تبیان، دستیار زندگی
منتظرم! منتظر دلى از جنس نور، كسى از قوم خورشید! كسى از نژاد نفس‏هاى گرم! مردم نیز منتظرند! و غرق در لحظه‏هاى انتظار، نیازشان را از لابه‏لاى نفس‏هاى حیران خود بازگو مى‏كنند. شقایق‏ها منتظرند! منتظر كسى كه به فرهنگ شبنم ایما...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آقا جان، عاشقانت صبورند...

منتظرم! منتظر دلى از جنس نور، كسى از قوم خورشید! كسى از نژاد نفس‏هاى گرم! مردم نیز منتظرند! و غرق در لحظه‏هاى انتظار، نیازشان را از لابه‏لاى نفس‏هاى حیران خود بازگو مى‏كنند. شقایق‏ها منتظرند! منتظر كسى كه به فرهنگ شبنم ایمان بیاورد. كسى كه آیینه‏هاى مكدر زمانه را در هم بشكند و اشك‏هاى ارغوانى‏ را از كوچه‏هاى پریشانى نجات دهد. كوچه‏ها چشم به راهند! كوچه‏ها نیز چشم به راهند! چشم به راه قدم‏هایى هستند كه زخم‏هاى بى ‏رحم گمراهى را از چشمان مردم پاك كند.  كوچه‏ها منتظر چشمان باران ‏زایى هستند كه با قدم‏هایش جان مردم را به شبنم اشك‏ها بشوید. جاده‏ها منتظر رهگذرى هستند كه براى همیشه خواهد ماند. منتظر قدم‏هایى كه تن مرده كوچه‏ها را زنده مى‏كند.

لاله‏ها منتظرند! در این عرصه انفجار بلا، مردم یاد لاله‏ها را بین كوچه‏هاى این شهر خاموش گم كرده‏اند و حتى امواج دریاى عاشق سر بر ساحل نگاه‏هایى تیره مى‏گذارند و سرود عطش را سر مى‏دهند. لاله‏ها منتظرند؛ منتظر كسى كه همزاد موج‏هاى خورشیدى است. كسى از جنس ابر، پریزاد باران.

عاشقان منتظرند! عاشقان بى‏تابند، بى ‏قرارند تا هم آواز شیدایى صبح فردا باشند. اى دریا تبار، بر گونه‏هاى امت ‏ببار. عاشقانت صبورند، منتظر خواهند ماند.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.