تبیان، دستیار زندگی
ما با قلبی سوزان آماده شهادتیم. دیدن این تنهای برهنه, شكمهای گرسنه و بدنهای ناتوانی كه زیر تازیانه‌های عمال استعمار آنها را به پرستیدن پیكر منحوس شاه وا می‌دارند, ما و هر انسانی را رنج می‌دهد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شلیک اولین گلوله!

چکیده: ما با قلبی سوزان آماده شهادتیم. دیدن این تنهای برهنه, شكمهای گرسنه و بدنهای ناتوانی كه زیر تازیانه‌های عمال استعمار آنها را به پرستیدن پیكر منحوس شاه وا می‌دارند, ما و هر انسانی را رنج می‌دهد. ما برای اولین بار شلیك گلوله را بر روی دشمنان شما ملت ایران, طنین انداز می‌كنیم, باشد كه شما نیز پیروی كنید. ما همانند سرور شهیدان حسین بن علی (ع) زندگی را عقیده و جهاد در راه آن می‌دانیم. شما ای ملت ایران! ... با قلبی مملو از ایمان بپا خیزید و این عاملان منفور استعمار و حیات كثیف حاكمه را یكباره نابود سازید. ما از ورای این جهان با شما سخن می‌گوییم، نترسید, بپا خیزید و خود را به كاروان شهدا ملحق كنید.

شهدای موتلفه اسلامی

هیئتهای موتلفه اسلامی از جمله تشکل هایی بودند که در ابتدای دهه 40 با حضور جدی حضرت امام خمینی(ره) در صحنه مبارزه با رژیم پهلوی شکل گرفتند و توانستند اقدامات مهمی را در این راستا انجام دهند. از جمله اقدام مهم این گروه ترور حسنعلی منصور, نخست‌وزیر بود.

ماجرا اینگونه آغاز شد که اواخر سال 42 دولت علم بركنار و حسنعلی منصور نخست وزیر شد كه برای نشان دادن حسن نیتش در فروردین 43 آیت الله خمینی را به قم بازگرداند. اما چیزی نگذشت که طرح لایحه کاپیتولاسیون توسط دولت منصور در دستور کار قرار گرفت و وابستگی منصور به اربابان امریکایی خود را آشکار نمود. سرانجام مجلس شورای ملی آن را در21 مهرماه سال 1343 تصویب نمود و این تصویب اعتراض شدید اللحن حضرت امام را به همراه داشت. روز چهارم آبان حضرت امام سخنرانی بسیار تندی علیه این مصوبه و شاه ایراد كرد كه به سرعت در میان مردم پخش شد. چند روز بعد حضرت امام دستگیر و در 13 آبان 1343 به ترکیه تبعید شدند. در این فضا ترور منصور در دستور کار مبارزین موتلفه قرار گرفت.

* * *

شهید محمد بخارایی به همراه یارانش در شب عملیات جلسه ای برقرار نموده و قطعنامه‌ای صادر كردند:

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

«ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفاً كانهم بنیان مرصوص» ...

ناله را هر چند می‌خواهم كه پنهان بركشم

سینه می‌گوید كه من تنگ آمدم فریاد كن

ما با قلبی سوزان آماده شهادتیم. دیدن این تنهای برهنه, شكمهای گرسنه و بدنهای ناتوانی كه زیر تازیانه‌های عمال استعمار آنها را به پرستیدن پیكر منحوس شاه وا می‌دارند, ما و هر انسانی را رنج می‌دهد. ما برای اولین بار شلیك گلوله را بر روی دشمنان شما ملت ایران, طنین انداز می‌كنیم, باشد كه شما نیز پیروی كنید. ما همانند سرور شهیدان حسین بن علی (ع) زندگی را عقیده و جهاد در راه آن می‌دانیم. شما ای ملت ایران! ... با قلبی مملو از ایمان بپا خیزید و این عاملان منفور استعمار و حیات كثیف حاكمه را یكباره نابود سازید. ما از ورای این جهان با شما سخن می‌گوییم، نترسید, بپا خیزید و خود را به كاروان شهدا ملحق كنید.

* * *

صبح روز بعد [پنجشنبه 1 بهمن ماه 1343 مصادف با 17 رمضان] عملیات بدر تحت فرماندهی شهید حاج صادق امانی آغاز شد و آنها با زبان روزه به طرف میدان بهارستان حركت كردند.

اول بهمن ماه حسنعلی منصور برای شركت در مجلس شورای ملی به بهارستان رفت. محمد بخارایی در ضلع جنوب شرقی, نیك‌نژاد در ضلع جنوب غربی و هرندی در ضلع شمال شرقی و اندرزگو در ضلع شمال غربی ایستادند. زمانیكه ماشین منصور با اسكورت وارد میدان شد, بخارایی خیلی عادی به طرف مجلس حركت كرد و نامه‌ای كه در دست داشت به طرف منصور گرفت و در همین زمان با اسلحه‌ای كه در زیر نامه پنهان بود, به طرف او شلیك كرد. مبارز 19 ساله پس از شلیك سه تیر از آنجا فرار كرد, اما در مقابل مسجد سپهسالار به زمین خورد و در همان مكان توسط مأموران رژیم دستگیر گشت. او در طول مدت بازجویی سخنی نگفت اما از آدرسی كه در جیب داشت رژیم توانست یارانش را دستگیر نماید. عاملین اعدام انقلابی حسنعلی منصور پس از 5 ماه بازجویی در بیدادگاه رژیم پهلوی محاكمه شدند. در این دادگاه بخارایی, صفار هرندی, نیك‌نژاد و امانی به اعدام محكوم گشته و حاج مهدی عراقی برای مدت زیادی به زندان افتاد. اندرزگو از دست دژخیم گریخت و سالیانی بعد در پس از سالهامبارزه در سال 1357 به خیل شهیدان پیوست.

ساعت یك بامداد بیست و ششم خرداد ماه سال 1344 دو جیپ به همراه چهار كامیون پلیس, پیروان فداییان اسلام را برای اجرای حکم اعدام از زندان موقت به لشگر دو زرهی عشرت‌آباد بردند. مبارزین قبل از اجرای حكم به نماز ایستادند, و پس از آن با تلاوت آیاتی از قرآن مجید, آرام و آهسته به پیشواز عشقی سرخ رفتند و در حالیكه نوای دلنشین اذان را سر داده بودند, در سحرگاه بیست و ششم خرداد ماه به دیار دوست شتافتند و خون سرخشان بر سفیدی این صبح نقش جاودانگی یادشان را نگاشت.

پژوهشگر: مهدی سعیدی

مرکز اسناد انقلاب اسلامی