تبیان، دستیار زندگی
شعری در رثای حضرت مجتبی ای ماه چرخ پیر و مهین پور عقل پیر کز عمر سیر بودی و در بند غم اسیر قربان آن دل و جگر پاره پاره‌ات از زهر جانگداز و زدشنام و زخم تیر ای در سریر عشق، سلیمان روزگار
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

قربان آن دل و جگر پاره پاره‌ات

امام حسن

شعری در رثای حضرت مجتبی

ای ماه چرخ پیر و مهین پور عقل پیر

کز عمر سیر بودی و در بند غم اسیر

قربان آن دل و جگر پاره پاره‌ات

از زهر جانگداز و زدشنام و زخم تیر

ای در سریر عشق، سلیمان روزگار

از غم تو گوشه گیر ولی اهرمن امیر

از پستی زمانه و بیداد دهر شد

دیوی فراز منبر و روح‌الامین بزیر

میر حجاز پای سریر امیر شام!

ای کاش سرنگون شدی آن میر و آن سریر

الحاد گشته مرکز توحید را مدار

شد کفر محض حلقه اسلام را مدیر

دستان(1) ز چیست بسته زبان، در سخن غراب

ای لعل درفشان تو دلجوی و دلپذیر

یا للعجب ز مردم دنیا پرست دون

یوسف فروخته به متاعی بسی حقیر

ای دستگیر غمزدگان روز عدل و داد

دست ستم ز چیست تو را کرده دستگیر

تا شد همای سدره‌نشین در کمند غم(2)

عنقای قاف(3) شد ز الم دردمند غم


1- دستان: منظور شاعر هزار دستان، بلبل است.

2- همای سدره‌نشین- حضرت جبرائیل (علیه‌السلام).

3- عنقای قاف: منظور سیمرغ است که در اساطیر مسکن و ماوای او را کوه قاف می‌‌دانند که بنابر اعتقاد گذشتگان کوهی بوده است محیط بر جهان آن روز. عنقای مغرب هم نامیده شده است.

آیة‌الله غروی اصفهانی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.