تبیان، دستیار زندگی
‌همه‌ موجودات به‌ سوی‌ كمال‌ رهسپارند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پیش بسوی هدف نهایی

كمال

فلسفه خلقت انسان

«در بند آن‌ باش‌ كه‌ من‌ كیم‌ و چه‌ جوهرم‌؟ و به‌ چه‌ آمدم‌ و به‌ كجا می‌روم‌؟ و اصل‌ من‌ از كجاست‌؟ و این‌ ساعت‌ در چه‌ام‌؟ و روی‌ به‌چه‌ دارم‌؟» سلسله مباحث (فلسفه خلقت انسان) درصدد پاسخ به این سوالات مهم است.

در مباحث به‌ این‌ نتیجه‌ رسیدیم‌ كه‌ هدف‌ آفرینش‌ انسان ‌به‌ خود انسان‌ بازمی‌گردد. ‌لازمه‌ فیض‌ بی‌پایان ‌خداوندی‌، خلقت‌ موجودات‌ و جهان‌ آفرینش‌ بوده‌است‌.

دو دلیل‌ برای‌ اثبات‌ این‌موضوع‌ می‌توان‌ ارایه‌ داد.

1. دستگاه‌ آفرینش‌، موجودات‌ را به‌ سوی‌ كمال‌ می‌كشاند (هدایت ‌تكوینی‌).

2. بعثت‌ انبیاء (هدایت‌ تشریعی‌).

نگاهی‌ هر چند كوتاه‌ به‌ موجودات‌ جهان‌ هستی‌ نمایانگر این‌ است‌ كه ‌همه‌ موجودات به‌ سوی‌ كمال‌ رهسپارند. دانه‌ گندم‌ یا هسته‌ میوه‌ای‌ كه‌ در دل‌ خاك‌ نهفته‌ است‌، همواره‌ مراحلی‌ را طی‌ می‌كنند تا به‌ كمال‌ نهایی‌ خود، كه‌ بوته ‌گندم‌ یا میوه‌ای‌ مطلوب‌ است‌، دست‌ یابند و همچنین‌ نطفه‌ای‌ كه‌ در رحم ‌مادر بسته‌ می‌شود، از آغاز پیدایش‌ به‌ سوی‌ هدف‌ نهایی خود یعنی‌ انسان‌كامل‌ رهسپار است‌.

هدف‌ نهایی‌ خلقت‌ عالم و موجودات آن، انسان‌ است‌.

در اینجا به‌ چند نكته‌ مهم‌اشاره‌ می‌كنیم‌:

  • الف‌. برای‌ اینكه‌ بررسی‌ كنیم‌ كه‌ منظور از سیر جهان‌ به‌ سوی‌ كمال‌چیست‌؟ یعنی‌ چگونه‌ عالم‌ طبیعت‌ به‌ سوی‌ كمال‌ سیر می‌كند، باید معنا و مفهوم‌ تكامل‌ را دریابیم‌؟

هر نوع‌ حركتی‌، حركت‌ تكاملی‌ است‌، چرا كه‌ در هرگونه‌ حركتی‌ استعدادها تبدیل‌ به‌ فعل‌ می‌شود. دانه‌ای‌ كه‌ در دل‌ خاك‌ نهفته‌ و می‌رود تا به درختی‌ پر میوه‌ تبدیل می‌شود، هر لحظه‌ در حال‌ تكامل‌ است‌. سیبی‌ كه‌ از زردی‌ به‌ سرخی‌ می‌رود در حال‌ تكامل‌ است‌، زیرا استعداد سرخی‌ كه‌ در ابتدا داشته‌ به‌ فعلیت‌ می‌رسد. سلولی‌ كه‌ تبدیل‌ به‌ انسان‌ می‌شود، حركتش‌، حركت‌ تكاملی‌ است‌. زیرا در ابتدا استعداد انسان‌ شدن‌ را داشته‌ است‌ و آن‌گاه‌ كه‌ انسان‌ بالفعل‌ می‌شود قوه‌ها و استعدادهایش‌ را به‌ فعلیت‌ رسانده‌ است‌. حتی‌ حركت‌ در مكان‌ نیز حركت‌ تكاملی‌ است‌، زیرا جسمی‌ كه‌ از یك‌ مكان‌ به‌ مكان‌ دیگر انتقال‌ پیدا می‌كند، در ابتدا دارای‌ توان‌ و قوه انتقال‌ بوده‌ است‌ كه‌ با انتقال‌ پیدا كردن‌، این‌ قوه‌ تبدیل‌ به‌ فعل‌ شده‌ است‌. همچنین‌ حركت‌ زمین‌ به‌ دور خود یا حركت‌ آن‌ به‌ گرد خورشید، تكامل‌ است‌، زیرا كه‌ زمین‌ استعداد و توان‌ حركت‌ به‌ دور خورشید را دارد كه ‌ وقتی‌ تحقق‌ پیدا كند، نمایانگر آن‌ است‌ كه‌ قوه‌ و استعدادها تبدیل‌ به‌ فعل‌ شده‌ است‌.

  • ب‌. هر موجودی‌ دارای‌ استعدادی‌ است‌ كه‌ بر اساس‌ آن‌ استعداد، كمال‌ پیدا می‌كند.

به‌ طور مثال‌، آن‌ استعدادی‌ كه‌ گیاهان‌ دارند، هرگز غیرگیاهان‌ ندارند. هر موجودی‌ براساس‌ استعدادهایی‌ كه‌ دارد، رو به‌ كمال‌ می‌رود. بنابراین‌، كمال‌ هر موجودی‌ را باید در رابطه‌ با استعدادهای‌ آن‌ موجود در نظر گرفت‌ و هیچ‌ گاه‌ نمی‌توان‌ یك‌ نوع‌ كمال‌ خاصی‌ را برای‌ همه‌ موجودات‌ در نظر گرفت‌.

  • ج‌. كمال‌ امری‌ نسبی‌ است‌.

صفتی‌ ممكن‌ است‌ برای‌ یك‌ شی‌ كمال‌ باشد، اما برای‌ شیئی‌ دیگر نقص‌. به‌ طور مثال‌، شیرینی‌ برای‌ میوه‌هایی‌ چون‌ سیب‌ و گلابی‌ كمال‌ است‌،اما برای‌ لیمو ترش‌ یا غوره‌ نقص‌ به‌ شمار می‌رود.

  • د. شرایط‌ محیطی‌ و عوامل‌ بیرونی‌ گاهی موجب‌ جلوگیری‌ از به‌ فعلیت‌ رسیدن‌ استعدادهای‌ درونی‌ موجودات‌ می‌شوند. مثلاً آب‌ و هوای‌ نامساعد و عدم‌ رسیدگی‌ به‌ گیاه‌ موجب‌ جلوگیری‌ از تحقق‌ یافتن‌ صفات‌ وجودی‌ گیاه ‌می‌شود.

هر موجودی‌ پس‌ از طی‌ كردن‌ تمام‌ مسیرهای‌ تكاملی‌ و پشت‌ سرگذاردن‌ قوه‌ها و فعل‌های‌ گوناگون‌ سرانجام‌ به‌ كمال‌ خود می‌رسد. به‌طور مثال‌ میوه‌ای‌ مثل‌ سیب‌ و پرتقال‌ كه‌ در نخستین‌ مراحل‌ وجودی‌ خود دانه‌ هستند، مراحلی‌ را پشت‌ سر می‌گذارند تا به‌ كمال‌ خود، كه ‌میوه‌هایی‌ دارای‌ طعم‌ و شكل‌ و خواص‌ ویژه‌ای‌ هستند، برسند.

  • ه . هدف‌ نهایی‌ خلقت‌، انسان‌ است‌.

هر یك‌ از موجودات‌ جهان دارای‌ هدفی است‌ كه‌ از نخستین‌ روز پیدایش‌ خود به‌ سوی‌ آن‌هدف‌ در حركت‌ هستند. دانه‌ گیاهی‌ كه‌ در دل‌ خاك‌ نهفته‌است‌ در حال‌ حركت‌ است‌ تا پس‌ از عبور از مراحلی‌ به‌ فعلیت‌ رسیده‌ و به‌طور مثال‌ تبدیل‌ به‌ میوه‌ای‌ شود. یا تخم‌ مرغی‌ كه‌ در زیر مرغ‌ قرار گرفته‌است‌ آماده‌ برای‌ جوجه‌ شدن‌ است‌ تا از آنجا نیز مراحلی‌ را طی‌ كرده‌ و تبدیل‌ به‌ مرغی‌ شود و ...

نگاهی‌ هر چند كوتاه‌ به‌ موجودات‌ جهان‌ هستی‌ نمایانگر این‌ است‌ كه ‌همه‌ موجودات به‌ سوی‌ كمال‌ رهسپارند.

علاوه‌ براین‌، هر یك‌ از این‌ موجودات‌ هدف‌ موجودات‌ دیگر می‌باشند، یعنی‌ به‌ این‌ علت‌ آفریده‌ شده‌اند تا موجودی‌ دیگر از آنها بهره‌مند شود. مثلاً گیاهان‌ به‌ این‌ علت‌ آفریده‌ شده‌اند تا حیوانات‌ و انسان‌ها از آن‌ بهره‌مند ‌شوند و یا حیوانات‌ نیز برای‌ این‌ آفریده‌ شده‌اند تا انسان‌ از آنها استفاده‌ كند.

«هُوَ الَّذی‌ خَلَق‌َ لَكُم‌ْ ما" فِی‌ الاَرْض‌ِ جَمیعاً ؛ او كسی‌است‌ كه‌آنچه‌ در زمین‌است‌ برای‌ شما خلق‌كرد.» (بقره/‌29)

با در نظر گرفتن‌ آنچه‌ گفتیم‌ به‌ این‌ نتیجه‌ می‌رسیم‌ كه‌ ما یك‌ كمال‌ مقدمی‌ و ابتدایی داریم‌ و یك‌ كمال‌ نهایی‌. كمال‌ موجودات‌ یك‌ كمال‌ ابتدایی‌ است‌ برای ‌كمال‌ انسان‌. حتی‌ در انسان‌ نیز یك‌ سلسله‌ كمالات‌ ابتدایی داریم‌ كه‌ خود هدف‌ نهایی‌ نیستند. مثل‌ علم‌ و دانش‌ كه‌ خود یك‌ نوع‌ كمالی‌ است‌ كه‌ باید در جهت‌ رشد نهایی‌ انسان‌، كه‌ همان‌ قرب‌ ربوبی‌ و نزدیك شدن به پروردگار است‌ به‌ كار گرفته‌ شود.


نصری، عبدالله، کتاب فلسفه خلقت انسان، با اندکی تصرف

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.