به ما نگفته بودند كه ...
حقایق را به ما نگفته بودند یا لااقل همه حقیقت را نگفته بودند .
گفتند : تو كه بیایی خون به پا می كنی ، جوی خون به راه می اندازی و ما را از ظهور تو ترساندند .
درست مثل اینكه حادثه ای به شیرینی تولد را كتمان كنند وفقط از درد زادن بگویند .
ما از همان كودكی ، تورا دوست داشتیم ، به تو عشق می ورزیدیم ، و با همه وجود بی تاب آمدنت بودیم .
از كودكی، نزدیک روز میلاد تو، با عشق كوچه ها را تزئین می كردیم و ریسه می بستیم .
عشق تو با سرشت ما عجین شده بود و آمدنت ، طبیعی ترین و شیرین ترین نیازمان بود .
اما ...
كسی به ما نگفت كه چه گلستانی می شود جهان ، وقتی كه تو بیایی .
همه ، پیش از آنكه نگاه مهر گستر و دستهای پرعاطفه تو را توصیف كنند ، شمشیرتو را نشانمان داده اند .
آری! برای اینكه گلها و نهالها رشد كنند ، باید علف های هرز را وجین كرد و این جز با داسی برنده ممكن نیست .
آری! برای آرامش مظلومان تاریخ ، باید نسل ظالمان و ستمگران از روی زمین برچیده شود .
آری! برای برپایی عدالت ، باید تمامی تختهایبهستم آلوده سلطنت واژگون گردد .
و این ،همه ، تنهااز دست تو برمی آید .
مگر نه اینكه اینها همه مقدمه ایاست برای رسیدن به بهشتی كه توبرایمان می سازی .
آن بهشت را كسی برای ما ترسیم نكرد!
كسی به ما نگفت كه آن ساحل امیدی کهدر پس این دریای خون نشسته است ، چگونه ساحلی است؟! كسی به ما نگفت كه وقتی تو بیایی :
پرندگان در آشیان خود جشن می گیرند و ماهیان دریا شادمان می شوند
چشمه ساران می جوشند و زمیننعمتیچندین برابرمی دهد .
به ما نگفتند كه وقتی تو بیایی :
دلهای بندگان را آكنده از عبادت و اطاعت می كنی و عدالت بر همه جا دامن می گسترد و خدا به واسطه تو دروغ را ریشه كن می كند و خوی ستمگری و درندگی را محو می سازد و طوق ذلت و بردگی را از گردن خلایق برمی دارد .
به ما نگفتند كه وقتی تو بیایی :
ساكنان زمین و آسمان به تو عشق می ورزند ، آسمان بارانش را فرو می فرستد ، زمینگیاهان خود را می رویاند ... و زندگان آرزو می كنندکه ای كاش مردگانشان زنده بودند و عدل و آرامش حقیقی را می دیدند و می دیدند كه خداوند چگونه بركاتش را بر اهل زمین فرو می فرستد.
به ما نگفتند كه وقتی تو بیایی :
همه امت به آغوش تو پناه می آورند همانند زنبوران عسل به ملكه خویش .
و تو عدالت را آن چنان كه باید و شاید در پهنه جهان می گستری و خونی را نمی ریزی . به ما نگفتند...
به ما نگفتند كه وقتی تو بیایی :
رفاه و آسایشی می آیدکهنظیر آن،پیش از این نیامده است . مال و ثروت آنچنان فراوان می شود كه هر كه نزد تو بیاید آنچه در ذهن نگنجد دریافت می دارد .
به ما نگفتندكه وقتی تو بیایی :
هیچ كس فقیر نمی ماند، مردم برای صدقه دادن به دنبال نیازمند می گردند و پیدا نمی كنند . مال را به هر كه عرضه می كنند ، می گوید : بی نیازم .
اما ...
ای محبوب ازلی و ای معشوق آسمانی !
ما بی آنكه مختصات آن بهشت موعود را بدانیم و مدینه فاضله حضور تورا بشناسیم ، تو را دوستت داشتیم و بهتو عشق می ورزیدیم؛كه عشق تو با سرشتما عجین شده و آمدنت طبیعی ترین و شیرین ترین نیازماناست. ظهور تو بی تردید بزرگترین جشن عالم خواهد بودکه عاقبتی نیکو بر ای این جهان پر ظلم وبیداد است.