تبیان، دستیار زندگی
آیا آیندگان باید با پیشرفتهای جدید علم و دانش پرده از روی اسرار احكام بردارند؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

به دنبال چرایی احكام

سوال

سوال از فلسفه احکام، یکی از سوالات اساسی است. سلسله مباحث _ فلسفه احكام _ به دنبال پاسخ برخی از این سوالات است.

بررسی اسرار و فلسفه احكام باید تحت چه ضابطه‏ای انجام پذیرد؟

قوانین و احكام دینی روی هم رفته از چهار دسته بیرون نیست:

  • 1- احكامی كه از همان آغاز بعثت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فلسفه آن بر همه آشكار بوده و مردم به تناسب فكر و معلومات خود هركدام چیزی از آن را درك می‏كردند؛ منتها برای این كه مردم را بطور عموم موظف به انجام آنها كنند شكل قانونی به آن بخشیدند؛ مانند تحریم دروغ، خیانت، تهمت، قتل نفس، سرقت، ظلم و ستم، كم فروشی و تقلب؛ و امر به عدالت، پاكی، درستی، كمك به ستمدیدگان، كوشش و كار، نیكی به پدر و مادر و بستگان و همسایگان و مانند اینها كه هر كس در هر پایه از معلومات باشد، فلسفه و سر این احكام را در می‏یابد، گو این كه هر قدر به میزان دانش و آگاهی انسان نسبت به مسائل زندگی افزوده شود اهمیت و اثر این دستورها را بهتر درك می‏كند.
همین قدر می‏دانیم كه دسته چهارم از احكام، به اندازه سه دسته پیشین برای ما قابل احترام و لازم الاجراست برای این كه همه از یك منبع سرچشمه گرفته شده و حقّانیتِ مأموریتِ آورنده آنها با دلایل قطعی بر ما ثابت شده است.

  • 2- احكامی كه فلسفه آن بر توده مردم - وگاهی بر دانشمندان آن زمان نیز - روشن نبوده، و در متن قرآن یا سخنان پیشوایان دین اشاراتی به اسرار آنها رفته است؛ مثلا، شاید مردم آن عصر از فلسفه سه گانه (اخلاقی، اجتماعی، بهداشتی) روزه بی خبر بودند؛ لذا یك جا قرآن اشاره به تاثیر تربیتی و اخلاقی آن كرده و می‏گوید: «لعلكم تتقون» و در جای دیگر امام صادق علیه‌السلام اشاره به تاثیر اجتماعی آن كرده و می‏گوید: «لیستوی به الفقیر و الغنی؛ تا ثروتمندان و مستمندان یكسان زندگی می‏كنند و ثروتمندان از حال گرسنگان آگاه شوند و به كمك آنها بشتابند» و در مورد دیگر پیغمبر اكرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله می‏فرماید: «صوموا تصحوا؛ روزه بگیرید تا تن شما سالم گردد (و مواد مزاحم مصرف نشده و تولید عفونت كننده بسوزد و از بین برود).»

نظیر این احكام فراوان است كه در متون آیات و احادیث پیغمبر اكرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و اهل بیت علیهم‌السلام به اسرار آنها اشاره شده است. كتابی نیز بر اساس جمع آوری این دسته از احادیث به نام «علل الشرایع» به وسیله یكی از بزرگترین محدثان ما (شیخ صدوق) نگاشته شده است؛ ولی توجه به این نكته لازم است كه ذكر این اسرار و منافع، با توجه به این كه متناسب با سطح افكار مردم بوده؛ نه به معنی انحصار و محدود بودن فلسفه‏های حكم در آنچه ذكر شده می‏باشد و نه مانع از به كار انداختن اندیشه برای درك بیشتر خواهد بود.

  • 3- احكامی كه با گذشت زمان و پیشرفت آگاهی بشر پرده از روی اسرار آنها برداشته شده و چهره آنها نمایان گشته است و ما می‏توانیم آنها را سندهای زنده‏ای بر عظمت و اصالت این احكام آسمانی بدانیم.

مثلا اثرات زیانبار جسمی و روحی و اجتماعی مشروبات الكلی و حتی اثر گذاردن آن روی ژنها و جنینها كه امروز از زبان آمار می‏توان شنید؛ و یا هیجانات عصبی و مرگ و میرهای ناشی از آن به خاطر جلسات قمار؛ و یا خطراتی كه بر اثر تقسیم غیر عادلانه ثروت دامنگیر اجتماعات می‏گردد؛ و یا زیانهای غیر قابل انكار اقتصادی و اخلاقی رباخواری كه همه را با ارقام ریاضی می‏توان روی كاغذ منعكس نمود؛ و یا مضرات غذاها، آبها و اماكن آلوده كه در اسلام بشدت از آن نهی شده؛ همه و همه از این دسته از احكام است كه گذشت زمان و بالا رفتن سطح فكر بشر پرده از روی فلسفه آنها كنار زده است و ما می‏توانیم بطور حسی آنها را درك كنیم.

ولی توجه به یك موضوع نهایت ضرورت را دارد و آن این كه هر گونه افراط و تندروی و پیش داوریهای غلط و كوتاه نظریها و بینشهای كاذب و از همه مهمتر فرضیه‏های ثابت نشده علمی را به حساب قوانین علمی گذاردن، ما را در این قسمت فرسنگها از حقیقت دور می‏سازد و به جای این كه به اسرار و فلسفه احكام آشنا كند، در بیراهه‏های خطرناكی سرگردان می‏نماید؛ بنابراین تا زمانی كه علم چیزی را بطور قطع و مسلم اثبات نكند و صورت حسی به خود نگیرد، نباید اساس بحث در توضیح فلسفه حكم قرار گیرد.

در آنجا كه چیزی نداریم بگوییم اصرار به فلسفه چینی نداشته باشیم و در آنجا هم كه چیزی داریم، هرگز فلسفه حكم را منحصر و محدود در آن معرفی نكنیم.

  • 4- آخرین دسته از احكام آنهاست كه نه از آغاز روشن و بدیهی بوده و نه در لابه‌لای متون اسلامی به اسرار آن اشاره شده و نه تاكنون با گذشت زمان به آن دسترسی یافته‏ایم.

اموری مانند تعداد ركعات نمازها، و یا بعضی از مناسك حج در این سری قرار دارند.

آیا آیندگان باید با پیشرفتهای جدید علم و دانش پرده از روی اینها بردارند؟

آیا آخرین وصی پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله مامور توضیح و تفسیر آنهاست؟

آیا اینها جنبه انضباطی دارد؟

آیا از اسراری است كه نارسایی علم و دانش بشر شاید در آینده هم توان پرده برداری كامل از روی فلسفه آنها نداشته باشد؟ هیچ كدام بر ما معلوم نیست؛ همین قدر می‏دانیم كه دسته چهارم از احكام، به اندازه سه دسته پیشین برای ما قابل احترام و لازم الاجراست چه این كه همه از یك منبع سرچشمه گرفته و مأموریت آورنده آنها با دلایل قطعی بر ما ثابت شده است.


منبع:

پاسخ به پرسشهای مذهبی - نویسندگان: آیات عظام ناصر مكارم شیرازی و جعفر سبحانی.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.