چرا اکثر ایرانیها علاقه به ورزش كردن ندارند؟
ورزش ارزان، درمان گران
"پیشگیری بهتر از درمان است" این جمله را بارهای بار شنیدهایم اما عملا چقدر به این مهم توجه داریم. امروز زندگی ماشینی و نپرداختن به فعالیت بدنی مشكلات فراوانی را برای جامعه ایجاد كرده است. دیابت، مشكلات قلبی و عروقی، ناهنجاریهای حركتی و... از جمله عوارض ورزش نكردن است. در حالی كه میتوان با پرداختن به ورزش از این بیماریها پیشگیری كرد، چه دلایلی وجود دارد كه ما ایرانیها علاقه چندانی به ورزش كردن نداریم.
نتایج یك تحقیق نشان داد كه ایرانیها 24 هزار و 442 میلیارد تومان برای درمان بیماریهای خود هزینه میكنند در حالی كه تنها 65 میلیارد تومان به ورزش اختصاص میدهند.
یكی از شاخصهای مهم موفقیت و توسعه یافتگی یك كشور، داشتن جامعهای سالم است. امروزه به دلیل افزایش آگاهی مردم از بهداشت ، سلامتی و كوتاه شدن زمان كار در بیشتر كشورهای توسعه یافته، ورزش اهمیت بیشتری پیدا كرده است و به عنوان یكی از مهمترین عوامل افزایش سلامتی و كاهش هزینههای درمان، موجب توسعه برنامههای ملی و افزایش نسبت جمعیت و نیروی كار شده كه فرد و دولت از آن بهره میبرند.
دولت استرالیا به دلیل مشاركت تنها 10 درصد از جامعه بزرگسالان این كشور در تمرینهای ملایم و اثربخش، سالانه 600 میلیون دلار از بودجه بهداشت و درمان كشور را ذخیره میكند. در كشور نیوزیلند نیز به دلیل مشاركت 15 تا 22 درصد از بزرگسالان در برنامههای فعالیت جسمانی، سالانه 163 میلیون دلار از هزینههای درمانی این كشور كاسته میشود.
از سوی دیگر افزایش سلامتی روحی و جسمی افراد در نتیجه ورزش، موجب كاهش غیبت، افزایش عملكرد و بهرهوری كاركنان شده كه این امر خود بر اقتصاد كشور تاثیر مثبت میگذارد.
تحقیقات حاكی است كاركنانی كه در برنامههای ورزشی شركت میكنند20 تا 50 درصد كمتر از سایرین، از محل كار خود غیبت میكنند. دولت كانادا هم با بررسی افزایش 25 درصدی شركت كاركنان در فعالیتهای جسمانی، میزان تاثیر عملكرد كاركنان را در اقتصاد كشور 25/0 تا 5/1 درصد افزایش اعلام كرده است.
از سوی دیگركانادا تحقیقات گستردهای را بر ارزیابی تاثیرات غیر مستقیم ورزش نیز انجام داده است. براساس مدارك موجود كلیه هزینههای درمانی مستقیم مانند هزینههای دارو، پزشك، بیمارستان و آزمایش در سال 1993 معادل 44 میلیارد دلار برآورده شده است، كه چنانچه هزینههای درمانی غیر مستقیم مانند ناتوانیهایی كه در كوتاه مدت یا طولانی مدت عارض میشود به آن اضافه شود، این مبلغ افزون بر 129 میلیارد دلار شده كه حدود 21 درصد GDP است.
همچنین هزینههای ورزشی خانوار ایرانی در سال 1380 معادل 651 میلیارد ریال است كه تنها 17/0 درصد كل هزینه خانوار و 09/0 درصد GDP كشور را به خود اختصاص میدهد. بیشترین هزینه فراگیری ورزشهای مختلف (13/14 درصد) است.
سرانه ورزش هر خانوار و فرد ایرانی در سال 1380 به ترتیب برابر با 44793 ریال و 10029 ریال برآورد شد ، این در حالی است كه هزینههای درمانی خانوار در سال مزبور 24428 میلیارد ریال بوده كه 52/7 درصد از كل هزینه خانوار و 30/3 درصد GDP كشور را تشكیل میدهد و حدود 5/37 برابر هزینههای ورزشی خانوار است. بیشترین هزینههای درمانی خانوار به ترتیب مربوط به سایر هزینههای بهداشتی و درمانی (12/34 درصد)، هزینه خدمات پزشكی (48/30 درصد) و هزینههای بیمههای درمانی (35/17 درصد) است. سرانه درمانی هر خانوار و فرد ایرانی در این سال به ترتیب 1680821 و 395006 ریال است. همچنین ارتباط معناداری بین كاهش هزینههای ورزشی با افزایش هزینههای درمانی خانوار مشاهده شد.
از آنجا كه میزان هزینههای ورزشی خانوار با میزان رواج ورزش در هر كشوری متناسب است و هر شركت كننده یك خریدار محسوب میشود، بنابراین میزان هزینههای ورزشی خانوار با مشاركت مردم در ورزش ارتباط مستقیم دارد. به عنوان مثال میزان هزینه ورزشی خانوار استرالیایی، انگلیسی و اسكاتلندی در سال 1995 به ترتیب 6/1، 24/2 و 75/2 درصد كل هزینه خانوار این كشورها گزارش شده است.
طبق مطالعات صورت گرفته، میزان مشاركت ورزشی در كشورهای توسعه یافته بیش از 60 درصد است به عنوان مثال در برخی از كشورها مانند آلمان، فرانسه، سوئیس و كانادا به ترتیب بیش از 69، 9/73، 74 و 78 درصد جمعیت بالای 15 سال در فعالیتهای ورزشی شركت میكنند.
تحقیقات انجام شده نشان میدهد مشاركت مردم در ورزش و در نهایت میزان هزینههای ورزشی خانوار با میانگین درآمد یك كشور همخوانی دارد به عنوان مثال كشورهایی كه دارای درآمد متوسط به بالا هستند دارای سرانه ورزشی 100 تا 300 دلار هستند. این در حالی است كه در ایران تنها 7/31 درصد جمعیت بالای 6 سال در فعالیتهای ورزشی مشاركت دارند و این امر موجب كاهش هزینههای ورزشی و به تبع آن افزایش هزینههای درمانی خانوار شده تا جایی كه هزینههای درمانی 5/37 برابر هزینههای ورزشی است.
هزینههای درمانی خانوار كشور 30/3 درصد GDP را به خود اختصاص میدهند و چنانچه هزینههای درمانی غیر مستقیم مانند ناتوانیهایی كه در كوتاه مدت یا طولانی مدت عارض میشود و به نیروی كار كشور، عملكرد و بهرهوری آنان و در كل به اقتصاد مملكت ضرر میرساند به آن اضافه گردد، این میزان بسیار بیشتر و خطرات آن ملموستر میگردد.
منبع ایسنا - تهیه شده توسط فریبا عسگریان و افشار جعفری