کفش بزرگ توی جعبه خوابش نمی برد. به کفش کوچک گفت: تو از کجا آمدی فسقلی؟ ما را اشتباهی کنار هم گذاشته اند. با این کوچکی چه طور می توانی به سرعت من راه بروی؟...
سلام دوست های خوبم، می دونید تلافی کردن یعنی چی؟ می دونید که اگر دنبال تلافی کردن باشید اول خودتون آسیب می بینید و بعد دیگران. داستان امروز ما راجب تلافی کردنه، پس با دقت بخونید...
فرشته ی مهربان روی پنجه ی ستـاره نشسته بود و دنیا را تماشا می کرد که صدای آهی شنید. صدا از آن پایین بود؛ از زمین!... ایستاد، بال هایش را باز کرد و به سمت زمین پرواز کرد. تا به جایی رسید که صدای آه را شنیده بود
داستان را تا جایی ادامه دادیم که پسری برای گرفتن پرنده به کوه و دشت رفت در این حین چهل طوطی به دام گرفتار شدند که 39 عددآن ها فرار کردند و یک طوطی باقی ماند که به پسر قول داد تا سه روز دیگر بر می گردد تا این که...