تبیان، دستیار زندگی
معنی، مفهوم و مصادیق غنا از منظر فقه اسلامی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

موسیقی و آهنگ ؟!

موسیقی در اسلام (1)

1

هنر موسیقی در جهان امروز از جایگاه ویژه ای برخوردار است و کاربردهای موسیقی در عرصه های مختلف فرهنگی و اجتماعی قابل کتمان نمی باشد.

بررسی موضوع موسیقی و حرمت غنا در اسلام موضوعی است که در سالیان اخیر با گسترش صنایع صوتی و تصویری از اهمیت افزون تری برخوردار گشته است.

سلسله مطالب ذیل سعی دارد تا ضمن بررسی معنی، مفهوم و مصادیق غنا از منظر فقه اسلامی زوایای مختلف این موضوع را مورد ارزیابی قرار دهد و به تبیین تفاوت های غنای مجاز و غیر مجاز بپردازد.

* * * * *

هدف اصلی در نظام آفرینش حیات برپایه كمال و بالندگی است. براین اساس، نقش آفرین هستی در تدارك این مقصود، بهترین ابزار انتقال را در خدمت بشر قرار داده تا برای دریافت هدایت و سوق او در طریق سعادت، به شایستگی، او را كفایت نماید. اینجاست كه اهمیت قوه سامعه و نیروی شنوائی به عنوان دریچه ای برای دریافت حقایق و پلی ارتباطی بین جهان بیرون و عالم درون، برای بشر روشن می گردد. از طرفی عمده ترین مراكز اداره زندگی بشر در درون وی، یكی پایگاه تفكر و اندیشه یعنی «مغز» است كه تدبیر زندگی به دست اوست و دیگری «قلب» است كه مركز رشد عواطف و احساسات و معنی و پایگاه تبلور عشق و ایمان می باشد و مجرای ورود به هر دوی اینها از طریق دو حس عظیم باصره و سامعه ممكن و مقدور می گردد. لذا قصور نسبت به هركدام مسئولیت آور است وبه تعبیر قرآن كریم

«ان السمع و البصر والفواد كل اولئك كان عنه مسوولا؛ همانا گوش و چشم و دل انسان هر یك مورد سؤال قرار می گیرد.» (اسراء/36)

از دیدگاه روانشناسی قرآنی گاه این مجاری با تعاملات ناشایست رفتاری مسدود می گردد و گاه عواملی موجب انبساط آن می شود و به تبع قبض و بسط این مجاری، انبساط و انقباض در روان انسان ایجاد می گردد.

بنابر این ممكن است یك شنیدنی موجب سرور و نشاط و از سویی عامل بسط شكوفایی ذوق و قریحه در انسان گردد و به گونه ای كه چشم جان او را بگشاید و نغمه های ملكوتی را پذیرا شود آنگونه كه مادر عیسی زمزمه زیبای ملایك را می شنید، یا به تعبیر قرآن كریم گاه یك نغمه الهی در درون بشر، مبدأ تحول و دگرگونی می گردد به صورتی كه

«اذا تلیت علیهم آیاته زادتهم ایماناً...» (انفال/2) یا «وجلت قلوبهم» و گاه آنچنان این دریچه مسدود می شود كه روح هرگونه انبساط و شادابی را از دست می دهد و به قبض و كدورت می گراید، دیگر نه واجد ذوق است نه طالب رشد; بسط آن سطحی و قبضش دایمی، حظش از جمال ناقص و رضایت و بهره مندی او كاذب است، شوقش به لهو است و میلش به لغو. اینها هستند كه موسیقی را به ابتذال مبدل می سازند و از مسیر حقیقی به انحراف می كشانند.

آنان كه در برداشت از موسیقی هنر و انضباط  نمی پذیرند، روح آنان توان صعود ندارد اینجاست كه تن به شبیه سازی و تشبهی ناموزون دست می زند و از مواد افیونی و تخدیری كمك می گیرند تا لحظاتی جسم و نفس خود را از دست رنجهای دنیوی رها سازند و در بی خیالی و غفلت به سر برند.

بشر از ابتدایی ترین زمان زندگی با موسیقی های طبیعی در متن خلقت مانوس بوده است، آهنگ مرغان خوش الحان، آب جویباران، ریزش آبشار، برخورد امواج با ساحل و... اولین آموزگار بشر درآموختن این هنر بوده است.

انسان وقتی آواز پرندگان را شنید مفتون نازك كاریها و ظرافت در طبیعت و شاهكارهای آفرینش شد، در مقام تقلید و ترویج برآمد، ابتدا از صدای خویش استفاده كرد و سپس از ابزارهای طبیعی چون نی و دمیدن هوا در چوب توخالی، و بعد ساختن سازها و ابزارهای مختلف موسیقی.

و اما امروز موسیقی مبین احساسات یك ملت است و سرود ملی هر كشوری متناسب با فرهنگش می باشد، هنرهای زیبا نماینده ذوق و روحیات ملل است. موسیقی زبان ادراكات و ترجمان دل است اگر مردم گرفتار آلام و مصایب زندگی شوند به قول مولوی در نی آنها آتش عشق می افتد

بشنو از نی چون حكایت می كند                      و زجدائی ها شكایت می كند

اینجاست كه از این هنر دو نوع برداشت می شود.

اول: مفهوم عمومی آن كه شامل هر صدا و آهنگ موزونی است كه تأثیر در روان آدمی دارد

دوم: مفهوم خاص موسیقی كه به انواع گوناگون تقسیم می شود.

و به تعبیر دیگر گاه موسیقی طبیعی و گاه موسیقی هنری و مصنوعی است، كه نوع دوم همان محصول دست بشر است كه گاه انسان را می خنداند و گاه می گریاند، گاه نشاط آور است و زمانی انسان را در دنیایی از تخیل و پندار رها می سازد.

بر این اساس رسالت هنرمند بسیار قابل توجه است، او دو مسئولیت دارد (در برابر خود و در برابر مردم ) كه در هر زمینه اگر قصور ورزد مورد سوال قرار می گیرد.

اگر آهنگ، روح سازندگی و بالندگی داشت و احساسات درونی و پسندیده را به ترسیم كشاند هم برای هنرمند و هم برای جامعه پیام دارد.

اما اگر حامل پیام ارزشی نبود، منشأ بطالت و بیهودگی و لهو و لغو و در نهایت انحراف و افسردگی فرد و جامعه است و به عنوان یكی از ابزارهای استعمار و استثمار مورد استفاده قرار می گیرد.

از این رو در فرهنگ اسلامی موضوع موسیقی و غنا مورد توجه و دارای اهمیتی خاص است.

* * * * *

ادامه دارد ...

منبع:

چیت سازیان، مرتضی، موسیقی در اسلام، با اندکی تصرف

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.