تبیان، دستیار زندگی
انسان، بسیار كوچك تر از آنست كه بتواند به كرانه های ساحت وجودِ بی انتهایش دست یازد. هر روزی كه می گذرد ابعاد تازه ای از قیام و نهضت او آشكار گشته، و هر چه بشر در معقول و منقول، عمیق تر و در قلمرو اندیشه كامل تر می شود، حیرت...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

راستی صاحب عاشورا كیست؟

انسان، بسیار كوچك تر از آنست كه بتواند به كرانه های ساحت وجودِ بی انتهایش دست یازد.

هر روزی كه می گذرد ابعاد تازه ای از قیام و نهضت او آشكار گشته، و هر چه بشر در معقول و منقول، عمیق تر و در قلمرو اندیشه كامل تر می شود، حیرت او نسبت به عظمت آن بزرگوار بیشتر می گردد.

امام حسین علیه السلام حقیقتی است جامع و كامل، كه هر یك از خردمندان و دانشمندان و نویسندگان و محقّقین در طول تاریخ، به فراخور درك و علم و اندیشه ی خود، تنها در گوشه هایی از آن دریای بیكران سیر كرده و توشه اندوخته اند.

هدایت بشر هم چنان كه علّت مُحدثه می خواهد، نیازمند علّت مُبقیه نیز هست. علّت محدثه ی آن با بعثت انبیاء عظام از آدم تا خاتم «علیهم السلام» در طول قرون و اعصار محقّق گشته، و تحقّق علّتِ مبقیه هم به ولایت كبری امكان پذیر شده است. و امام حسین علیه السلام علّت مبقیه، و رمز بقای دعوت انبیاء، و شریعت سیّد المرسلین می باشد، كه هم نبوّت و هم ولایت، به یِمن وجودِ او باقی مانده است.

بنی امیّه كه بنای حكومت آنان در سقیفه پایه گذاری شد و با نیرنگ و سیاست یهود و نصاری شكل گرفت، در صدد محو اسلام و قرآن بودند و این فكر پلید را پیوسته در سر می پرورانیدند، كه با از بین رفتن اركان ایمان، حتّی نامی از اسلام باقی نماند.

معاویه آن عنصر خبیث و نیرنگ باز، با نقشه های جنایت بار خویش، زمینه ی حكومت فرزند نامشروع خود را فراهم آورد و یزید هم آشكارا در جهت محو اسلام می كوشید. او چنین خیال می كرد كه با به شهادت رساندن امام حسین علیه السلام همه چیز تمام می شود، اتّفاقاً اوضاع و شرایط و ظواهر حال نیز نشان می داد كه بعد از حادثه ی عاشورا، دیگر هیچ نام و نشانی از دین و قرآن باقی نخواهد ماند.

امّا دیری نپایید كه سیمای پر فروغ سالار شهیدان و پیشوای آزادیخواهان، از پسِ ابرهای تیره و تار، برای همگان آشكار گشت، و دوست و دشمن به حقیقت آن سرور پی بردند، و سرلوحه ی صفحات زرّین تاریخ را به آن حضرت اختصاص دادند، ولی از یزید و معاویه نامی جز برای ننگ و لعن و نفرین باقی نماند.

امروز نه تنها شیعیان، عاشق و دلباخته ی امام حسین علیه السلام هستند، بلكه از هر كیش و آیینی در گوشه و كنار گیتی، دل های ستمدیگان و آزادیخواهان به عاشورا و كربلا معطوف، و از مدرسه ی عشق و ایثار او بهره ها می برند.

گاندی – مصلح بزرگ هند – می گوید:

«من برای مردم هند چیز تازه ای نیاوردم، فقط نتیجه ای را كه از مطالعات و تحقیقاتم درباره ی تاریخ زندگی قهرمانان كربلا به دست آورده بودم، ارمغان ملّت هند كردم».

«اگر بخواهیم هند را نجات دهیم، واجب است همان راهی را بپیماییم كه حسین ابن علی پیمود...»(

1).

ماربین آلمانی می گوید:

«پیروان وجدان اگر با نظر دقیق، اوضاع و احوال آن دوره و پیشرفت مقاصد بنی امیّه و وضع سلطنت و دشمنی و عداوت آنها را با حقّ و حقیقت بنگرند، بدون تأمل تصدیق خواهند كرد كه حسین علیه السلام با قربانی كردن عزیزترین افراد خود و با اثبات مظلومیّت و حقانیّت خود، به دنیا درس فداكاری و جانبازی آموخت و نام اسلام و اسلامیان را در تاریخ ثبت و در عالم بلند آوازه ساخت».

« و اگر چنین حادثه ی جانگدازی پیش نیامده بود، قطعاً اسلام به حالت كنونی باقی نمی ماند و ممكن بود یك باره اسلام و اسلامیان محو و نابود گردند...»(2).

توماس كارلایل – مورّخ مشهور انگلیسی – می نویسد:

«بهترین درسی كه از تراژدی كربلا می گیریم آنست كه حسین و یارانش ایمان استوار به خدا داشتند، آنها با عمل خود روشن كردند كه تفوق عددی در جایی كه حق با باطل روبه رو می شود اهمیتی ندارد، پیروزی حسین با وجود اقلیتی كه داشت باعث شگفتی من است»(3).

دانشمند معاصر مسیحی «انطون بارا» كتاب «اَلْحُسَیْنُ فِی الْفِكْرِ الْمَسِیحِیّ» را متواضعانه به آستان آن جناب تقدیم نموده است.

امام حسین علیه السلام تنها در محدوده ی عصر خویش مشعل هدایت و كشتی نجات نبوده، بلكه در طول قرون و اعصار، توده های فراوانی را به سوی خود جلب كرده، كه به شاهراه هدایت رهنمون شده اند، یك نمونه آن دانشمند معاصر است كه كتاب «شَیَّعَنِی الْحُسَیْنُِ» را در مورد كیفیت هدایت یافتنش به آیین حقّ، در پرتو بررسی تاریخ عاشورا به رشته ی تحریر در آورده است.

پی نوشت ها:

1- حسین علیه السلام پیشوای انسان ها / 30، به نقل از مجله ی «الغریّ» شماره ی ربیع الأوّل 1381.

2- حسین علیه السلام پیشوای انسان ها / 38.

3- حسین پیشوای انسان ها / 31، به نقل از مجله ی نور دانش سال دوم شماره ی سوم / 96.