خیرات اموات
قرآن کریم میفرماید: « برای انسان جز آنچه به سعی و (عمل) خود انجام دهد، ثوابی نخواهد بود» (نجم/39) از طرفی گفته میشود: خیراتی که برای مردگان انجام میشود باعث نجات و ترقی درجه آنان میشود . آیا این مطلب با آیه شریفه و با عدل الهی سازگار است؟
- انجام دادن کارهای خیر باعث بالارفتن مقام همه کسانی که از دنیا رفتهاند، نمیشود . آنان که در برابر خدای توانا، طغیان کردند و حد و مرزهای او را رعایت نکردند، هرگز با انجام دادن کار نیک به دست دیگری به سعادت نمیرسند.
قرآن کریم از استغفار کردن برای چنین افرادی نهی میکند و میفرماید: «چه برای آنها استغفار کنی و چه نکنی، حتی اگر هفتاد بار برای آنها استغفار کنی، هرگز خدا آنها را نمیآمرزد ... و خدا فاسقان را هدایت نمیکند» (توبه/80)
بنابراین خیرات کردن برای کسانی که عاقبت به شر شدند کار پسندیدهای نیست و اگر هم خیراتی برایشان صورت گیرد همانند بارانی است که بر شوره زار باریده باشد.
- کسی که درجهاش با عمل دیگری افزایش مییابد، به سبب سعی و کوشش خود اوست؛ چرا که در دنیا با افراد شایستهای معاشرت داشته و با کسانی دوستبوده که اهل نماز و مسجد و ... بودند و از چنین دوستانی جز فرستادن خیرات انتظار دیگری نیست.
چنین شخصی در دنیا با هوای نفس مبارزه کرده و با نااهلان دوستی نکرده است. نتیجه جهاد با نفس و انتخاب دوستانی خداپسند، او را به مقامی عالیتر میرساند. گویا آن دعا و خیراتی که بعد از فقدانش از سوی دوستانش صورت میگیرد، پیامد تلاش خود اوست و با آیه «لیس للانسان ...» و عدل الهی هم سازگاری دارد. ولی آنکه در دنیا با اشخاصی در ارتباط بود که حتی برای خودشان هم کار نیکی نمیکردند و دین را به مسخره میگرفتند، به یقین منتظر خیرات آنها ماندن کاری بیهوده است؛ زیرا از چنین افرادی به دیگران خیری نمیرسد.
- مفهوم آیه یاد شده آن است که بیش از سعی و کوشش انسان، چیزی عایدش نمیشود؛ ولی این مهم مانع از آن نخواهد بود که از طریق لطف و تفضل پروردگار، نعمتهایی به افراد لایق داده شود. همان گونه که خداوند حسنات را ده برابر و گاه صدها یا هزاران برابر پاداش میدهد .
برای رسیدن به سعادت، علاوه بر انجام دادن اعمال و گامهایی که خود انسان برمیدارد، یک جریان دیگری نیز همیشه در جهان است و آن رحمت همیشگی پروردگار است. در متون دینی ذکر شده است:
«یا من سبقت رحمته غضبه؛ ای کسی که رحمت او بر غضبش تقدم دارد»
در نظام هستی، اصالت از آن رحمت و سعادت و رستگاری است و کفرها و فسقها و ... عارضی و غیراصیل است و همواره آنچه که عارضی است، به سبب جاذبه رحمت تا حدی که ممکن است، برطرف میگردد ... مغفرت پروردگار و زایل ساختن عوارض گناه یکی از شواهد غلبه رحمت بر غضب است.
محمدی، محمدصادق، نشریه مبلغان، شماره 46