تبیان، دستیار زندگی
اگر مقدار تشعشع‌ حرارت‌ آن‌ نصف‌ شود همه‌ جانداران‌ زمین‌ از سرما هلاك‌ خواهند شد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

از سلول تا كهكشان

كهكشان

سلسله مباحث (فلسفه خلقت انسان) درصدد پاسخ به این سوالات است كه «در بند آن‌ باش‌ كه‌ من‌ كیم‌ و چه‌ جوهرم‌؟ و به‌ چه‌ آمدم‌ و به‌ كجا می‌روم‌؟ و اصل‌ من‌ از كجاست‌؟ و این‌ ساعت‌ در چه‌ام‌؟ و روی‌ به‌چه‌ دارم‌؟»

هدفداری‌ در هستی‌

در بحث‌ از فلسفه خلقت‌ باید بررسی‌ كرد كه‌ آیا جهان‌ آفرینش‌ هدفی‌دارد یا نه‌؟

آیا جهان‌ خلقت‌ براساس‌ نقشه‌ و برنامه‌ای‌ حساب‌ شده‌ و منظم‌ به‌سوی‌ هدفی‌ خاص‌ در حركت‌ است‌ یا مخلوِق تصادف‌ مجموعه‌ای‌ از پدیده‌های‌ بی‌شعور است‌ كه‌ هیچ‌ غرض‌ و غایتی‌ را به‌ دنبال‌ ندارد؟

در اینجا با دو‌ نظریه‌ روبرو هستیم‌.

  • جهان‌بینی‌ الهی‌ كه‌ معتقد است‌ جهان‌ را خالقی‌ خدا نام‌ است‌ و جهان‌ خلقت‌ براساس‌ حكمت‌ الهی‌ به‌ سوی‌ غایتی‌ خاص‌ در حركت‌ است‌.
  • جهان‌بینی‌ مادی‌ كه‌ معتقد است‌ جهان‌ از ماده‌ به‌ وجود آمده‌ و فاعل‌ باشعوری‌ آن‌ را به‌ وجود نیاورده‌ و نمی‌توان برای‌ عالم‌ هدف‌ و غرضی‌ را در نظر گرفت. از نظر ماده‌گراها، عالم‌ طبیعت‌ بر اساس‌ فعل‌ و انفعالات‌ فیزیكی ‌و شیمیایی‌ حاصل‌ شده‌ و لذا از غایت‌ برخوردار نیست‌.
ماده‌گراها طرفدار مكانیسم‌ هستند و جریان‌ عالم‌ را ماشین‌وار می‌دانند، بدون‌ آنكه‌ به‌ اصل‌ غایت‌ و هدف معتقد باشند.

الهیون‌ معتقدند كه‌ همه اجزای‌ جهان‌ آفرینش‌ دارای‌ هدف‌ و غایت‌اند. به‌ بیان‌ دیگر همه‌ موجودات‌ در جهت‌ رسیدن‌ به‌ هدفی‌ خاص‌ دارای‌ حركت ‌می‌باشند و این‌ نكته‌ را تحقیقات‌ دانشمندان‌ علوم‌ طبیعی‌ به‌ ثبوت‌ رسانده‌است‌.

مطالعه‌ وبررسی‌ موجودات‌ ــ از ساختمان‌ یك‌ سلول‌ گرفته‌ تا بزرگترین‌ سحابیها و كهكشانها ــ نشانگر آن‌ است‌ كه‌ همه‌ اجزأ جهان‌ طبق‌ برنامه‌ای‌ خاص‌ روبه‌ سوی‌ هدف‌ خود دارند. برای‌ نمونه‌ می‌توان‌ از خورشید سخن‌ گفت‌ كه‌ تشعشع‌ حرارتی‌ آن‌ به‌قدری‌ حساب‌ شده‌ است‌ كه‌ اگر به‌ دو برابر اندازه‌ فعلی‌ خود برسد تمام‌ موجودات‌ از شدت‌ گرما از میان‌ می‌روند و یا اگر مقدار تشعشع‌ حرارت‌ آن‌ نصف‌ شود همه‌ جانداران‌ زمین‌ از سرما هلاك‌ خواهند شد.

در این نوع نگاه:

اولاً موجودات‌ جهان‌ آفرینش‌ از روی‌ نظم‌ و برنامه‌ آفریده‌ شده‌اند و میان‌ تمامی‌ اجزای‌ جهان‌هستی‌ ارتباط‌ و هماهنگی‌ موجود است‌.

ثانیاً نظم‌ و هماهنگی‌ موجود در عالم‌ آفرینش‌ نشانه‌ آن‌ است‌ كه ‌پدیده‌ها و عناصر جهان‌ برای‌ هدف‌ و غرضی‌ خاص‌ خلق‌ شده‌اند، زیرا بدون ‌وجود غرض‌ معنا ندارد كه‌ موجودات‌ از روی‌ حساب‌ و برنامه‌ و هماهنگی ‌آفریده‌ شده‌ باشند.

ثالثاً می‌توان‌ گفت‌ كه‌ نظم‌ و هماهنگی‌ جهان ‌نمایشگر این‌ حقیقت‌ است‌ كه‌ قدرتی‌ مافوِق و اراده‌ای‌ حكیمانه‌ آن‌ را آفریده‌ كه‌ لازمه‌ این‌ شعور و اراده‌، هدفداری‌ عالم‌ آفرینش‌ است‌.

از سوی‌ دیگر اگر با دلایل‌ گوناگون‌ علمی‌ و فلسفی‌ بر ما ثابت‌ شود كه‌ جهان‌ طبیعت‌ براساس‌ تصادف‌ پیدا نشده‌، بلكه‌ اراده‌ای‌ حكیمانه‌ و قدرتی‌ مافوِق عالم‌ ماده‌ آن را آفریده‌ است‌، بر ما ثابت‌ خواهد شد كه‌ جهان‌ دارای ‌هدف‌ و غرض‌ است‌، زیرا چگونه‌ ممكن‌ است‌ تصور كرد كه‌ خداوند هستی‌بخش‌ این‌ همه‌ نقشهای‌ گوناگون‌ را كه‌ در عالم‌ وجود به‌ چشم‌ می‌خورد بیهوده‌ و بی‌هدف‌ آفریده‌ باشد؟ آیا می‌توان‌ تصور كرد كه‌ این‌ همه‌ گل‌ وگیاه‌ و سیاره‌ و كهكشان‌ و حیوانات‌ گوناگون‌، عبث‌ و بیهوده‌ خلق‌ شده ‌باشند؟ آیا این‌ همه‌ تدبیر و نظمی‌ كه‌ در پیدایش‌ موجودات‌ به‌ كار رفته‌ دلیل ‌بر هدفداری‌ آنها نیست‌؟ آیا این‌ مخالف حكمت‌ الهی‌ نیست‌ كه‌ بگوییم‌ خداوند جهان‌ را بیهوده‌ خلق‌ كرده‌ است‌؟

الهیون‌ طرفدار اصالت‌ غایت‌ هستند. یعنی‌ معتقدند كه‌ نظام‌ عالم‌ از روی‌ قصد و اراده‌ و برای‌ غرض‌ و غایتی‌ خاص‌ تنظیم‌ شده‌ است‌، اما ماده‌گراها طرفدار مكانیسم‌ هستند و جریان‌ عالم‌ را ماشین‌وار می‌دانند، بدون‌ آنكه‌ به‌ اصل‌ غایت‌ معتقد باشند.


منبع:

نصری، عبدالله، کتاب فلسفه خلقت انسان، با اندکی تصرف

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.