تا مشرق دیدار برادر
مهربان آمد و مهربانتر ماند
به انگیزه دهم ربیع الثانی، سالروز وفات حضرت معصومه سلام الله علیها
قدم بهدیدگان مردمانی گذاشت كه محبتشان در آینه روایات بر هیچ كس پوشیده نیست. امام ما، رضا علیهالسلام ندای "طوبی لهم" را برایشان سر داده بود،(1) و حضرت صادق علیه السلام سلام خویش و خدای خویش را قرنها پیش برایشان هدیه فرستاده بود. (2)
بیش از صدسال از ورود اولین ساكنان این سرزمین میگذشت. اعراب اشعری در سال 83 ه .ق با هجرت از مدینه به این سرزمین، قم را بنا كردند.(3) و بعد از گذشت سالها، دوباره بانویی از شهر پیامبر آمده بود تا احیاگری كند. آمد و ماند و آفتاب مهربانیش تا ابد، دلهای عاشقان را روشنایی خواهد بخشد.
در سال 201 ه . ق. ردّپای خورشید را پی گرفت و به این سرزمین رسید. یك سال از آن زمان كه قافلهسالار رأفت و مهربانی به تبعید بردگان خشم و شهوت رفته بود، میگذشت. سفری كه پایانش را پدرانش به او نوید داده بودند. او رفته بود و دلهای فراوانی به دنبال او.
و قلب قم به عشق یكی از مسافران خورشید میتپید.
نسبش در استواری به ابراهیم خلیل، در عطوفت به عیسی و در علم به موسی میرسید. نبوت و امامت در رگهایش جریان داشت. فرزند امام موسی بن جعفر علیهماالسلام بود و نجمه خاتون.
خواهر امام رضا علیه السلام به «معصومه» و «كریمه» ملقّب است. عرش و فرش مستمند خوان كرم اویند.
همنام بانویی از آسمانها و مام آبها و آیینهها و نامش فاطمه است، و چه فضیلتی برتر از این كه هم دختر امام است و هم خواهر امام و هم عمه امام.
در خاندانی از علم و فضیلت پرورش یافته و به حتم از بزرگان علم میباشد. چه كسی بهتر از دختر امام، كه سخنان پدر و اجدادش را خوب فرا گیرد و به تشنگان معارف الهی برساند. از اینرو، روایات فراوانی از پدرانش نقل كرده و به ما رسیده است.
امام ما، رضا علیه السلام قطعاً به وجود چنین خواهری میبالد. خواهری كه مسیر طولانی مدینه تا شهر قم را برای تجدید پیمان و دیدار او پیمود و سختیهای راه را تحمل كرد تا داستان عشق حسین و زینب علیهماالسلام را بازخوانی كند و با حضور خویش، مرهمی بر زخمهای برادر باشد.
معصومه، پا به پای حسینش به حكم عشق چون زینبی برای رضا جلوه میكند!
معصومه، هر چه در توان داشت در طبق اخلاص گذاشت و نثار برادر كرد. همراهانش را در ساوه به شهادت رساندند. بانو فرمود: «مرا به قم ببرید؛ از پدرم شنیدم كه میفرمود: شهر قم مركز شیعیان ماست.» (4)
ایشان را به طرف قم راهنمایی كردند. در قم، موسی بن خزرج، رئیس و بزرگ خاندان اشعری، زمام شتر حضرت را در دست گرفت و به منزل خود برد. خانه موسی بن خزرج، محل عبادت دختر موسی بن جعفر علیهماالسلام شد؛ بانویی كه عبادت را به اوج خود رساند و در ایام اقامت در قم، سجاده و محراب را شرمنده خویش كرد.
امام رضا علیه السلام نیز به پاس فداكاریهای خواهر خود، مقام عصمت را به اذان خدا ارزانی او ساخت. امام رضا علیه السلام فرمود: «من زار المعصومه بقم كمن زارنی؛ هر كس معصومه را در قم زیارت كند، گویی مرا زیارت كرده است.» (5)
نه اهل قم، بلكه تمامی شیعیان جهان، چشم به سفره پربركت بیبی معصومه(علیهاالسلام) دوختهاند. حضرت صادق علیه السلام مقام شفاعت را یكی از جلوات ربانی نوه خود، حضرت معصومه علیهاالسلام میداند و میفرماید: «تدخل بشفاعتها شیعتی الجنه باجمعهم؛ تمام شیعیان به شفاعت او وارد بهشت میشوند.» (6)خواهر امام رضا علیه السلام به «معصومه» و «كریمه» ملقّب است. عرش و فرش مستمند خوان كرم اویند.
همنام بانویی از آسمانها و مام آبها و آیینهها و نامش فاطمه است، و چه فضیلتی برتر از این كه هم دختر امام است و هم خواهر امام و هم عمه امام.
یكی دیگر از ویژگیهای بارز وجود حضرت معصومه در قم و به خصوص حضور معنوی این بانوی بزرگ، علمی شدن این شهر به واسطه كرامات اوست. البته این نكته در روایتی از امام صادق علیه السلام بیان شده است: «به زودی كوفه از مؤمنان خالی شده است و همانطور كه مار در لانهاش جمع میشود، علم از این شهر، رخت میبندد و سپس علم در شهری كه به آن قم میگویند، ظاهر میشود و آن جا معدن دانش و فضیلت میشود.» (7)
امام رضا علیه السلام بارها و بارها بهشت را به پای خواهر ریخته و زائرانش را بهشتی معرفی كرده است: «هر كس او را زیارت كند، بهشت برای اوست.» (8)
و یكی دیگر از نشانههای عشق این برادر و خواهر، زیارتنامهای است كه عاشقان آن حضرت از زبان امام رضا علیه السلام میخوانند.
آسمان قم در دهم (یا: دوازدهم ربیعالثانی) سال 201 هـ . ق رنگ ماتم گرفت، و بانوی آسمانها چهره در خاك كشید.
او را غسل و كفن نمودند و تا قبرستان «بایلان» تشییع كردند. هنگام دفن بهدلیل نبودن محرم، دچار مشكل شدند. قرار شد پیرمردی به نام «قادر» این كار را انجام دهد. ناگهان دو سوار از سمت ریگزار و بیابان آمدند. پیاده شدند و بر جنازه، نماز خواندند. جسم پاكش را در سردابی، كه قبلاً آماده شده بود، نهادند؛ سپس بدون سخنی سوار شدند و رفتند و كسی هم آنها را نشناخت. (9)
آیة الله فاضل لنكرانی میفرمودند: «بعید نیست این دو بزرگوار، امام معصوم باشند.»
موسی بن خزرج، سایبانی از حصیر و بوریا بر قبرش افكند تا زمانی كه زینب، بنت الامام الجواد علیه السلام به قم آمد و قبه آجری ساخت. (10) قبّهای كه هر روز خورشید بر آن بوسه میزد!
پینوشتها:
1- بحارالانوار، ج 60، ص 215.
2- همان، ص 217.
3- معجم البلدان، ج 4، ص 397.
4- بحارالانوار، ج 60، ص 214.
5- ناسخ التواریخ، ج 7، ص 337.
6- سفینة البحار، ج 2، ص 376.
7- بحارالانوار، ج60، ص213 و همان، ج102،ص 265.
8- امام رضا علیه السلام: من زارها فله الجنه.
9- تاریخ قدیم قم، ص 213.
10- سفینة البحار، ج 2، ص 376.
"سیدمهدی شاهچراغی"