تبیان، دستیار زندگی
ورقه را از دستش گرفته، می خواندند و صاحبش مورد تعقیب واقع می شد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

انتخابات آزاد است و برای درباریان و دولتیان و نظامیان، آزادتر!

یحیی دولت آبادی:

انتخابات مجلس ششم شورای ملی شروع می شود و دولتیان تصور می کنند به هر صورت و با هر اشخاص بخواهند نمایندگان مجلس ششم را انتخاب کنند، صدایی از سری بلند نشده، هیچ کس هیچ گونه اعتراض نخواهد کرد. این است که انجمن انتخابات را از کارکنان خود انتخاب کرده، ریاست آن را به سید محمد تدین می دهند. اجتماع این اشخاص، مخصوصاً تحت ریاست این شخص، مورد اعتراض شدید ملیون می گردد و به قدری موج هیجان افکار می شود که درباریان، انحلال انجمن به کار شروع کرده را برای آرام کردن افکار، لازم دیده، به این کار اقدام می کنند. و یک انجمن مرکزی انتخابات تحت ریاست میرزا حسن خان مشیرالدوله پیرنیا که در دوره های پیش هم غالباً رئیس این کار بوده است، تشکیل می یابد و مشیرالدوله یک عده از ملیون را که با او مربوط هستند، برای عضویت حوزه های انتخابی و اداره کردن آنها دعوت می کند. نگارنده هم با این که به هیچ وجه نمی خواهم در سیاست دخالت کنم، به اصرار دوستان در این کار شرکت کرده، تا آن جا که بتوانم از بی قانونی ها که می شود، جلوگیری می نمایم.

انتخابات

در نتیجه، تغییر انجمن مرکزی و دخالت کردن ملیون، یک عده از اشخاص وجیه المله نیز انتخاب می شوند. در صورتی که اگر انجمن اول بود، نمی گذاردند غیر از صورتی که به دست کارکنان نظمیه است، کسی که نامش در آن صورت نباشد، انتخاب شود. چنانکه در همان یکی، دو روز که انجمن اول در کار بود، آثارش ظاهر گشت و دیده شده که اگر درباره ی کسی از رأی دهندگان بدگمان می شدند که صورت دیگر می خواهد در جعبه ی آرا بیندازد، ورقه را از دستش گرفته، می خواندند و صاحبش مورد تعقیب واقع می شد.

به هر صورت، در تهران چند نفر از ملیون، خارج از صورتی که دربار به نظمیه داده بود، انتخاب شدند. درباریان هم ناراضی نبودند؛ زیرا مقصود حقیقی آنها در درست داشتن اکثریت کامل مجلس است و این کار با انتخابات فرمایشی در ولایات، کاملاً تأمین شده است. در اینحال، چند نفر اشخاص خارج از حوزه هم در تهران انتخاب شده باشند، برای مقصد آنها مضر نخواهد بود؛ خصوصاً که از طرف شاه، فرمانی هم صادر شده است که انتخابات آزاد است، با این که [معنایش] این است که برای دولت و دولتیان آزاد است.

منبع: تاریخ پهلوی - ج 12