آرزوی مرگ؟!
آیا اگر کسی از دنیا ناامید شده و طلب مرگ نماید، امری شایسته است؟
پاسخ:
1- آرزوی مرگ دارای دو جنبه مثبت و منفی است، گاهی انسان به خاطر ضعف، ناامیدی و ناتوانی و بیحوصله شدن طلب مرگ میکند و شکیبایی و پایداری را در مقابل سختیها و کشاکشهای روزگار از دست داده است و از این جهت مرگ را کانون آرامش و رهایی خود میبیند و گاهی آدمی دنیا و آخرت را چون مزرعهای میداند که دنیا محل کشت و آخرت، مکان برداشت میباشد و طبیعتاً هر کشاورزی آرزوی برداشت را دارد ولی دوست دارد که هر چه بیشتر کشت کند تا برداشت بیشتری نصیب او شود. او هم فصل زندگی را دوست دارد تا کشت کند و هم مشتاق رفتن است تا به برداشت خود دست یابد و این است که اولیاء خداوند در عین حالی که به مرگ به عنوان یک امر مطلوب مینگریستند و سخت مشتاق آن بودند، از خداوند طلب عمر طولانی و با برکت میکردند.
به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
و بالأخره شکست را مقدمه پیروزی میانگارد.
2- آرزوی رهایی از عذاب الهی و رسیدن به نعم الهی اگر بدون پشتوانه عمل و تلاش باشد غرور و بی ارزش است و اگر همراه با تلاش جدی و عمل خالصانه باشد البته امید و رجاء است که در فرهنگ دینی ممدوح و مطلوب است.
قرآن کریم میفرماید:
«قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكمُْ یُوحَى إِلىََّ أَنَّمَا إِلَاهُكُمْ إِلَاهٌ وَاحِدٌ فَمَن كاَنَ یَرْجُواْ لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَ لَا یُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدَا؛ بگو: «من فقط بشرى هستم مثل شما (امتیازم این است كه) به من وحى مىشود كه تنها معبودتان معبود یگانه است پس هر كه به لقاى پروردگارش امید دارد، باید كارى شایسته انجام دهد، و هیچ كس را در عبادت پروردگارش شریك نكند!» (کهف/110)
3- زندگی همواره همراه با امید و آرزوهای مثبت، مفید و ممکن است و اگر امید و دلگرمی را از کسی بگیرند حیات او با مرگ برابری میکند. تنها تفاوت آدمیان در این زمینه بیان نوع آرزوها و امیدهای آنان است، گروهی چون امیدشان در زندگی مطامع دنیوی و امور مربوط به آن است، با نومید شدن از دست یابی به آن، زندگی برای آنان منفور میشود و معنا و حقیقت خود را از دست میدهد و دستهای امور روحانی و معنوی و عشق به کمالهای بشری برای آنها مطرح است که چون این امور همیشه دست یافتنی هستند و خداوند از کسی دریغ نخواهد کرد و تزاحم و تعارضی در این میدان نیست، جایی برای نامیدی و مأیوس شدن باقی نمیماند. توحید به معنای واقعی و رسیدن به حضرت حق، برنامههایی است که انبیاء عظام و اولیاء خداوند، دیگر برنامههای بشری را بر اساس آن تنظیم کردهاند که مجموعاً تمام خواستها و غرائز و عواطف بشری به آن ختم شود و اگر کسی این نسخه اولیاء خداوند را عمل کند، قهراً به مراد و مطلوب دست خواهد یافت. اگر چه در این مسیر خارهای مغیلان و غولهای مغول منش هم سرزنشها کنند.
منبع: پایگاه حوزه، www.hawzah.net