تبیان، دستیار زندگی
تن آدمی شریف است به جان آدمیت نه همین لباس زیباست نشان آدمیت شیخ اجل سعدی علیه الرحمه لباس ، از عناصر نشان‌دهنده ی فرهنگ و هویت ملی گروه‌های انسانی است، چرا كه فرهنگ عبارت است از "شیوه زندگی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آدمی ، شریف ، جان ، لباس

آدمی ، شریف ، جان ، لباس

تن آدمی شریف است به جان آدمیت

نه همین لباس زیباست نشان آدمیت

شیخ اجل سعدی علیه الرحمه

لباس ، از عناصر نشان‌دهنده ی فرهنگ و هویت ملی گروه‌های انسانی است، چرا كه فرهنگ عبارت است از "شیوه زندگی اعضا یک جامعه معین، عادات و رسوم آنها‌، همراه با کالاهای مادی که تولید می‌کنند" (گیدنز ،56:1989).

با توجه به این تعریف ، لباس را باید پدیده‌ای فرهنگی و مصداقی از عادات اجتماعی دانست كه در قالب كالایی اقتصادی نقشی جدی در هویت اعضای یك جامعه و جریان امور آن ایفا می‌كند.

انگیزه ی اصلی پدیدآوردن پوشاك و جامه ناشی از نیاز آدمی به محافظت از بدن خود در برابر عوارض طبیعی به ویژه گرما و سرما بوده است. انسان‌های اولیه از برگ درختان و پوست حیوانات به عنوان پوشش برای حفاظت از بدن خود در برابر سرما و گرما استفاده می‌كرده‌اند. نوع پوشش انسان ها تحت تاثیر عوامل مختلف قرار داشته است.

مشیر پور در مقاله ی خود با عنوان "تاریخ تحول لباس در ایران از آغاز تا اسلام" به برخی از این عوامل اشاره می‌كند. از نظر وی (مشیر پور 17:1345) "آب و هوا، کار و پیشه، جنگ و تحولات اجتماعی از عوامل موثر در لباس بوده است". به غیر از این عناصر "مراسم سنتی و فرهنگی نظیر مناسک مذهبی، جشن‌ها و سوگواری‌ها در نوع و شکل حتی رنگ پوشاک" تاثیر‌گذار شناخته شده است (متین ،12:1383).

سیر تحول لباس

هنگامی كه هر وسیله زندگی از حد رفع نیاز های ابتدایی و نخستین خود خارج شود ، حالت تفنن به خود می‌گیرد و در طول زمان از شكل اولیه و صورت ساده خود بیرون آمده و وسیله ی هنر نمایی و ابراز سلیقه می‌شود. تن پوش آدمیان نیز به مقتضای اقلیم زیست، درجه تمدن و فرهنگ، عقاید مذهبی و آداب و رسوم دستخوش دگرگونی‌های بی شمار و شگفت‌انگیزی شده است كه عوامل اجتماعی و اقتصادی و ارتباطی ، به ویژه سلیقه و ابتكار تولیدكنندگان و فروشندگان در تكامل و تنوع آن سهم به سزایی داشته است.

اقوام، نسل‌ها و گروه های مختلف اجتماعی براى معرفی خود می‌توانند از طراحی لباس به عنوان نماد استفاده كنند و فرهنگ خودشان را ارائه دهند. انسان‌ها در زندگی اجتماعی خود، به منظور ایجاد ارتباط و رساندن پیام دلخواه از "نشانه"هایی استفاده می‌کند. یکی از مشهودترین این نشانه‌ها پوشاک است که زبان خاص خود را دارد و از ابزارهای کارآمد و موثر در پیشبرد هر گونه هویت‌سازی و هویت‌پردازی می باشد. (متین ،47:1383)

در واقع كسی كه لباس خاصی برتن دارد ذهنیت‌ها و باورهای قومی و فرهنگی یا تاریخی خود را به صورت فشرده در قالب آن پوشش خاص ابراز می‌كند. امروزه هدف از پوشش لباس تنها حفاظت نیست ، بلکه به غیر از بعد زیبایی نشانگر شخصیت، هویت و تمكن مالی افراد هم است و به نوعی می توان گفت طبقه ی اجتماعی ، قدرت و نفوذ افراد را با زبان فصیح و شیوا پوشاك می‌توان فهمید.

تاریخچه لباس

ظهور لباس با مفهوم و شكل امروزی آن از مشرق زمین بوده است. البته در این زمینه تردیدهایی نیز مطرح شده ولی آنچه كه مسلم است وجود شواهدی است كه نشان دهنده ی پوشش اقوام ایلامی در 1350 قبل از میلاد در این سرای كهن است. "به شهادت آثاری كه از تمدن ایلامی به دست آمده لباس بابلی‌ها و آشوری‌ها بسیار متنوع و گوناگون بوده است . آنان لباسی به نام «كندیس» به تن می‌كردند كه از پشم، كتان و ابریشم تهیه می‌شد. كندیس موجود در این دوران لباسی بود با آستین‌های گشاد كه به صورت پیلی‌هایی منظم در پشت بازو قرار می‌گرفت. دامن این لباس در جلو شكم یا در زیر پهلوها چین می‌خورد و به شكل پیلی‌هایی منظم در می‌آمد. در زیر این لباس، پیراهن و شلوار زیر و جوراب می‌پوشیدند.

لباس ایرانیان باستان

در ایران باستان اقوام ایرانی كه از اعصار باستان اعتقاد به پوشیدگی و مستوری لباس داشته و ایرانیان «لباس كامل» به تن می كرده اند. "لباس كامل متشكل از یك دامن بلند و تن پوشی با آستین های بلند بوده كه بر تن پیكره های پادشاهان و ملكه های ایلامی یافت شده است. مردان بلند پایه اجازه داشتند كندیس بر تن كنند كه آن را نیز پادشاه هدیه می داد.

بعدها كندیس جای خود را به كتی داد كه روی شلوار پوشیده می شد و به طور یقین منشاء كت و شلوار استاندارد امروزی مردان بوده است. هم چنین دختران و پسران در سن ازدواج (15 سالگی) موظف بودند كمربند تبرك یافته ای را به كمر ببندند. از زنان ایران باستان شمار اندكی تندیس به جای مانده است و همین امر اظهار نظر در مورد پوشش آن ها را دشوار می كند؛ زیرا زنان در زندگی اجتماعی شركت چندانی نداشته‌اند ولی نقش برجسته ای كه از سده پنجم پیش از میلاد در دست است، یك ملكه را در پیراهن و شلواری كامل نشان می دهد و احتمالاً لباس زنان دوران های بعد نیز چنین بوده است."

پارسیان لباس‌هایی مانند لباس های مردم امروزی بر تن می كردند جز دو دست؛ باز گذاشتن هر یك از قسمت های بدن را خلاف ادب می شمرده و برای ستر سر و پای خود؛ از سربند یا كلاه و پاپوش استفاده می كرده اند.

گفته می شود بسیاری از طرح های کنونی پوشاک؛ از جمله لباس های مربوط به دوچرخه سواری و اسب سواری از لباس های ایران باستان الهام گرفته شده است و پوشاک قبایل "كرد" و "لر" در ایران نیز تا حد زیادی ملهم از لباس های هخامنشیان و پارت ها است.

بیش تر مورخین چنین اظهار نظر كرده اند كه لباس مادها را هخامنشیان نیز مورد استفاده قرار داده اند.

"با قبول دین اسلام و تأكیدات رسول اکرم بیش از پیش بر پوشیدگی دقت می‌كردند، در گذار زمان تحت فشارهای گوناگون قرار گرفته‌اند. هجوم مغول نمونه‌ای از این فشارها مبنی بر حضور زن بدون پوشش در مجامع عمومی بود كه پس از قدرت گرفتن حكومت‌های شیعی چون سربداران و صفویان منتفی شد و زن ایرانی با پوشش همچنان به حضور خود در اجتماع پرداخت."

در ایران امروزی اقوام مختلف ایرانی با توجه به فرهنگ ها و آداب و رسوم خاص خود دارای لباس های مخصوصی هستند. زنان روستایی و ده نشین، به ویژه زن ایلاتی و عشایری، بنابر ذوق ملی و روح زیباپسند خود و برای ایجاد تنوع و خوش‌آیندی در اقلیم‌های خشك و یك نواخت، دشت‌ها و بیابان ها یا سرزمین‌های سبز و خرم و تطابق خود با محیط، در انتخاب شكل و رنگ پارچه جامه‌های خود، اغلب به رنگ های شاد و تركیب های زیبا و دل نواز روی می‌آورند.

تهیه‌ی لباس مانند تهیه و مصرف هر كالای مادی دیگر تابع وضعیت اقتصادی افراد و نیز نشانه ای از پایگاه اجتماعی آن هاست. تهیه ی لباس در قالب الگوهای رفتاری متفاوتی اتفاق می افتد. از یك سو می توان به سخت گیری مطلق و "مشكل پسندی" و از سوی دیگر می توان به ساده گیری و "بی مبالاتی" در انتخاب لباس اشاره كرد. تهیه ی لباس، در عین فردی بودن، تابع ارزش های اجتماعی هم هست و لذا باید آن را عملی جمعی نیز دانست. در بسیاری از موارد افراد در انتخاب لباس خود بیش از راحتی و توجه به كاركرد اصلی لباس، به موضوعاتی از جمله برازندگی آن یا نظر دیگران اهمیت می دهند. مد نیز به عنوان یكی از عواقب رشد صنایع جهانی فرهنگی و بنگاه های جهانی تولید پوشاك یكی از عوامل موثر در انتخاب لباس به نظر می رسند.

یكی از مخاطرات رشد صنایع فرهنگی غرب و به ویژه پدیده ی جهانی شدن تغییر الگوهای پوشاك در جوامع مختلف است. امروزه در بسیاری از نقاط دنیا می توان شاهد رواج شیوه های همسان شده و وارداتی لباس و كنار گذاشته شدن انواع پوشش های سنتی بود. این موضوع دست كم حاكی از دو بعد بسیار مهم پوشاك است: بعد فرهنگی و بعد اقتصادی. رواج شیوه های جدید و دائما متغیر پوشش ابزاری چند منظوره شده است كه از سویی هویت فرهنگی ساكنان مناطق و فرهنگ های مختلف را با هم شكلی تهدید، و از سوی دیگر آن ها را به بازار مصرفی برای تامین منافع مالی شركت های عظیم تولید پوشاك تبدیل می كند.

منبع : برگرفته از پیشگفتار نظرسنجی "شیوه ی انتخاب لباس مردم تهران " در مركز تحقیقات و مطالعات رسانه‌ای روزنامه همشهری

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.