - به قول دستودانان- یكی بسیط یا در حكم بسیط و دیگری مركب است:

كمند (تكیه در آخر)/ كمند (تكیه در اول)، سلامت (صحت) / سلامت (سلام بر تو)

گفتمش باید بری ناممزیاد

گفت آری می برم نامتزیاد

(فرصت شیرا زی)

زیاد اول كثرت را می رساند و زیاد دوم  مخفف «از یاد» است .

بنگر و امروز بین كز آنكیان است
ملك كه دی و پریر از آنكیان بود
(سیف فرغانی)

منظور از كیان اول سئوال پرسشی «از آن چه كسانی» است و منظور از كیان دوم دوران پادشاهی كیانیان است.

تا قیامت هر كه جنس آن بدان

در وجود آید، بود رویش بدان

مولوی

قوافی منظومه سحر حلال اهلی شیرازی تماما ا این دست است :

خواجه در ابریشم و ما درگلیم

عاقبت ای دل همه یكسر گلیم

از گلیم اول زیرانداز (نامرغوب) و از گلیم دوم عبارت «در گـِل هستیم» اراده می شود.

تبصره : در برخی از كتب بدیعی متأخر در مورد جناس مركب، دقت هایی كرده اند كه در واقع خارج از حوزه بحث های بدیعی (موسیقیائی) است. مثلاً گفته اند كه اگر طرز نگارش واژه ها یكسان باشد جناس مركب مقرون است: كمند/ كمند و اگر شكل املایی به یك گونه نباشد جناس مركب مفروق است: دلبری/ دل بری

شاهان زمانه خصم بردار كشند
و آن نرگس بیدار تو بی دار كشد
(مولانا)

ب: هر دو كلمه متجانس مركب باشند، در این صورت بدان جناس ملفق یا متشابه گویند.

چون نای بی نوایم از این نای بی نوا

شادی ندید هیچكس از نای بی نوا

(مسعود سعد سلمان)

نای بی نوا در آخر مصراع اول به معنی زندان «نای» بی ساز و برگ و مفلوك و در آخر مصراع دوم به معنی نای بی آهنگ است.

زان شده در پیش شاهان دور باش

كی شده نزدیك شاهان، دور باش

(منطق الطیر عطار)

تبصره یك : گاهی كلمه جناس را (چه مركب باشد و چه مفرد) به دو قسمت معنی دار تقسیم می كنند و هر قسمت را جداگانه و در معنی مستقل به كار می برند.

قوم گفتندش كه ای خر! گوش دار

خویش را اندازه خرگوش دار

(دفتر اول مثنوی)

یكی شاهدی در سمرقند داشت

كه گفتی به جای سمر، قند داشت

(بوستان)

از بس مكان كه داده و تمكین كه كرده اند

خشنودم از كیای ری و از كیای ری

(خاقانی)

مفروشید كمان و زره و تیغ، نان را

كه سزا نیست سلح ها به جز از تیغ زنان را

(مولوی)

تبصره 2: در كتب سنتی شهریار

به عنوان جناس ملفق ذكر شده است كه صحیح نیست، زیرا در مثال اول یك مصوت كوتاه اضافه است و در مثال دوم یك همزه و نیز در هر دو مورد، در طرح هجاها اختلاف است. این موارد را بهتر است ملحق به جناس مركب بنامیم:

گوئی كه نگون كرده است ایوان فلك وش را؟

حكم فلك گردان یا حكم فلك گردان؟

خاقانی

كمال فضل ترا من به گرد می نرسم

مگر كسی كند اسب سخن به زین به ازین

سعدی (قصاید)

در مثال اول یك مصوت كوتاه و در مثال دوم یك هجای كوتاه اختلاف است.