تبیان، دستیار زندگی
با اینکه قلعه رودخان، مدت ها تخت سلطنت و مرکز حکمرانی حکام گیلانی بیه پس بوده، در متون تاریخی و جغرافیایی گیلان تا قبل از قرن دهم هجری نامی از این قلعه به میان نیامده است...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

معرفی قلعه رودخان (2)

پیشینه تاریخی قلعه رودخان

قلعه رودخان

با اینکه قلعه رودخان، مدت ها تخت سلطنت و مرکز حکمرانی حکام گیلانی بیه پس بوده، در متون تاریخی و جغرافیایی گیلان تا قبل از قرن دهم هجری نامی از این قلعه به میان نیامده است. تنها عبدالفتاح فومنی در کتاب تاریخ گیلان (ص183) یک بار از کوه قلعه رودخان یاد می کند و می نویسد : «امیره شاهرخ و کامیاب، پسران امیره سالار و بنی اعمام حسین خان بودند که به دستور حسن خان کهدمی در کوه قلعه رودخان کشته شدند».

سلاطین اسحاقوند که از سال 550 تا 1002 ه - ق بر قسمت اعظم این مناطق حکمرانی داشته و نسبت خود را به اشکانیان می رساندند، از این قلعه با توجه به موقعیت دفاعی ممتاز و سوق الجیشی آن، به عنوان مقر فرمانروایی خود استفاده کرده و به دفعات در تجدید بنا و مرمت آن همت گماشته اند، به طوری که این قلعه در فاصله سال های 918تا 921 ه - ق به دستور سلطان حسام الدین امیر دباج بن امیر علاء الدین اسحاقی مرمت گردیده و از آن زمان به بعد، به نام "قلعه حسامی" نیز معروف شده است.

هدایت خان حاکم فومن، در سال 1175 ه- ق در زمان قیامش علیه کریم خان زند به تعمیر قلعه رودخان پرداخت و با تجهیز آن به توپ های جنگی، آن را برای دفاع از خود آماده نمود.

دکتر منوچهر ستوده در جلد یک کتاب "از آستارا تا استرآباد" قلعه رودخان را سومین بنا از بناهای عجیب هفتگانه گیلان معرفی کرده و می گوید:

«من تاکنون دژی به عظمت و استحکام قلعه رودخان ندیده ام. تنها دژی که می تواند برابر همان قلعه باشد، قلعه اصطخر فارس است. دژهای خراسان و الموت رودبار و طارم زنجان در مقابل این دژ، بسیار کوچک و ناچیزند و شاید مساحت 10 یا 12 دژ، مساوی اراضی قلعه رودخان باشد».

شایان ذکر است اولین بار خود زکو Chozeko (خچکو) محقق روسی لهستانی الاصل که در سال 1830 میلادی در گیلان مشغول بررسی بود، متوجه این قلعه شده و می نویسد: «قلعه رودخان دژی است بر بالای کوهی در قسمت علیای رودخانه ای به همین نام، باروی آن از سنگ و آجر است و در طرفین در ورودی دو برج دفاعی مستحکم وجود دارد».

صرف نظر از اندک منابع مکتوب موجود در این زمینه، با توجه به سالیابی انجام شده توسط پژوهشکده حفاظت و مرمت آثار فرهنگی، تاریخی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری کشور با روش ترمولومیناس، قدمت این قلعه به دوره سلجوقی بر می گردد. البته تمامی این قلعه بزرگ در یک زمان ساخته نشده است بلکه در دوره های بعدی مرمت و بازسازی هایی روی آن، صورت گرفته است.

گردش در تفرجگاه قلعه رودخان

بخش غربی :

شامل دروازه ورودی، چشمه، حوض، آب انبار و سردخانه، حمام، آب ریزگاه، شاه نشین و تعدادی واحد مسکونی که به وسیله برج و باروهایی محصور شده اند.

قلعه رودخان

قلعه کلاً دارای دو ارگ و شانزده قراول خانه است؛ ارگ یا شاه قلعه در دو طبقه و از آجر ساخته شده، قراول خانه ها، به صورت دو طبقه با نورگیرها و روزنه های متعدد مسلط بر محیط اطراف است. در ورودی یا دروازه قلعه، شمالی است و در دو طرف آن دو برج توپر بسیار عظیم ساخته شده است که در گذشته بر بالای آن کتیبه ای نصب شده بود، این کتیبه در حال حاضر در موزه رشت نگهداری می شود.

قبلاً چشمه آبی که منبع اصلی آب قلعه بود، در محوطه قلعه دیده می شد و معروف است که این آب را با گنگ (= تنبوشه) از ییلاق زرد خونی آورده اند. این چشمه پس از زلزله سال 1369 گیلان خشک شده بود که به وسیله سازمان میراث فرهنگی و گردشگری گیلان احیاء شده است.

قلعه رودخان

بخش شرقی:

مساحت بخش شرقی کمتر از بخش غربی است، بناهای موجود در آن بیشتر جنبه نظامی داشته و شامل دروازه ورودی جداگانه با دو برج بزرگ، زندان، تعدادی واحد مسکونی و در اضطراری (دزد در) است.

در دیوار شمالی و جنوبی قلعه و در فواصل نامنظم، برج هایی است که بالای آنها اطاق های هشت ضلعی، از آجر ساخته شده (دیوارهای قلعه، شصت و پنج برج نگهبانی دارد) و در دیوارها، منافذ و ترکش هایی برای دیده بانی و برای ریختن مواد مذاب و تیر اندازی، تعبیه شده است. از وجوه جالب توجه در معماری قلعه رودخان، کاربرد طاق های جناغی و انواع مختلف آن و نیز طرح های آجر کاری و سنگ چینی است که نشان از دقت نظر سازندگان آن دارد.

"خود زکو" از کتیبه ای در قلعه رودخان یاد کرده که در حال حاضر وجود ندارد و "ستوده" به نقل از راهنمایان محلی معتقد است : مردی هندی سنگ کتیبه را از جایش کنده و پایین انداخته و دیگران، آن را شکسته اند و پاره های آن را به دره مقابل درب ورودی انداخته اند.

قلعه رودخان به دلیل اهمیت و اعتبار تاریخی، معماری، هنری، استراتژیکی، نظامی و وسعت قابل توجه، در تاریخ 30/5/1354 به شماره 1549/3 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

وبلاگ  beladefashafoye

تهیه و تنظیم: زهره پری نوش