حضرت زهرا علیهاالسلام در فراق مادر
در سال نهم بعثت كه مسلمانان با موفقیت و سربلندى از شعب ابى طالب خارج شدند، امید آن بود كه از رنجها و سختیهاى آنان كاسته شود، اما چیزى نگذشته بود كه در سال دهم بعثت فاطمه با مصائبى بزرگ مواجه شد؛ مرگ مادرش خدیجه و ابوطالب براى او آزمایش سختى بود اما او در مكتب پدر آموخته بود كه: «وَ بَشِّرِ الصّابِرینَ الّذینَ إذا أَصابَتْهُمْ مُصیبَةٌ قالُوا إنّا للهِ و إنّا إلیهِ راجِعُونَ»(1)؛ «و به استقامت كنندگان بشارت ده؛ كسانى كه هر گاه مصیبتى به آنان رسد، مىگویند: ما از آن خدا هستیم و به سوى او باز مىگردیم.»
در این هنگام فاطمه علیهاالسلام كه از فراق مادر مهربانش غمگین و افسرده است، باید جاى خالى او را نیز پر كند تا مبادا پیامبر صلىاللهعلیهوآله احساس تنهایى كند، او دیگر دختر خانواده نیست؛ او جانشین ابوطالب، عبدالله و خدیجه است. به همین دلیل بر طبق نقل مورخین شیعه و اهل سنت، او را «أمّ أبیها؛ مادر پدرش» نامیدند.(2)
از طرف دیگر چون وفات حضرت خدیجه علیهاالسلام با وفات ابوطالب عموى پیامبر نزدیك بود، رسول گرامى اسلام صلىاللهعلیهوآله بزرگترین حامیان خود را از دست داد و این امر سبب شد كه قریش بر آزار و اذیت پیامبر صلىاللهعلیهوآله بیافزایند، به حدّى كه در این دوران روزى فاطمه علیهاالسلام كه كودكى خردسال بود از شدّت اندوه، دشمنانِ پدر را نفرین مىكند. بخارى مىنویسد: در هنگامى كه پیامبر صلىاللهعلیهوآله در سجده بود و عدهاى از قریش اطراف ایشان بودند، عقبة بن أبى معیط كه شكنبه شترى (یا گوسفندى) به همراه داشت آمد و آن را بر پشت پیامبر پاشید، آن حضرت سر از سجده برنداشتند تا این كه فاطمه علیهاالسلام آمد و آنها را از پشت آن حضرت برداشت و بر كسى كه چنین كارى كرده بود نفرین كرد.»(3)
پینوشتها:
1. بقره /155 ـ 156.
2. مناقب آل ابى طالب، همان، ج3، ص132؛ تهذیب الكمال، مزّى، مؤسسة الرسالة، ج35، ص247؛ تهذیب التهذیب، همان، ج12، ص391.
3. صحیح بخارى، همان، ج5، ص57.
منبع:
مجله مبلغان، شماره 56، علی تقوی.