تبیان، دستیار زندگی
بر حضرت نوح خرده می‏گیری. او 950 سال پیامبری کرد و شب و روز قومش را به سوی خدا فراخواند; ولی جز گروهی اندک به وی ایمان نیاوردند. بنابراین، اکثریت دلیل حقانیت نیست.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اکثریت دلیل حقانیت نیست

هشام

یکی از خصوصیات بارز هشام صراحت لهجه و حاضر جوابی بود. او سخنان مخالف و موافق را می‏شنید و پس از بررسی نظر خود را آشکارا بیان می‏کرد. روزی ابوعبیده معتزلی به هشام گفت: دلیل درستی اعتقاد ما و بطلان اعتقاد شما این است که طرفداران ما بسیار و پیروان شما اندکند. هشام بی‏درنگ گفت: با این سخن ما را نکوهش نمی‏کنی; بلکه بر حضرت نوح خرده می‏گیری. او 950 سال پیامبری کرد و شب و روز قومش را به سوی خدا فراخواند; ولی جز گروهی اندک به وی ایمان نیاوردند. بنابراین، اکثریت دلیل حقانیت نیست.

خواستگاری

روزی یکی از دوستانش به نام عبدالله بن‏زید اباضی، که از گروه خوارج بود، از دخترش فاطمه خواستگاری کرد و گفت: بین ما همیشه دوستی و محبت ‏برقرار است ‏برای تقویت این پیوند می‏خواهم دخترت فاطمه را خواستگاری کنم. هشام بی‏درنگ گفت: او زن باایمانی است. عبدالله مراد هشام را دریافت و دیگر تقاضایش را تکرار نکرد. هشام با این جمله کوتاه به او فهماند که ازدواج یک زن باایمان با مرد بی‏ایمان جایز نیست.

هشام ترازوی امامت و الگوی شیعیان

امام صادق(ع) می‏فرمود: «هشام بن‏حکم مراقب و نگهبان حق ما و مؤید صدق ما و نابودکننده نظرهای باطل دشمنان ماست. کسی که از او پیروی کند، از ما پیروی کرده است و کسی که با او مخالفت کند، با ما مخالفت ورزیده است»

هشام در محضر امام کاظم (ع)

پایه‏های اعتقادی و شخصیت والای علمی هشام در مکتب امام صادق(ع) استوار شد. چون پیشوای ششم به شهادت رسید، هشام به امام کاظم(ع) روی آورد; از محضر آن معصوم والامقام کامیاب شد و در شمار شاگردان و یاران آن حضرت جای گرفت. او نزد هفتمین امام(ع) چنان جایگاهی یافت که تاریخ ‏نگاران وی را از کارگزاران مطمئن و مورد عنایت‏خاص آن حضرت شمرده‏اند. امام هفتم(ع) به هشام بن‏حکم توجه خاص داشت و او را متصدی کارهای شخصی‏اش قرار داده بود. حسن فرزند علی بن‏یقطین می‏گوید: هر گاه حضرت موسی بن‏جعفر(ع) برای رفع نیازهای شخصی یا عمومی چیزی لازم داشت، به پدرم (علی بن‏یقطین) می‏نوشت: فلان چیز را خریداری یا تهیه کن و باید متصدی این کار هشام بن‏حکم باشد.

هشام می‏گوید: امام هفتم برای من پیام فرستاد: در این ایام که مهدی (سومین خلیفه عباسی) بر سر کار است مواظب باش و از سخن گفتن بپرهیز; زیرا خطر جدی تهدیدت می‏کند. هشام به فرمان امام عمل کرد و از خطر نجات یافت تا آنکه مهدی عباسی درگذشت و بار دیگر اوضاع به حال عادی برگشت.

مقام علمی هشام بن‏ حکم

شاگرد ممتاز مکتب اهل بیت(ع) نه تنها در علوم نقلی و عقلی سرآمد عصر خویش بود; بلکه هر گاه احساس می‏کرد حمایت از اسلام به تحصیل علوم دیگر نیاز دارد، با جان و دل در پی آن می‏شتافت و دانشی تازه می‏آموخت. او در مقام فتوا، یک فقیه پرهیزکار، در مقام مناظره و دفاع از اعتقادات شیعه یک متکلم ورزیده و در علم حدیث‏یک محدث ممتاز و مورد اعتماد راویان معروف شیعه بود. کتابهای حدیثی مختلف به رشته نگارش کشید و شاگردان بسیار تربیت کرد.

متکلم مجاهد و خستگی‏ناپذیر قرن دوم هجری، علاوه بر فقه و اصول و کلام و فلسفه و علم حدیث، در علوم روان‏شناسی و سایر دانشهای رایج عصر خویش اطلاعات گسترده‏ای داشت. عبدالله نعمه می‏نویسد: یحیی بن‏خالد برمکی، وزیر هارون‏الرشید، با حضور دانشمندان مختلف، نشستهای علمی و تخصصی برگزار می‏کرد. در یکی از نشستها، که هشام بن‏حکم نیز حضور داشت، پس از گفتگو و بحث در موضوعات مختلف علمی، یحیی گفت: درباره «عشق‏» هم سخن بگویید. حاضران هر یک در حد معلومات خویش مطالبی بیان کردند و سخنانشان به وسیله منشیان وزیر ثبت‏شد. وقتی نوبت‏به هشام بن‏حکم رسید، با بیانی شیرین مطالبی بیان کرد که حاضران بی‏اختیار لب به تحسین گشودند.


گردآورنده:  محمدرضا ولی زاده

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.