تبیان، دستیار زندگی
مقصود من یاد خدا در رویارویى با چیزى است كه خداوند حلال و یا حرام كرده است . پس اگر آن كار طاعت خداوند بود، بنده آن را انجام دهد و اگر معصیت و نافرمانى بود، رهایش ‍ كند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آرامش می خواهم

آرامش

یاد او (3)

یاد خداوند، موجب اطمینان، آرامش و نشاط درون آدمى است و نمى‌گذارد اندوه‌هاى برخاسته از كاستى‌هاى حیات مادى موجودیت انسان را به خطر افكند؛ همان گونه كه نمى‌گذارد سرمستى غرقه شدن در كامجویى‌ها، راز نهایى شخصیت آدمى را از بین ببرد، یاد خداوند، دل را صفا و جلا مى‌دهد و زنگار غفلت‌ها و از خود فراموشى‌ها را مى‌زداید.

امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام در خطبه 222 نهج‌البلاغه در عالى‌ترین مضامین مقام اهل ذكر را معرفى مى‌كنند. این سلسله نوشتار حاصل سخنان آیت‌آلله مصباح یزدی در شرح این خطبه می‌باشد.

* * * * *

حقیقت ذكر

گفته شد حقیقت ذكر در درون انسان و در قلب او عینیت مى یابد و ذكر لفظى تنها نمود خارجى همان حقیقت درونى است كه مى گذرد. ذكر خدا تنها تكرار كلمات نیست بدون آن كه آن كوچك ترین نقش و تاثیرى در زندگى انسان داشته باشد، و بدون این كه گوینده به معنا و مفهوم والاى آنها توجه كند. چگونه ممكن است به یاد دوستى باشیم و در همان حال عملا با او دشمنى بورزیم ؟! چگونه ممكن است ذكر خدا با اعمالى كه در حقیقت ذكر لفظى تلقى مى شود، اما توجه به حقیقت ذكر و استعمالات آن در روایات و آیات ، ما را به این نكته رهنمون مى سازد كه معناى حقیقى ذكر، همان توجه درونى و قلبى است و اساسا به یاد كسى بودن ، از مقوله لفظ نیست .

اطلاق ذكر بر ذكر لفظى ، در واقع از آن رو است كه لفظ كاشف از معنا و حكایت گر چیزى است كه در دل مى گذرد. وجود علقه بین لفظ و معنا موجب شده كه به صورت مجاز بر ذكر لفظى نیز ذكر اطلاق گردد. ما حقیقتا ذكر را به دو نحو استعمال مى كنیم : یكى به معناى یاد كردن زبانى بدون هیچ مرتبه اى از توجه قلبى ممکن نیست زیرا كسى كه مى خواهد ذكرى بگوید - مثلا ذكر لا حول و لا قوة الا بالله یا سبحان الله و الحمدالله باید در آغاز توجهى هر چند اندك به خداوند و تكلیف و ثواب و عقاب الهى داشته باشد، تا انگیزه انجام آن رفتار مستحبى در او ایجاد مى گردد.

ذكر لفظى در صورتى ارزش خواهد داشت كه برخاسته از دل یا راهى براى رسیدن به ذكر قلبى باشد و در این صورت است كه در عمل نیز مؤثر خواهد بود. كسى كه سعى مى كند به یاد خدا باشد، طبعا در عمل نیز با دیگران متفاوت خواهد بود.

امام صادق علیه السلام در این باره مى فرمایند:

«من اشد ما فرض الله على خلقه ذكر الله كثیرا. ثم قال : لا اعنى سبحان الله و الحمدالله و لا اله الا الله و الله اكبر، و ان كان منه ، و لكن ذكر الله عند ما احل و حرم ، فان كان طاعة عمل بها و ان كان معصیة تركها ؛

از زمره مهم ترین و والاترین چیزهایى كه خداوند بر بندگانش واجب كرده این است كه فراوان ذكر خدا كنند. سپس حضرت فرمودند: مقصود من تنها گفتن سبحان الله و الحمد الله و لا اله الا الله و الله اكبر نیست ، اگر چه اینها نیز ذكرند؛ بلكه مقصود من یاد خدا در رویارویى با چیزى است كه خداوند حلال و یا حرام كرده است . پس اگر آن كار طاعت خداوند بود، بنده آن را انجام دهد و اگر معصیت و نافرمانى بود، رهایش ‍ كند.»  (بحار الانوار، ج 71، باب 65، روایت 9)

با توجه به اهمیت و جایگاه ذكر قلبى است كه در قرآن كریم غایت و هدف بر پا داشتن نماز، ذكر و توجه به خداوند قرار داده شده است.

خداوند خطاب به حضرت موسى علیه السلام مى فرماید:

«و اقم الصلاة لذكرى ؛ و براى یاد من نماز بر پا دار.»  (طه/14)

ذكرى كه در آیه شریفه به عنوان هدف نماز ذكر شده نه ذكر لفظى است و نه آن توجهى كه براى شروع نماز و نیت آن ضرورت دارد. غایت و هدف اصلى در نماز عبارت است از توجه ژرف و عمیق قلبى به خداوند كه ثمره نماز و نتیجه آن است .


آیت‌الله مصباح یزدی، كتاب یاد او، بااندكی تصرف

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.