تبیان، دستیار زندگی
شیخ بزرگوار كلینی (ره) از امام صادق ـ علیه السلام ـ روایت‎ ‎كرده است كه «به قرآن ‏تفأل مكن».(8)‏‎ علامه مجلسی (ره) می‌فرماید: « این حدیث را تأویل ‌كرده‌اند به این كه از فال‎ ‎گشودن ‏قرآن برای استنباط احوال آیندهاز آیات [پیشگویی] نهی شده است، چنان كه ب
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

استخاره و تفأل؛ آری یا خیر؟

قرآن

درباره‌ی استخاره سه دیدگاه وجود دارد‎

‏1- دیدگاه افراطی: كه این دیدگاه از آنِ‎ ‎كسانی است كه عقل را محدود دانسته و ‏مشورت را نیز رایزنی با عقل‌های محدود تلقی‎ ‎می‌كنند. از نظر این گروه در همان ابتدای ‏كار باید به سراغ تسبیح یا قرآن رفت و از‎ ‎خداوند راه صحیح و خیر را طلب نمود‏‎.‎

‏2- دیدگاه تفریطی: این دیدگاه به كلی منكر‎ ‎استخاره و تفأل است.‏‎

‏3-‏‎ ‎دیدگاه معتدل: كه صاحبان آن معتقدند با توجه به جایگاه‎ ‎عقل و مشورت، استخاره و ‏تفأل عین خردورزی است. بسیاری از روایات وجود دارد كه در‎ ‎آن‌ها استخاره و تفأل مورد ‏تأیید و سفارش امامان معصوم ـ علیهم السلام ـ واقع شده‏‎ ‎است. در این نوشتار ضمن ‏تبیین مفهوم استخاره دلایل جواز استخاره با قرآن را ذكر می‌نماییم و نیز روایاتی راكه در ‏آن‌ها تفأل به قرآن مورد نهی واقع شده است را بررسی می‌نماییم‎.

معنای استخاره

استخاره دو معنی دارد: یكی از آن‌ها معنای حقیقی‎ ‎استخاره است (یعنی استخاره‌ی ‏مطلق) و در اخبار و روایات(1) ‎ما از آن بیشتر نام برده شده و پیش خواص، متعارف است و ‏آن،‎ ‎طلب خیر نمودن از خدا است. این نوع استخاره در تمام كارهایی كه انسان می‌كند، ‏خوب و‎ ‎مستحب است‎.‎‏ ‏‎

معنای دیگر استخاره این است كه پس از آن ‌كه انسان به كلی در امری متحیر و‎ ‎وامانده ‏شد، به طوری كه نه عقل خودش وی را به خوبی و بدی آن راهنمایی كرد، و نه عقل‏‎ ‎دیگری راه خیر و شر را به او فهماند، و نه خدای جهان در باره‌ی آن كار، تكلیفی و‎ ‎فرمانی ‏داشت كه راهنمای او باشد، در این صورت كه هیچ راهی برای پیدا كردن خوب و بد‎ ‎در كار ‏نیست، اگر یكی پیدا شود و انسان را به یك سوی كار، دلگرم كند و با اراده‌ی‎ ‎راسخ و ‏امیدوارانه به كار وادار كند، چه منّت بزرگی به انسان دارد. ‏

اینجا‎ ‎دین‌داران می‌گویند: خدای عالم كه پناه بیچارگان و دادرس افتادگان است، در حالت‎ ‎تحیر و دو دلی، یك راه امیدی بر روی انسان باز كرده و اگر انسان با این حال اضطرار‎ ‎به او ‏پناه ببرد و از او راهنمایی جوید، خدای جهان كه قادر بر پیدا و نهان است، یا‏‎ ‎دل او را به ‏یك‌سو می‌كشاند و راهنمای قلب او می‌شود (در استخاره قلبی) كه او مقلب‎ ‎القلوب ‏است، یا دست او را به یك طرف تسبیح می‌اندازد (در هنگام استخاره با تسبیح)‏‎ ‎یا به ‏وسیله‌ی قرآن، دل او را گرم می‌كند (در استخاره با قرآن)‏‎.‎‏(2)‏

لازم به ذكر است كه از روایات، صحّت هر دو‎ ‎معنی استفاده می‌شود‎. ‎

دلایل جواز استخاره با قرآن‎

در باره‌ی استخاره با‎ ‎قرآن روایاتی از پیشوایان معصوم ـ علیهم السلام ـ نقل شده است ‏كه به برخی از آن‌ها‎ ‎اشاره می‌شود‎:

‏1ـ روایت شده است كه: یَسع بن عبدِالله قمی به امام صادق ـ علیه‎ ‎السلام ـ عرض كرد: ‏گاهی می‌خواهم كاری انجام دهم ولی متحیر هستم كه آیا انجام دهم‎ ‎یا نه؟ امام صادق ‏ـ علیه السلام ـ به او فرمود: هنگام نماز ـ كه شیطان از هر وقت‎ ‎دیگر از انسان دورتر ‏است ـ قرآن را بگشا، اولین آیه‌ای كه در آغاز صفحه دست راست‎ ‎می‌بینی، عمل كن‎.‎‏(3)‏‎

‏2‏‎ ‎ـ از رسول‎ ‎خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ نقل شده است كه فرمود: هنگام ‏استخاره با قرآن،‎ ‎ابتدا سه بار سوره‌ی توحید را بخوان سپس سه بار صلوات بر محمد و ‏آلش بفرست، سپس‎ ‎بگو: «اللهم تفألتُ بِكِتابكَ و تَوكلتُ عَلیكَ فَأرِنی مِن كِتابكَ مَاهُو ‏مَكتومٌ مِن سِركَ المَكنونِ‎ ‎فِی غَیبكَ». یعنی: خدایا به كتاب تو تفأل می‌زنم، و بر تو توكل ‏می‌كنم و از كتابت‎ ‎آنچه را كه در نهان غیب تو، پوشیده شده به من بنمایان.» پس از این ‏دعا، قرآن را‎ ‎بگشا و از سطر اول، صفحه‌ی سمت راست، مقصود خود را به دست آور‎.‎‏(4)‏‎ 

‏3ـ وقتی خبر تولد زید را به پدر بزرگوارش‎ ‎امام سجاد ـ علیه السلام ـ، امام ـ علیه السلام ‏ـ به اصحاب خود رو كرد و فرمود:‏‎ ‎نام این كودك را چه بگذارم؟ هر كس، نامی گفت، حضرت ‏قرآن طلبید قرآنی را به آن حضرت‎ ‎دادند، قران را باز كرد، این آیه آمد: «و فضل اللهُ ‏المجاهدینَ علی القاعدینَ اجراً‏‎ ‎عظیماً»(5)‏‎ 

بار دیگر قرآن را‎ ‎گشود، این بار در آغاز صفحه‌ی اول قرآن، این آیه آمد: «اِن اللهَ اشتَرَی مِنَ ‏المؤمنینَ‎ ‎اَنفسَهم وَ اَموالَهُم باَنَّ لَهُم الجَنّةَ یُقاتِلونَ فِی سَبیلِ اللهِ... وَ ذلك هِو الفَوزُ ‏العَظیم»(6).‏‎ ‎امام سجاد ـ علیه السلام ـ به این‎ ‎دو آیه نظر انداخت و دید هر دو در مورد ‏جهاد در راه خدا است و از آنچه كه رسول خدا‎ ‎ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و علی ـ ‏علیه السلام ـ در مورد «زید» فرموده بودند‎ ‎كه در صلب امام سجاد ـ علیه السلام ـ پدید ‏می‌آید، دریافت كه این كودك همان زید‎ ‎است، آنگاه مكرّر به حاضران فرمود: «سوگند به ‏خدا این همان «زید» است و نام او را‎ ‎زید گذاشت».(7)‏

روایتی كه از تفأل به‎ ‎قرآن نهی می‌كند‎

شیخ بزرگوار كلینی (ره) از امام صادق ـ علیه السلام ـ روایت‎ ‎كرده است كه «به قرآن ‏تفأل مكن».(8)‏‎

علامه مجلسی (ره) می‌فرماید: « این حدیث را تأویل ‌كرده‌اند به این كه از فال‎ ‎گشودن ‏قرآن برای استنباط احوال آینده از آیات [پیشگویی] نهی شده است، چنان كه برخی از ‏جاهلان،‎ ‎این روش را وسیله‌ای برای كسب روزی خود قرار داده‌اند و به این صورت، مردم را ‏فریب‎ ‎می‌دهند و ممكن است مقصود، نهی از تفألی باشد كه بیشتر مردم از دیدن یا ‏شنیدن بعضی‎ ‎امور اعتقاد پیدا می‌كنند و برخی را مبارك و برخی دیگر را شوم می‌گیرند، ‏بدین صورت‎ ‎كه از آیات قرآن كریم نیز فال نیك و فال بد گرفته شود. و شاید یك حكمتش ‏این باشد كه‎ ‎اگر موافق نیفتاد باعث كم اعتقادی مردم به قرآن نگردد‎.‎‏(9)‏‎

تذكر این نكته نیز لازم است كه كسانی كه با قرآن، انس و‎ ‎الفتی ندارند و محكم و ‏متشابه آن را نمی‌شناسند و از علم تفسیر، بهره‌ای ندارند،‎ ‎باید از استخاره و تفأل با ‏قرآن، سخت بپرهیزند و آیات خدا را به بازی نگیرند، شاید‎ ‎این حدیث شریف در اصول ‏كافی، خطاب به این دسته از افراد باشد. زیرا استخاره و فال‎ ‎معمولاً معنای یكسانی ‏دارند، چنان‌كه در دعای استخاره با قرآن می‌گوییم: «اللهم‎ ‎تفألتُ بكِتابكَ، یعنی خدایا به ‏كتاب تو فال می‌زنم» شاید بتوان این فرق را هم قائل شد‎ ‎كه از میان انواع استخاره، ‏استخاره‌هایی كه ابزار محسوسی مثل قرآن، تسبیح، دیوان،‎ ‎شعر، كاغذ و.... دارند، آنها ‏را فال هم می‌گویند؛ و استخاره‌هایی كه هیچ ابزاری جز‎ ‎دعا و قلب ندارند، آنها را فقط ‏استخاره می‌گویند؛ مثل استخاره‌های مطلق، قلبی،‎ ‎مشورتی‎.‎‏(10)‏‎

معرفی منابع جهت‎ ‎مطالعه بیشتر

‏1ـ شیخ میرزا ابوالمعالی، الاستخاره، (قم؛ مؤسسة الامام المهدی،‎ ‎ج 1، 1411، هـ).‏‎

‏2ـ بهاءالدین خرمشاهی، دانشنامة قرآن، تهران،‎ ‎انتشارات دوستان، 1377، ج 1، ص 198


‏1-‏‎ ‎ر.ك: وسائل الشیعه، باب صلوة‎ ‎استخاره‎.

‏2-‏‎ ‎ابوالفضل‎ ‎طریقه‌دار، كندوكاوی در باره‌ی استخاره و تفأل، قم، انتشارات مدین، چاپ ‏دوم، 1374،‎ ‎ص 98 الی 100، به نقل از كشف اسرار، امام خمینی، قم، انتشارات پیام ‏اسلام، ص 89‏‎.

‏3- مجلسی، محمد باقر، مفاتیح‎ ‎الغیب، ص 42 و 43‏‎.

‏4- مجلسی،‏‎ ‎محمد باقر، بحارالانوار، ج 91، ص 241‏‎.

‏5- نسأ/ 95‏‎.

‏6- توبه/ 111‏‎.

‏7- ابوالفضل طریقه‌دار، استخاره و تفأل، ص 26 به نقل از عیون‏‎ ‎اخبار رضا، ج 1، ص 195‏‎.

‏8-‏‎ ‎كلینی، محمد بن یعقوب، اصول كافی، ج 2، ص 629‏‎.

‏9- مجلسی،‎ ‎محمد باقر، مفاتیح الغیب، ص 42 و 43‏‎.

‏10- ابوالفضل طریقه‌دار، كندوكاوی در باره‌ی‎ ‎استخاره و تفأل، قم، انتشارات مدین، چاپ ‏دوم، 1374، ص 21‏‎.‎

www.andisheqom.com