تبیان، دستیار زندگی
انسان با ایمان ساعت‏های زندگیش را به سه بخش تقسیم می‏كند، 1ـ بخشی را به مناجات با خدا و برقراری ارتباط با آفریدگار جهان می‏پردازد. 2ـ و بخشی را در طریق تأمین هزینه زندگی و سامان دادن به معاش(مانند غذا، لباس، مسكن و مركب) به كار می‏گیرد 3ـ و بخش
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ارزش وقت در قرآن و سیره پیشوایان

ساعت شنی

سرمایه گرانبها

بی شك وقت و فرصت بزرگترین سرمایه گرانبها و بی‏نظیر برای بشر است، كه می‏توان در استفاده بهینه از آن، در همه عرصه‏ها به پیش رفت و به عالی‏ترین درجات مادی و معنوی نایل گشت.

وقت یعنی فرصت‏ها، ساعت‏ها، روزها و ماه‏ها و سال‏ها بلكه دقیقه‏ها و ثانیه‏ها و لحظه‏ها، بهره‏گیری از وقت بزرگترین توفیقی است كه نصیب بشر می‏شود، و او می‏تواند در پرتو آن به اهداف عالیه برسد، و به پیروزی در همه ابعاد دست یابد، وقت گوهر ناب و گران سنجی است كه ارزش هیچ‏چیز را نمی‏توان با آن مقایسه كرد، این كه می‏گویند وقت طلاست، تعریف صحیحی نیست، چرا كه:

وقت گذشته را نتوانی خرید باز    مفردش خیره كاین گهر پاك بی‏بهاست

سعدی چیزی را برای سنجش ارزش وقت نیافته جز شب قدر را كه مطابق قرآن بهتر از هزار ماه است آنجا كه گوید:

قضا روزگاری زمن در ربود    كه هر روزش از پی شب قدر بود

مكن عمر ضایع به افسوس و حیف   كه فرصت عزیز است و الوقت ضیف

وقت همان عمر انسان است كه سرمایه‏ای بالاتر از آن نیست، مشروط بر این كه از آن برای رشد و ترقی ظاهر و باطن استفاده شود، یعنی وقت نردبان ترقی گردد، و گرنه نه تنها سرمایه نیست بلكه شرمایه، و وسیله شرّ و تیره بختی است. بر همین اساس امام سجّاد(علیه‌السلام) در فرازی از دعای خود به خداوند عرض می‏كند: «وَ عَمِّرنِی ماكانَ عُمرِی بِذلَةً فِی طاعَتِكَ، فَاِذا كانَ عُمرِی مَرتَعاً لِلشَّیطانِ فاقبِضنِی اِلَیكَ؛ عمر طولانی تا هنگامی كه عمرم در راه اطاعت تو صرف شود به من عطا كن، و هرگاه عمرم چراگاه شیطان گردد، جانم را قبل از پیشی گرفتن عذابت بگیر.»(1)

و در فراز دیگر عرض می‏كند: «وَ نبّهِنی لِذِكرِكَ فِی اَوقات الغَفلَةِ، وَ استَعمِلنِی بِطاعَتِكَ فِی اَیامِ المُهلَةِ؛

خدایا مرا در وقت‏های غفلت و بی‏خبری، برای یاد خودت هوشیار و بیدار كن، و در روزگار فرصت و فراغت، به عبادت و بندگی بگمار.»(2)

انسان‏ها معمولاً وقت را فدای مال و ثروت می‏كنند، و آن را وسیله ترقی مادی قرار می‏دهند، در صورتی كه باید مال و ثروت در خدمت وقت باشد، و آنها را وسیله بهره‏مندی برتر از وقت قرار داد. بر همین اساس پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) فرمود: «كُن عَلی عُمرِكَ اَشَحُّ مِنك عَلی دِرهَمِكَ وَ دِینارِك؛ در مورد حفظ عمر خود بخیل‏تر از پول و ثروت خود باش.»(3)

به طور كلی هركس برای وقت ارزش قایل شد، و از آن با آگاهی و جدّیت استفاده صحیح نمود، به جایی رسید، و هركس آن را عاطل و باطل نمود، قطعاً خود را تیره بخت نموده و درچاه هلاكت انداخته است. از این رو حضرت علی(علیه‌السلام) فرمود: «وقت‏های زندگی تو جزء جزء عمر تو است، پس بكوش كه هیچ وقتی از عمر تو جز در موارد اموری كه عامل نجاتت است تلف نشود.»(4)

انسان با ایمان ساعت‏های زندگیش را به سه بخش تقسیم می‏كند،

1ـ بخشی را به مناجات با خدا و برقراری ارتباط با آفریدگار جهان می‏پردازد.

2ـ و بخشی را در طریق تأمین هزینه زندگی و سامان دادن به معاش(مانند غذا، لباس، مسكن و مركب) به كار می‏گیرد

3ـ و بخش دیگر را برای استراحت و بهره‏گیری از لذّت‏های حلال و آرامش بخش روح و روان برمی‏گزیند،

و برای خردمند صحیح نیست كه حركتش جز در یكی از این سه مورد باشد، یعنی تأمین معاش، و عبادت و آباد نمودن آخرت یا بهره‏گیری از لذّت و آسایش غیر حرام

چگونگی استفاده از وقت

چگونگی استفاده بهینه از وقت به این است كه انسان با برنامه ریزی صحیح، كارهای مثبت خود را با تنظیم خاصی بین ساعات شبانه روز تقسیم كند، و هر ساعت یا هر چند ساعت را برای انجام كاری قرار داده، و به این برنامه و نظم ادامه دهد، به گونه‏ای كه اگر روزی در نظم و برنامه‏اش خللی وارد شد احساس چالش و كمبود نموده و به جبران آن بپردازد، مثلاً در امور معنوی و خودسازی، چنان كه علمای اخلاق گفته‏اند وقتی كه صبح فرا رسید تا شب هنگام خواب پنج مرحله را با ترتیب و برنامه خاص بپیماید كه عبارتند از: مشارطه، مراقبه، محاسبه، معاتبه و مكافئه. یعنی در مرحله نخست با خدا و خود شرط و عهد كند كه گناه نكند و دچار لغزش نگردد. در مرحله دوم، مراقب و متوجه باشد كه به عهد خود وفا نماید، و با مراقبت و نگهبانی جدّی به ترك گناه ادامه دهد، و با اراده نیرومند از ورود گناه بر زندگیش جلوگیری نماید، و در مرحله سوم در پایان كار، خود را محاسبه كند، و اعمال و گفتارش راحساب‏رسی نماید، و با كنترل دقیق ریز و درشت كارهای خود را تجزیه و تحلیل نماید، در مرحله چهارم هرگاه دریافت كه در حساب‏رسی خود دچار گناه و لغزشی شده است توبه كند، و با عتاب و سرزنش خود، نفس سركش خویش را رام نموده و طغیان آن را سركوب نماید. و در مرحله پنجم توجه داشته باشد كه گناه موجب چالش شده، با انجام كارهای نیك آن را جبران نماید، و خلأ به وجود آمده را پُر كند.

این برنامه ریزی پنج مرحله‏ای یك نوع وقت‏شناسی، و بهره‏مندی از فرصت طلایی وقت است، كه قطعاً باعث رشد و تعالی شده و موجب نجات و پیروزی در دو جهان خواهد شد. امیرمؤمنان علی(علیه‌السلام) برای استفاده از ساعات شبانه روز و چگونگی بهره‏مندی از آن ساعت‏ها در سخنی می‏فرماید:«انسان با ایمان ساعت‏های زندگیش را به سه بخش تقسیم می‏كند،

1ـ بخشی را به مناجات با خدا و برقراری ارتباط با آفریدگار جهان می‏پردازد.

2ـ و بخشی را در طریق تأمین هزینه زندگی و سامان دادن به معاش(مانند غذا، لباس، مسكن و مركب) به كار می‏گیرد

3ـ و بخش دیگر را برای استراحت و بهره‏گیری از لذّت‏های حلال و آرامش بخش روح و روان برمی‏گزیند، و برای خردمند صحیح نیست كه حركتش جز در یكی از این سه مورد باشد، یعنی تأمین معاش، و عبادت و آباد نمودن آخرت یا بهره‏گیری از لذّت و آسایش غیر حرام.»(5)

ارزش وقت از دیدگاه قرآن

در قرآن به قدری به وقت احترام شده كه گویی در اوج ارزش‏ها و مادر فضایل است، تا آنجا كه خداوند به آن سوگند یاد نموده و می‏فرماید: «والعصر؛ سوگند به وقت»(6)

زیرا عصر به معنی زمان و روزگار است، كه در تفسیر این آیه به عنوان یكی از تفاسیر ذكر شده، و زمان همان وقت است.

در قرآن آنچه را كه موجب اتلاف وقت می‏شود به عنوان لغو، باطل، افراط و به طور كلّی بیهوده گرایی و پوچی، از آن سرزنش شده است، چرا كه موجب نابودی عالی‏ترین سرمایه زندگی، و آفت زیست سالم می‏گردد، خداوند در تعریف انسان با ایمان می‏فرماید: «و الّذین هم عن اللّغو معرضون؛ مؤمنان از كارهای بیهوده روی‏گردان هستند.»(7)

نیز در چندین آیه، خسارت و آه و افسوس آنان را كه به وقت اهمّیت ندادند، در قیامت متذكر شده در یك‏جا می‏فرماید: «و خسر هنا لك المبطلون؛ در قیامت اهل باطل و اتلاف‏گران وقت زیان خواهند دید.»(8)

و در مورد دیگر می‏فرماید: «ان تقول نفسٌ یا حسرتی علی ما فرّطت فی جنب اللّه؛ باید ترسید از آن روزی(قیامت) كه انسان بیهوده گرا بگوید افسوس بر من از افراط كاری و كوتاهی‏هایی كه در راه اطاعت خدا نمودم.»(9)

تا آنجا كه با ناله و فریاد می‏گویند به دنیا باز گردیم و از وقت استفاده كنیم، ولی به آنها گفته می‏شود، ما عمر و وقت وسیعی در اختیار شما گذاشتیم، چرا استفاده نكردید؟ «و هم یصطرخون فیها ربّنا اخرجنا...؛ دوزخیان فریاد می‏زنند پروردگارا! ما را از دوزخ خارج كن تا عمل صالحی انجام دهیم، غیر از آنچه انجام دادیم(در پاسخ به آنان گفته می‏شود) آیا شما را به اندازه‏ای وقت وسیع ندادیم به طوری كه هر كس پندپذیر است، پندها را بپذیرد و آیا انذار كننده الهی به سراغ شما نیامد؟ اكنون عذاب الهی را بچشید كه برای ظالمان هیچ یاوری نیست.»(10)

چنان كه ملاحظه می‏كنید قرآن با تعبیرات گوناگون و هشدارهای شدید، ما را به بهره‏گیری صحیح از وقت فراخوانده، و اتلاف‏گران وقت را به عذاب‏های سخت تهدید نموده است، بنابراین آنان كه وقت خود را به بطالت می‏گذرانند در حقیقت بر ضد قرآن گام برداشته، و در راه گمراهی افتاده‏اند، چرا كه قرآن قدردانی از وقت را از اركان اصلی ایمان، و وسیله نجات و پیروزی قرار داده است. آخرین سخن این كه به فرموده قرآن یكی از پرسش‏هایی كه كافران از پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) نمودند در مورد فواید ماه‏ها بود، خداوند به پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) وحی كرد: «قل هی مواقیتٌ للنّاس...؛بگو این ماه‏ها نشان دهنده وقت‏ها برای نظام زندگی مردم است.»(11)

از این عبارت می‏توان این نتیجه را گرفت كه: زندگی فردی و اجتماعی، هیچ كس بدون وقت‏شناسی و ایجاد نظم و برنامه به سامان نمی‏رسد، نظم در تقسیم صحیح وقت، نظم در برنامه ریزی، نظم در مدیریت و اجرا، ما با یك نگاه به جهان هستی می‏فهمیم كه همه چیز بر اساس نظم دقیق است، بنابراین بیهوده گرایی، درست گام نهادن بر خلاف نظم است، همان گونه كه گردش ماه وسیله‏ای برای نظام زمان بندی شده است، ما نیز باید همسو با این نظام، با برنامه ریزی صحیح حركت كنیم، و زندگی معنوی و مادی خود را با آن هماهنگ سازیم، و این هماهنگی همان استفاده مطلوب از وقت‏ها، فرصت‏ها و لحظه‏ها است.


1. صحیفه سجادیه، دعای بیستم، بند 6.

2. همان، بند 29.

3. بحارالانوار، ج 77، ص 78.

4. غررالحكم، ج1، ص 252.

5. نهج البلاغه، حكمت 39.

6. سوره عصر، آیه 1.

7. سوره مؤمنون، آیه 3.

8. همان، آیه 78.

9. سوره زمر، آیه 56.

10. سوره فاطر، آیه 37.

11. سوره بقره، آیه 189.

حجة‏الاسلام و المسلمین محمد محمدی اشتهاردی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.