تبیان، دستیار زندگی
«شما دلگیر نشوید که انتخاب نشدید. این مجلس دیگر موافق شأن و حیثیت شما نیست. برای شما باید در خارجه پستی بدهیم.»
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

وکالت نشد، وزارت که هست!

مجلس شورای ملی

سید حسن تقی زاده که خود از رجال دوره ی مشروطه و پهلوی بود، در این باره می گوید:

وقتی که دوره ی آن مجلس [ششم] نزدیک به اتمام رسید  و اعلان انتخابات جدید کردند – که برحسب مرسوم سه ماه به آخر دوره مانده، شروع به انتخاب جدید می کردند - مداخلات دربار از حد تجاوز کرد. در حقیقت رضاشاه تصمیم قطعی گرفته بود که یک نفر هم از اشخاصی که مطیع او نباشند، انتخاب نشود. من در مجلس برخلاف این اقدامات حرف زدم و این باعث آن شد که دوباره اطراف منزل من را مفتش گذاشتند. طول هم کشید، قریب دو، سه ماه، منزل ما در کوچه ی نوبهار در خیابان نادری بود. مفتش دائماً مراقب بود. آخر هوا خیلی گرم شد؛ رفتیم به قلهک، مفتش هم آمد. گفته بود خدا به فلان کس عمر بدهد که من هم از برکت ایشان یک آب سردی این جا می خورم. دو، سه ماه طول کشید و خسته شدم. به هر کجا حتی بقال سرکوچه هم که می رفتیم، این مفتش می آمد، عاقبت کاغذی نوشتم، وقت خواستم بروم شاه را ببینم. وقت هم داد.

وقتی رفتم در سعدآباد، دیدم موقع معین نشده، شکوه الملک آمد، عذر آورد که اتفاقی افتاده و اوقاتش تلخ شده است...

فردای آن روز رفتم، [رضا شاه] زیر چادر بود. خودش آمد با ادب و با محبت، دلجویی و عذرخواهی کرد، گفت: «شما دلگیر نشوید که انتخاب نشدید. این مجلس دیگر موافق شأن و حیثیت شما نیست. برای شما باید در خارجه پستی بدهیم.»

منبع: تاریخ پهلوی - ج 12