تبیان، دستیار زندگی
پذیرش این موضوع برای عباسیان بسیار سنگین بود برای این که حضرت در سن کودکی به سر می‌برد لذا مخالفت کردند ولی مامون
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

یوسف و مسیح امامت

کاظمین

حجت خدا در امامت مانند حجت او در نبوت است

پس از شهادت امام رضا علیه السلام و عزیمت مأمون از خراسان به بغداد، وی نامه‌ای به امام محمد تقی علیه السلام نوشت و با اکرام و احترام فراوان نسبت به علم و معرفت و فضیلت حضرت، ایشان را به حضور خود طلبید.

پذیرش این موضوع برای عباسیان بسیار سخت و سنگین بود زیرا که حضرت هم از خاندان بنی هاشم بود و هم در سن کودکی به سر می‌برد لذا با این نیت مأمون، مخالفت کردند، ولی چون مأمون بر حرف خود مصمم بود و از علم و کمالات حضرت شناخت داشت، با اصرار عباسیان تصمیم به انجام مباحثه‌ای بین علمای زمان و حضرت گرفت. مأمون، مجلس باشکوهی ترتیب داد.

پس از پرسش و پاسخ فراوان، تمام مخالفان اقرار به فضل آن حضرت در سن کودکی کردند و عباسیان فرصتی برای اعتراض نداشتند.

علی بن اسباط می‌گوید در آن زمان که امام جواد سن کمی داشت روزی به طرف من می‌آمد و من به قامت و قیافه او نگریستم تا وقتی به شهر خود رفتم بتوانم شکل و شمایل آن حضرت را برای دوستانم توصیف کنم.

در این فکر بودم که آن حضرت نشست و فرمود:

(( حجت خدا در امامت مانند حجت او در نبوت است،

خدا در قرآن، آیه 12 سوره مریم می‌فرماید:

«و اتیناه الحکم صبیا؛ و فرمان نبوت را در کودکی به او (یحیی) دادیم»

و در آیه سوره 22 یوسف می‌فرماید:

«و لما بلغ اشده اتیناه حکما و علما؛ و هنگامی که یوسف به مرحله بلوغ و قوت رسید، ما حکم و علم به او دادیم»

و در آیه 15 سوره احقاف می‌فرماید:

«و لما بلغ اشده و بلغ اربعین سنه؛ و هنگامی که به مرحله بلوغ و قوت رسید و به هنگامی که به چهل سالگی رسد»

بنابر این طبق قرآن هم، امکان دارد که حکمت و علم و دانش در کودکی به امام داده شود چنانکه رواست حکمت در چهل سالگی به او داده شود.)) (1)

منبع: میرخلف زاده، قاسم؛ کتاب داستانهایی از امام کاظم و امام جواد علیهماالسلام


جمع آوری شده توسط مهدی ملکی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.