تبیان، دستیار زندگی
بین «گفتار» و «گوینده» باید فرِق گذاشت. چه بسا گوینده پاك‌ نهاد و ارزشمندی كه گفتاری از او نابخردانه باشد، و چه بسا گوینده ناصالحی كه گفتاری حكیمانه و عالمانه نیز بگوید
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مروارید گم شده

مروارید

کلام امیر کلام

سلسه مباحث( کلام امیر کلام) به شرح و توضیح برخی از سخنان برگزیده علی علیه السلام می پردازد.

اَلحكمَة ضالَّة المُومن فَخُذالحكمَة و لَو مِن اَهل النِّفاق‌

حكمت و دانایی، گمشده مومن است. پس حكمت را دریاب، اگر چه از اهل دو رویی و نفاق

اگر دُرّ گران بها و باارزشی در زباله دان افتاده باشد، آیا آن را برنمی دارید تا پس از شستشو از آن استفاده كنید؟!

حكمت، كلام و دانش استوار و محكمی است كه سلوك‌ و روش و رفتارِ شایسته و منطقی را ایجاب می‌كند و حكیم، كسی است كه در نظر و عمل، در اندیشه و رفتار، در مسلك‌ و سلوك‌ از ریشه‌داری، استحكام، استواری، اتقان و دانایی برخوردار است و بینش و روش خود را بگونه‌ای تنظیم و تدبیر كرده است كه با بهره‌برداری از همه امكانات و توانایی‌ها، راه كمال و سعادت را برای خود رقم زده، واله و شیدا رو به‌ سوی آینده روشن و تابناك‌ در حركت است.

كسی كه به حكمت دست یابد جویندگان راه سعادت را سیراب می‌كند، فضیلت‌ها و ارزش‌ها را به دیگران منتقل می‌سازد، از استقامت و استواری برخوردار است، دارای سعه صدر و بردباری است، بدی‌ها را به نیكی پاسخ می‌دهد، و بالاتر از همه اینكه هیچگاه «حق‌» را رها نمی‌كند و همواره در گفتار و كردار، بر مرز حق‌ حركت می‌كند و اهل اطاعت خداوند متعال است.

تعلیم حكمت، یكی از رسالت‌های اصلی پیامبران الهی بوده است. اولیای حق‌، خود حكیم بودند و به مردمان حكمت می‌آموختند، امّا گاه، حكمت نزد غیرحكیم هم یافت می‌شود. امیرمومنان علیه‌السلام، حكمت را گمشده مومن می‌داند كه همواره در پی بدست آوردن آن است، نه اینكه اگر در جایی و توسط حكیمی، مطلب حكیمانه‌ای ارائه شد، مومن از آن بهره می‌برد! نه! بلكه مومن در جستجوی حكمت است. همانگونه كه اگر كسی شیء ارزشمندی را گم كرده باشد، در پی آن است و برای یافتن گمشده خود، تلاش و كوشش می‌كند، مومن نیز برای كسب حكمت در تلاش و اجتهاد است، و چون حكمت نزد غیر حكیمان نیز یافت می‌شود، بنابراین حكمت را در هر جا و نزد هر كسی باشد از او فرا می‌گیرد و بهره می‌برد.

خداوند چنین اراده كرده كه انسان‌های وارسته و خالص یعنی كسانی كه لذت‌های زودگذر را رها كرده و از امور فانی روی برگردانده اند، به بالاترین درجه حكمت كه همان «خیر كثیر» است؛ واصل شوند.

اگر دُرّ گران بهایی در زباله دان افتاده باشد، آیا آن را برنمی دارید تا پس از شستشو از آن استفاده كنید؟! حكمتی كه نزد منافق‌، كافر یا فاسق‌ باشد، درّ گران بهایی است كه اگرچه دارنده آن از آن استفاده نكرده است ـ كه اگر استفاده می‌كرد از نفاق‌ و كفر و فسق‌ نجات می‌یافت ـ ولی مومن آن را مغتنم می‌شمارد و هیچگاه بخاطر اینكه دارنده آن، منافق‌ و كافر و فاسق‌ است آن حكمت را رها نمی‌كند، از او می‌گیرد و استفاده می‌كند. همین است كه در ارزیابی كلام و سخن به خودِ كلام باید اندیشید و نه به گوینده آن. كلمات و حكمت‌ها و علوم مفید و گرانسنگی هستند كه گوینده و دارنده آن انسان‌های فاسق‌ و فاجرند ولی هرگز نباید از این حقایق‌ صرفنظر كرد. بین «گفتار» و «گوینده» باید فرِق نهاد. چه بسا گوینده پاك‌ نهاد وشایسته و ارزشمندی كه گفتاری از او نابخردانه باشد، و چه بسا گوینده ناصالحی كه گفتاری حكیمانه و عالمانه نیز بگوید! البته حكمت اگر هم از«زبان» منافق‌ خارج شود، ولی هیچگاه از آن فراتر نخواهد رفت و در «دل» او وارد نمی‌گردد، زیرا اگر حكمت به درون جان و دل منافق‌، نفوذ می‌كرد، او را از نفاق‌ ـ كه بدترین رذالت اعتقادی و اخلاقی است ـ نجات می‌داد. منافق‌ اگر حكمتی را دارا باشد، در دهان و بر سر زبان خود دارد، نه در دل خویش! زیراحكمت در دلی كه شهوت در آن جای گرفته باشد هرگز سكونت نخواهد گزید.

مومن باید به دنبال حكمت و دانایی باشد زیرا بدون حكمت، پایه‌های معرفتی ایمان استوار نخواهد شد. ازسوی دیگر با ریشه دار شدن ایمان و انجام عمل صالح درهای حكمت به دل انسان باز می‌شود. كسی كه برای خدا خود را خالص سازد و همواره مراقب باشد، زُلال حكمت از دل او سرچشمه می‌گیرد و به زبان او جاری می‌شود. این درجه از حكمت هدیه‌ای الهی است كه خداوند به هر كه خواهد، دهد و هر كه به آن دست یافت، به «خیر كثیر» رسیده است. و البته خداوند چنین اراده كرده كه انسان‌های وارسته و خالص یعنی كسانی كه لذت‌های زودگذر را رها كرده و از امور فانی روی برگردانده اند، به چنین درجه‌ای واصل شوند.

حكمتی كه مومن آن را گمشده خود می‌داند، دانستن صِرف‌ و تنها به زبان آوردن سخنان حكیمانه نیست. بلكه گوهری است كه در دل او جای گزیند و بابرانگیختن او به رفتار حكیمانه و استوار، خُلق‌ نیكو و الهی و نیّتی خالص و پاك‌، راه او را به سوی كمال مطلق‌ باز كند و او را به سوی «حكیم علی‌الاطلاق‌» بركشد.


منبع:

ذوعلم، علی، کتاب چهل گام، با اندکی تصرف

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.