تبیان، دستیار زندگی
دریغا! در گوش ما همواره، از قهر مهدی علیه السلام گفته‏اند و ما را از شمشیر و جوی خون او ترسانده‏اند و از مهر و عشق او به انسان‏ها و تلاش و فریادرسی او به عاشقان و منتظران خود کمتر گفته‏اند! هیچ کس به ما نگفت که اگر او بیاید، فقیران را دستگیری، بی خانمان‏ه
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

میر مهر (1)

امام زمان علیه السلام

امام عصر(عج) تجلی رحمت واسعه‏ حق است. باید نمودها و جلوه‏های محبت و مهر او را به همه‏ انسان‏ها، به ویژه دوستداران آن امام نشان داد.

بررسی این نمونه‏ها، در شرایط امروز و برای انسان خسته‏ معاصر، از اهمیت مضاعفی برخوردار است؛ چه این که بسیاری، به جای مهر، بر قهر آن امام همام تاکید ورزیده‏اند .

در یک بررسی کوتاه، بیست و شش نمونه از محبت‏های آن کاروان سالار قبیله‏ مهر را برشمرده‏ایم و آنها را در سه عنوان «یاد» و «مدد» و «دیدار»، جمع‏بندی کرده‏ایم .

السلام علیک ایها الرحمة الواسعة. (1) ان رحمة ربکم وسعت کل شئ و انا تلک الرحمة. (2)

اللهم هب لنا رافته و رحمته و دعاءه و خیره.(3) و اشفق علیهم من آبائهم و امهاتهم. (4)

امام، مظهر اسمای حسنای الهی و تجلی رحمت واسع حق است. کسی که تربیت ‏شده‏ خدای رحمان باشد، مظهر رحمت ‏بی‏کران الهی است. در وسعت ‏سینه‏ او که دریاها هم به چشم نمی‏آید، کران، تا به کران عشق به همه‏ انسان‏ها موج می‏زند .

دریغا! در گوش ما همواره، از قهر مهدی علیه السلام گفته‏اند و ما را از شمشیر و جوی خون او ترسانده‏اند و از مهر و عشق او به انسان‏ها و تلاش و فریادرسی او به عاشقان و منتظران خود کمتر گفته‏اند! هیچ کس به ما نگفت که اگر او بیاید، فقیران را دستگیری، بی خانمان‏ها را سامان، بی کسان را همدم، بی همسران را همراه، غافلان را تذکر، گم گشتگان را راه، دردمندان را درمان و در یک کلام، خاک نشینان عالم را تاک نشین خواهد کرد.

امام، پدری مهربان، همدمی شفیق و همراهی خیرخواه است. (5) در حجم نگاه سبز او، افق هم، رنگ می‏بازد. حضرت مهدی علیه السلام، شاهد همه‏ دردها و آلام انسان‏ها است. دل او، دل بیداری است که همراه هر تازیانه و هر قطره‏ خون و هر فریاد، حضور دارد و درد و رنج مرا از من بهتر و بیشتر احساس می‏کند و برای من بیش از خود من می‏سوزد، چرا که معرفت و محبت من، محدود و غریزی است، در حالی که معرفت او، حضوری و محبت او به وسعت وجودی او باز می‏گردد و تجلی رحمت واسعه‏ حق است.(6)

دریغا! در گوش ما همواره، از قهر مهدی علیه السلام گفته‏اند و ما را از شمشیر و جوی خون او ترسانده‏اند و از مهر و عشق او به انسان‏ها و تلاش و فریادرسی او به عاشقان و منتظران خود کمتر گفته‏اند! هیچ کس به ما نگفت که اگر او بیاید، فقیران را دستگیری، بی خانمان‏ها را سامان، بی کسان را همدم، بی همسران را همراه، غافلان را تذکر، گم گشتگان را راه، دردمندان را درمان و در یک کلام، خاک نشینان عالم را تاک نشین خواهد کرد.

قهر او نیز جلوه‏ محبت او است، چه این ‏که قهر او بر جماعتی اندک و ناچیز از معاندان و نژادپرستانی خواهد بود که علی‏رغم رشد فکری انسان‏ها در آن عصر، و هدایت‏ها و معجزات آن حضرت و نزول مسیح (علیه السلام) از آسمان و اقتدایش به وی، باز هم به او کفر می‏ورزند و حکومت عدلش را گردن نمی‏گذارند و در زمین فساد می‏کنند، کسانی مانند صهیونیست‏ها که دشمن انسانیت‏اند و جز زبان زور، هیچ زبانی نمی‏فهمند، و این، یعنی خارها را از سر راه انسان و انسانیت ‏برداشتن و مِهر در چهره‏ قهر .

آری، چه سخت است مولای مهربانی را که رحمت واسع حق است و در دلش‏، عشق به انسان‏ها موج می‏زند، به چنین اتهام‏هایی خواندن و «میر مهر» را، «میر قهر» نشان دادن!

سزاوار است در ایام ولادت تجلی رحمت واسع حق، مروری به گوشه‏هایی از جلوه‏های مهر و محبت آن امام همام و آخرین ذخیره‏ الهی داشته باشیم .

1- امام برخی از دوستداران خود را به اسم یاد می‌كنند

نام هر کس، عاطفی‏ترین، شخصی‏ترین و مورد علاقه‏ترین نشانه‏ هر کس است. آن‏گاه که نام ما را می‏خوانند، چه بسیار مایه‏ شادمانی و سرور ما می‏گردد. هر چه، خواننده‏ ما، محبوب‏تر و زیباتر، شنیدن صدای دلربای او و شنیدن اسم و نام خود از زبان او دلپذیرتر و سرور انگیزتر . به راستی چه هیجانی دارد آن ‏که نام خود را از زبان خدای عالم می‏شنود: سلام علی ابراهیم، سلام علی نوح، سلام علی آل یاسین، ... .

امام، پدری مهربان، همدمی شفیق و همراهی خیرخواه است. در حجم نگاه سبز او، افق هم، رنگ می‏بازد. حضرت مهدی علیه السلام، شاهد همه‏ دردها و آلام انسان‏ها است. دل او، دل بیداری است که همراه هر تازیانه و هر قطره‏ خون و هر فریاد، حضور دارد و درد و رنج مرا از من بهتر و بیشتر احساس می‏کند و برای من بیش از خود من می‏سوزد، چرا که معرفت و محبت من، محدود و غریزی است، در حالی که معرفت او، حضوری و محبت او به وسعت وجودی او باز می‏گردد و تجلی رحمت واسعه‏ حق است.

مهدی(عج) همه‏ مردم و به ویژه شیعیان خود را نیک می‏شناسد و با نام تک تک آنان آشناست. (7) نامه‏ اعمال ما، هر هفته، به خدمت ‏حضرتش عرضه می‏شود. ایشان، هرگز، یاد ما را از خاطر نمی‏برد (ولا ناسین لذکرکم) چه شعف‏انگیز است که در سرزمینی غریب، یکه و تنها آن‏ جا که راه را گم کرده‏ای، ناگهان، کسی با زبان آشنا، تو را بخواند و با مهربانی، تو را در آغوش نگاهش‏ بنشاند .

روزی آیة‏الله العظمی بهاءالدینی به من گفت: «امسال، در مکه‏ معظمه در مجلسی که آقا امام زمان (عج) تشریف داشتند، اسم افرادی برده شد که مورد عنایت آقا بودند، از جمله‏ آنان حاج آقا فخر (8) بود.»

خودم را به آقا فخر رساندم و از ایشان پرسیدم: «چه کرده‏ای که مورد عنایت ‏حضرت واقع شده‏ای؟» گریه کرد و پرسید: «آقای بهاءالدینی نگفت چگونه خبر به ایشان رسیده است؟» گفتم: «نه‏» .

حاج آقا فخر گفت: «من، کاری نداشته‏ام، جز این ‏که مادر من، علویه است و افلیج و زمین‏گیر شده است. تمام خدمات او را خود بر عهده گرفته‏ام، حتی حمام و شست‏وشوی او را . من گمان می‏کنم، خدمت ‏به مادر، مرا مورد عنایت ‏حضرت قرار داده است.‏» (9)

للاخ السدید والولی الرشید الشیخ المفید ابی عبدالله محمد بن محمد بن النعمان، ادام الله اعزازه . (10) (حذف)

2- سلام (تحیت و سلام امام بر دوستداران خود)

سلام، تحیت و برکت و رحمت و سلامتی است؛ نشانه‏ محبت و صفا، اخلاص و یک رنگی است؛ رمز عاشق و معشوق، مرید و مراد است. سلام خدا و امام بر هر کس، مُهر تاییدی است‏ بر کارنامه‏ او .

«سلام علی ابراهیم.» در روایت است، آنگاه که فرشتگان الهی، نزد ابراهیم آمدند و بشارت تولد فرزند برای او آوردند و بر او سلام کردند، لذتی که ابراهیم علیه السلام از سلام این فرشتگان برد، با تمام دنیا، برابری نداشت. به راستی چه لذتی دارد سلام مولا! (11)

«سلام علیک ایها الولی المخلص لنا فی الدین، المخصوص فینا بالیقین‏»، «سلام علیک ایها الناصر للحق، الداعی الی کلمة الصدق‏» (12)

چون ثلث از راه را تقریبا [برگشتم] سید جلیلی را دیدم که از طرف بغداد رو به من می‏آید . چون نزدیک شد، سلام کرد ... . (13)

امام زمان علیه السلام می‌فرماید: ما در رسیدگی و سرپرستی شما، کوتاهی و اهمال نکرده‏ایم و یاد شما را از خاطر نبرده‏ایم، که اگر جز این بوده دشواری‏ها و مصیبت‏ها، بر شما فرود می‏آمد و دشمنان، شما را ریشه کن می‏کردند.

3- معانقه و در آغوش گرفتن

چون نزدیک شد، سلام کرد و دست‏های خود را گشود برای مصافحه و معانقه و فرمود: «اهلا و سهلا!» و مرا در بغل گرفت و معانقه کردیم و هر دو هم را بوسیدیم. (14)

چرا این طور نباشد و حال آن ‏که حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) مرا شبی در مسجد کوفه به سینه‏ خود چسبانیده است. (15)

در این موقع وارد مسجد سهله شدیم، در مسجد کسی نبود. ولی پدرم در وسط مسجد ایستاد که نماز استغاثه بخواند. شخصی از طرف مقام حجت علیه السلام نزد او آمد. پدرم به او سلام کرد و با او مصافحه نمود. پدرم به من گفت: این کیست؟ گفتم: آیا حضرت حجت علیه السلام است؟ فرمود: پس کیست؟! (16)

4- نظارت (آگاهی از احوالات جامعه‏ شیعه)

«فانا نُحیط عِلماً بِاَنبائِکُم ولا یعزب عنا شی‏ء من اخبارکم‏»؛ ما بر اخبار و احوال شما، آگاهیم و هیچ چیز از اوضاع شما، بر ما پوشیده و مخفی نمی‏ماند .

«انا غیر مهملین لمراعاتکم و لا ناسین لذکرکم و لولا ذلک لنزل بکم البلاء واصطلمکم الاعداء»؛ ما در رسیدگی و سرپرستی شما، کوتاهی و اهمال نکرده‏ایم و یاد شما را از خاطر نبرده‏ایم، که اگر جز این بوده دشواری‏ها و مصیبت‏ها، بر شما فرود می‏آمد و دشمنان، شما را ریشه کن می‏کردند.

«صاحب هذا الامر یتردد بینهم و یمشی فی اسواقهم ...»؛ صاحب این امر، در میان آنان، راه می‏رود و در بازارهایشان رفت و آمد می‏کند ...

5- شریک غم و شادی

در این مورد، طوایفی از روایات وجود دارد که صاحب مکیال المکارم آنها را متذکر شده است. (17) جدای از آنها از دیگر ائمه علیهم السلام نیز در این مورد، روایات فراوانی به ما رسیده است:

امام امیرالمؤمنین علیه السلام می‏فرماید:

«انا لنفرح لفرحکم و نحزن لحزنکم ...»؛ «ما در شادمانی شما، شاد، و برای اندوه شما، اندوهگین می‏شویم ...»(18)

امام صادق علیه السلام می‏فرماید:

«والله! لانا ارحم بکم منکم بانفسکم ... ؛ «به خدا سوگند! که من، نسبت ‏به شما، از خود شما، مهربان‏تر و رحیم‌ترم.» (19)

بدون شک، دعا کردن برای آن حضرت و برای تعجیل فرج آن جناب، تبعیت و نصرت او است؛ چون یکی از اقسام نصرت حضرت صاحب الزمان علیه السلام یاری کردن به زبان است، و دعا برای آن حضرت، یکی از انواع یاری کردن به زبان می‏باشد.

امام رضا علیه السلام نیز می‏فرماید:

«ما من احد من شیعتنا ولا یغتم الا اغتممنا لغمه ولا یفرح الا فرحنا لفرحه ...» ؛ «هیچ یک از شیعیان ما، غمزده نمی‏شود، مگر این‏ که ما نیز در غم آنان، غمگین، و از شادی آنان، شادمانیم. و هیچ یک از آنان، در مشرق و مغرب زمین، از نظر ما، دور نیستند و هر یک از شیعیان ما که بدهی از او بماند (و نتوانسته باشد بپردازد) بر عهده‏ ما است ... .»

6- دعا برای دوستداران خود

امام زمان علیه السلام همواره، بر دوستداران خود دعا می‏کند. صاحب مکیال المکارم در اثبات این مدعا، چنین می‏گوید:

چون مقتضای شکر احسان، همین است. و دلیل بر آن، فرمایش مولی صاحب الزمان علیه السلام در دعایی است که در مهج الدعوات می‏باشد:

«و کسانی که برای یاری دین تو، از من پیروی می‏کنند، نیرومند کن و آنان را جهادگر در راه خودت قرار ده، و بر بدخواهان من و ایشان، پیروزشان گردان ... .»(20)

بدون شک، دعا کردن برای آن حضرت و برای تعجیل فرج آن جناب، تبعیت و نصرت او است؛ چون یکی از اقسام نصرت حضرت صاحب الزمان علیه السلام یاری کردن به زبان است، و دعا برای آن حضرت، یکی از انواع یاری کردن به زبان می‏باشد.

و نیز دلیل بر این معنا است که در تفسیر علی بن ابراهیم قمی، ذیل آیه‏ شریفه «و اذا حُییتُم بِتَحیة فَحَیّوا باحسن منها او رُدوها»(21)؛ و هر گاه مورد تحیت [بدرود و ستایش] واقع شدید، به بهتر یا نظیر آن، پاسخ دهید.» گفته است: «سلام و کارهای نیک دیگر.» (22)

واضح است که دعا، از بهترین انواع نیکی است، پس اگر مؤمن، برای مولای خود، خالصانه دعا کند، مولایش هم برای او خالصانه دعا می‏کند، و دعای آن حضرت، کلید هر خیر و داس هر شر است .

شاهد و مؤید این مدعا، روایتی است که قطب راوندی، در خرایج آورده که گفت:

«جمعی از اهل اصفهان، از جمله ابوالعباس احمد بن النصر و ابوجعفر محمد بن علویه، نقل کردند که: شخصی به نام عبدالرحمان، مقیم اصفهان شیعه بود. از او پرسیدند: «چرا به امامت ‏حضرت علی النقی‏ (علیه السلام) معتقد شدی؟» گفت: «چیزی دیدم که موجب شد من این چنین معتقد شوم . من مردی فقیر، ولی زباندار و پر جرات بودم. در یکی از سال‏ها، اهل اصفهان مرا با جمعی دیگر برای شکایت ‏به دربار متوکل بردند، در حالی که در دربار بودیم دستوری از سوی او بیرون آمد که علی بن محمد بن الرضا(علیه السلام) احضار شود. به یکی از حاضران گفتم: «این مرد کیست که دستور احضارش داده شده؟» گفت: «او، مردی علوی است که رافضیان، معتقد به امامتش‏ هستند.»

واضح است که دعا، از بهترین انواع نیکی است، پس اگر مؤمن، برای مولای خود، خالصانه دعا کند، مولایش هم برای او خالصانه دعا می‏کند، و دعای آن حضرت، کلید هر خیر و داس هر شر است .

سپس گفت: «چنین می‏دانم که متوکل، او را برای کشتن احضار می‏کند.» گفتم: «از این ‏جا نمی‏روم تا این مرد را ببینم چگونه شخصی است؟» گوید: «او سوار بر اسب آمد و مردم از سمت راست و چپ راه، در دو صف ایستاده به او نگاه می‏کردند. هنگامی که او را دیدم، محبتش‏ در دلم افتاد. در دل برای او دعا کردم که خداوند، شرّ متوکل را از او دفع کند، او در بین مردم پیش می‏آمد و به کاکل اسبش نگاه می‏کرد، و به چپ و راست نظر نمی‏افکند، من در دل پیوسته برایش دعا می‏کردم. هنگامی که کنارم رسید صورتش را به سویم گردانید. آنگاه فرمود: «خداوند، دعایت را مستجاب کند، و عمرت را طولانی، و مال و فرزندات را زیاد.»

از هیبت او، بر خود لرزیدم و در میان رفقایم افتادم. پرسیدند: «چه شد؟» گفتم: «خیر است.» و به هیچ كس نگفتم .

پس از این ماجرا، به اصفهان برگشتیم. خداوند، به برکت دعای او، راه‌هایی از مال بر من گشود، به طوری که امروز، من، تنها، هزار هزار درهم ثروت در خانه دارم، غیر از مالی که خارج از خانه، ملک من است، و ده فرزند دارا شدم، و هفتاد و چند سال از عمرم می‏گذرد. من به امامت این شخص معتقدم که آن چه در دلم بود، دانست و خداوند، دعایش را درباره‏ام مستجاب کرد.» (23)

می‏گویم: ای خردمند! نگاه کن چگونه امام هادی علیه السلام دعای این مرد را پاداش داد به این ‏که در حق او دعا کرد، با این ‏که در آن هنگام او از اهل ایمان نبود، پس آیا چگونه درباره‏ حضرت صاحب الزمان علیه السلام فکر می‏کنی؟ به گمانت اگر برایش‏ دعا نمایی، او دعای خیر در حقت نمی‏کند، با این ‏که تو از اهل ایمان هستی؟ نه! سوگند به آن‏ که انس و جن را آفرید، بلکه آن جناب برای اهل ایمان دعا می‏کند، هر چند که خودشان از این جهت غافل باشند، زیرا که او، ولی احسان است .

در تایید آنچه در این جا ذکر شد، یکی از برادران صالح، برایم نقل کرد که امام زمان علیه السلام را در خواب دیده، آن حضرت، به او فرموده‏اند:

«من برای هر مؤمنی که پس از ذکر مصائب سیدالشهداء، در مجالس عزاداری، دعا کند، دعا می‏کنم.‏»

از خداوند توفیق انجام دادن این کار را خواهانیم که البته او مستجاب کننده‏ دعاها است. (24)

7- آمین بر دعاهای دوستداران خود

امام مهدی(عج) بر دعاهای ما «آمین‏» می‏گوید. امام علی علیه السلام به زمیله می‏فرماید: ای زمیله! هیچ مؤمنی نیست که بیمار شود، مگر این ‏که به مرض او مریض می‏شویم، و اندوهگین نشود مؤمنی، مگر این‏ که به خاطر اندوه او، اندوهگین گردیم، و دعایی نکند مگر این ‏که برای او آمین گوییم، و ساکت نماند مگر این ‏که برایش دعا کنیم. (25)

یکی از برادران صالح، برایم نقل کرد که امام زمان علیه السلام را در خواب دیده، آن حضرت، به او فرموده‏اند:

«من برای هر مؤمنی که پس از ذکر مصائب سیدالشهداء، در مجالس عزاداری، دعا کند، دعا می‏کنم.‏»

8- نامه‌های امام زمان(عج)

(مثل نامه به شیخ مفید، سید ابوالحسن اصفهانی و ...)

«انه قد اذن لنا فی تشریفک بالمکاتبة. هذا کتابنا الیک ایها الاخ الولی‏.» «هذا کتابنا باملائنا و خط ثقتنا. هذا کتاب الیک ... ولا تظهر علی خطنا الذی سطرناه‏.» (26) «ارخص نفسک واجعل مجلسک فی الدهلیز واقض حوائج الناس، نحن ننصرک‏» ؛ «خودت را برای مردم ارزان کن و در دسترس قرار بده، محل نشستنت را در دهلیز خانه‏ات انتخاب کن، تا مردم، سریع و آسان، با تو ارتباط داشته باشند و حاجت‏های مردم را بر آور. ما یاری‏ات می‏کنیم.‏» (27)

9- عیادت

داستان‏های متعددی از عیادت حضرت حجت (عج) از دوستداران خود در کتاب‏ها نوشته شده است . از جمله‏ آنها عیادت حضرت، از حاج ملاعباس تربتی و حاج سید عبدالله رفیعی است. (28)

10- تشییع

امام زمان علیه السلام، در تشییع جنازه‏ برخی دوستداران مخلص خود، شرکت می‏کند. در این مورد، نمونه‏های فراوانی است:

حضرت آیة الله امامی کاشانی، در جلسه‏ سوم مجلس ختمی که در «مسجد اعظم قم‏»، از طرف اساتید حوزه‏ علمیه‏ قم برگزار شده بود، در سخنرانی خود فرمودند: یکی از افرادی که مورد وثوق است و گاهی اخباری را در دسترسم قرار می‏دهد، گفت: «به منظور شرکت در تشییع جنازه‏ حضرت آیة الله العظمی گلپایگانی(ره) از تهران به قم رفتم و به مسجد امام حسن مجتبی علیه السلام رسیدم. در آن‏ جا به دو نفر از اصحاب حضرت حجت (ارواحنا فداه)، برخورد کردم. آنان به من گفتند: «امام زمان علیه‌السلام در مسجد امام حسن عسکری علیه السلام تشریف دارند، برو آقا را ملاقات کن.‏» با عجله، خودم را به مسجد امام حسن عسکری علیه السلام رساندم و وارد مسجد شدم . در آن هنگام اذان ظهر را گفته بودند. من متوجه شدم که حضرت با سی نفر از اصحاب، مشغول نماز هستند . اقتدا کردم. بعد از نماز، امام زمان(عج) فرمودند: «ما از همین جا تشییع می‏کنیم ... .» از مسجد خارج شدیم و دنبال جمعیت، با آقا رفتیم تا به صحن رسیدیم.» (29)

مرحوم آیة الله سید محمدباقر مجتهد سیستانی، پدر آیة الله العظمی حاج سید علی سیستانی (دامت‏برکاته)، در مشهد مقدس، برای آن ‏که به محضر امام زمان(عج) شرفیاب شود، ختم زیارت عاشورا را چهل جمعه، هر هفته در مسجدی از مساجد شهر آغاز می‏کند .

ایشان می‏فرمود: «در یکی از جمعه‏های آخر، ناگهان، شعاع نوری را مشاهده کردم که از خانه‏ای نزدیک به آن مسجدی که من در آن مشغول به زیارت عاشورا بودم، می‏تابید . حال عجیبی به من دست داد و از جای برخاستم و به دنبال آن نور، به در آن خانه رفتم . خانه‏ کوچک و فقیرانه‏ای بود که از درون آن، نور عجیبی می‏تابید. در زدم . وقتی در را باز کردند، مشاهده کردم که حضرت ولی‏عصر امام زمان علیه السلام، در یکی از اتاق‏های آن خانه، تشریف دارند و در آن اتاق، جنازه‏ای را مشاهده کردم که پارچه‏ای سفید روی آن کشیده بودند .

وقتی که من وارد شدم و اشک‏ریزان سلام کردم، امام زمان(عج) فرمودند: «چرا این گونه به دنبال من می‏گردی و این رنج‏ها را متحمل می‏شوی؟! مثل این باشید (اشاره به آن جنازه کردند) تا من به دنبال شما بیایم.» بعد فرمود: «این، بانویی است که در دوره‏ بی حجابی (دوران رضاخان پهلوی)، هفت ‏سال از خانه بیرون نیامد تا مبادا نامحرم او را ببیند.» (30) و (31)

پی‌نوشت‌ها:

1- مفاتیح الجنان، زیارت آل یاسین .

2- بحار الانوار، ج 53، ص 11 .

3- دعای ندبه .

4- روزگار رهایی، ج 1، ص 129 (به نقل از الزام الناصب، ص 10)

5- الامام الامین الرفیق و الولد الشفیق، و الاخ الشقیق، و الاخ الشفیق، و کالام البرة بالولد الصغیر مفزع العباد ...؛ امام، امین و دوست است، و پدر مهربان و برادر هم‏زاد است، و مانند مادری مهربان است نسبت‏ به فرزند خردسال خود، و پناهگاه مردم است. (تحف العقول، ص 324)

6- ان رحمة ربکم وسعت کل شی‏ء و انا تلک الرحمة.(بحارالانوار، ج 53، ص 11)

7- ر.ک: آیه 105 از سوره‏ توبه و روایت ذیل آن .

8- حاج آقا فخر، از صالحانی بود که چند سال پیش، در قم، از دار دنیا رحلت کرد .

9- سیری در آفاق (زندگی‏نامه‏ حضرت آیة‏الله العظمی بهاءالدینی، ص 374 .)

10- نامه به شیخ مفید .

11- تفسیر نمونه، ج 27، ص 186 .

12- نامه‏ حضرت به شیخ مفید/ بحارالانوار، ج 53، ص 175، 176 .

13- داستان حاج علی بغدادی، (النجم الثاقب، حکایت ... ؛ مفاتیح الجنان در زیارت کاظمین .)

14- داستان حاج علی بغدادی، النجم الثاقب، حکایت ...؛ مفاتیح الجنان .)

15- داستان علامه بحرالعلوم، (عنایات حضرت مهدی علیه السلام به علما و طلاب، محمدرضا باقی اصفهانی، ص 262 .)

16- توجهات ولی‏عصر علیه السلام به علما و مراجع تقلید، عبدالرحمن باقرزاده بابلی، ص 84 .

17- ر . ک: ترجمه‏ مکیال المکارم، ج 1، ص 341- 342 .

18- مکیال المکارم، ج 2، ص 94 و 53 .

19- مکیال المکارم، ج 1، ص 94 و 53 .

20- مهج الدعوات، 302 .

21- نساء: 86 .

22- تفسیر القمی، ج 1، ص 145 .

23- الخرائج، باب حادی عشر فی معجزات الامام علی بن محمد الهادی علیه السلام .

24- ترجمه مکیال المکارم، ج 1، ص 447 - 449 .

25- مشارق الانوار، ص 452/ مکیال‏المکارم، ج 1، ص 163 .

26- ر . ک: احتجاج، طبرسی، ج 2، ص 323 .

27- آثار الحجة، ج 1، ص 134/ عنایات حضرت مهدی(عج) به علما و طلاب، ص 141 . و نیز حکایت 62 و 63 از کتاب عنایات حضرت ... ، ص 142 و 143 .

28- عنایات حضرت مهدی ... ، ص 349 360 .

29- شیفتگان حضرت مهدی، ج 2، ص 137 .

30- شیفتگان حضرت مهدی علیه السلام، ج 3، ص 158 .

31- و نیز ر . ک: عنایات حضرت مهدی(عج)، ص 361 - 370 .

منبع:

مجله انتظار، ش 5 ، مسعود پورسید آقایی .

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.