تبیان، دستیار زندگی
عمل هم می تواند ظلمانى باشد، هم می تواند نورانى باشد؛ ذهن و فكر و عقاید انسان می تواند نورانى باشد، می تواند ظلمانى باشد؛ خلقیات و صفات انسان می تواند ظلمانى باشد، می تواند نورانى باشد؛
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ذکر کثیر

ذکر

من هرچه نگاه می كنم، مى‏بينم احتياج دارم به اينكه اين آيه‏ى شريفه‏ى

«اذكروا اللَّه ذكرا كثيرا و سبّحوه بكرة و اصيلا» (احزاب/41)

را تكرار كنم و در آن تدبر كنم و به آن عمل كنم.

مي فرمايد: «يا ايّها الّذين امنوا اذكروا اللَّه ذكرا كثيرا»؛ خدا را ذكرِ كثير كنيد. ذكر يعنى ياد. ذكر و ياد در مقابل غفلت و نسيان است. غرق در عوارض و حوادث و پيشامدهاى گوناگون شدن و از مطلب اصلى غفلت كردن؛ اين، گرفتارى بزرگ ما بنى آدم است.

در روايتىامام صادق علیه السلام می فرمایند: «ما من شى‏ء إلّا و له حدّ ينتهى إليه»؛ همه‏ى اين فرائض و احكام الهى حدى دارند؛ اندازه‏اى دارند، كه وقتى به آن حد و مرز رسيدند، تمام مي شود؛ تكليف تمام مي شود؛«الّا الذّكر»؛ مگر ذكر. «فليس له حدّ ينتهى اليه» ذكر حد ندارد؛ اندازه‏اى ندارد، كه وقتى اين اندازه ذكر و ياد حاصل شد، بگوئيم ديگر بس است؛ ديگر لازم نيست. بعد خود حضرت توضيح مي دهند و مي فرمايد:  «فرض اللَّه عزّ و جلّ الفرائض فمن اداهنّ فهو حدّهنّ» هر كس فرائض را ادا كرد، آنها را به حد و مرز خود رساند.«و شهر رمضان فمن صامه فهو حدّه» مثلاً ماه رمضان كه تمام شد، شما اين فريضه را به مرز خودش رسانديد؛ تمام شد و ديگر چيزى بر شما واجب نيست. اما «الّا الذّكر»؛ فقط ذكر مثل بقيه‏ى فرائض نيست.«الّا الذّكر فانّ اللَّه عزّ و جلّ لن يرض منه بالقليل و لم يجعل له حدّا ينتهى اليه»؛ خدا به ذكرِ قليل راضى نشده است؛ حدى براى آن قرار نداده است كه بشود به آن حد رسيد. «ثمّ تلا»؛ بعد، حضرت اين آيه را تلاوت فرمود: «يا ايّها الّذين امنوا اذكروا اللَّه ذكرا كثيرا». اهميت ذكر اين است.

در دنباله‏ى آيه مي فرمايد كه: «هو الّذى يصلّى عليكم و ملائكته». مرحوم علامه‏ى طباطبائى(رضوان اللَّه عليه) در الميزان مي فرمايند: اين آيه‏ى شريفه‏ى «هو الّذى يصلّى» در مقام تعليل براى امر «اذكروا اللَّه ذكرا كثيرا» است؛ يعنى اين ذكر كثيرى كه از شما خواسته شده است، به اين خاطر است كه خدائى را ياد كنيد كه اين خدا همان كسى است كه «يصلّى عليكم»؛ بر شما درود مي فرستد، صلوات مي فرستد. خداى متعال صلوات را به شما مي فرستد. «هو الّذى يصلّى عليكم و ملائكته»؛ نه فقط خداى متعال، ملائكه‏ى الهى هم بر شما مؤمنين درود و صلوات مي فرستند؛ كه صلوات از طرف پروردگار، رحمت اوست؛ صلوات از ملائكه، استغفارى است كه براى مؤمنين مي كنند؛

«و يستغفرون للّذين امنوا»، كه در آيات قرآن هست.

ذکر

چرا اين رحمت و اين صلوات و اين استغفار را ذات اقدس حق و فرشتگان الهى براى شما از عالم غيب، از ملأ اعلى مي فرستند، «ليخرجكم من الظّلمات الى النّور»؛ براى اينكه شما را از ظلمات نجات بدهند، به نور بكشانند، كه داستان اين ظلمات و اين نور هم داستان گسترده و مفصلى است.ظلمات در انديشه‏ى ما، ظلمات در قلب ما، در خلقيات ما؛ و نور در مقابل اينهاست.

عمل هم مي تواند ظلمانى باشد، هم مي تواند نورانى باشد؛ ذهن و فكر و عقايد انسان مي تواند نورانى باشد، مي تواند ظلمانى باشد؛ خلقيات و صفات انسان مي تواند ظلمانى باشد، مي تواند نورانى باشد؛ حركت اجتماعى يك ملت مي تواند به سمت ظلمات و تاريكى باشد، مي تواند به سمت نور باشد.

اگر بر ملتى، بر كشورى، بر فردى، شهوات غالب شد، خشونت ناشى از حيوانيت غالب شد، حرص غالب شد، دنيادارى و دنياطلبى غالب شد، اين ظلمات است؛ حركت ظلمانى است، جهت ظلمانى است، هدف هم ظلمات است. اگر نه، معنويت غالب شد، دين غالب شد، انسانيت غالب شد، فضائل اخلاقى غالب شد، خيرخواهى غالب شد، صدق و راستى غالب شد، اين مي شود نورانيت.

خداى متعال و ملائكه‏ى او ما را براى اين تجهيز مي كنند كه از آن ظلمات خلاص كنند و ما را وارد اين وادى نور كنند. ذكر خدا را بكنيد؛ اين هم علت و دليلش.(1)

پی نوشت:

1- بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى‏ در ديدار مسئولان و كارگزاران نظام

منبع :

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.