تبیان، دستیار زندگی
پنجمین و آخرین نشانه از نشانه‏هاى حتمى قتل نفس‏زكیه است. نفس‏زكیه به معناى ‏انسان بى‏گناه است‎.‎‏ وی ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

لزوم تفكیك علائم‏حتمى ظهور از علائم غیرحتمى

‏(6)‏‎

سجده

جانی فدای قدوم آقا!

(قتل نفس‏ زكیه‏)

‏... آنچه گذشت:‏

بیش از دو هزار نشانه براى فرج، ظهور و رستاخیر در كتب حدیثى نقل شده كه مى‏توان ‏آنها را به چهار دسته تقسیم نمود:‏‎ ‎فِتَن؛‎ ‎مَلاحم؛‎ ‎علائم‏ ظهور؛‎ ‎اشراط الساعة.‏‎ ‎

و از این 2000 نشانه، مطابق تحقیق در روایات فقط  5 واقعه، علامت حتمی ظهور است ‏این اختلاف بسیار در تعداد وقایع حتمی و غیر حتمی نیازمند بازشناسی‎ ‎محققانه است‏.

فرق اساسى این نشانه‏هاى پنجگانه با دیگر نشانه‏ها در این ‏است كه با تحقق ‏یافتن هر ‏یك از نشانه‏هاى غیرحتمى دل‏ها آكنده از سرور مى‏شود. یاد یار مهربان در اعماق جانِ ‏شیفتگان ظهور و مشتاقان حضور روحى تازه مى‏دمد ‏

و خلاصه آنكه: منظور از بیان علائم ‏ظهور آن است كه هر كس بخواهد از خطر ضلالت در ‏امان باشد، آنها را فرابگیرد تا كسى را در برابر خداوند حجّت نباشد. كه مقتضاى آن وجوب ‏فراگیرى علائم‏ظهور و معذور نبودن احدى در ندانستن آنها مى‏باشد.‏

در پنج قسمت پیشین، پس از تبیین موضوع و واژگان بحث، 4 مورد از علایم یعنی "خروج سفیانی"، "قیام یمانی"، "ندای آسمانی" و "خسف بیدا" بررسی شد و ‏اكنون و در این نوشتار پایانی مورد پنجم بررسی و مطلب جمع می‌گردد.‏

‎ ‎

‎ ‎

‏5 - قتل نفس‏ زكیه‏‎ ‎

پنجمین و آخرین نشانه از نشانه‏هاى حتمى، قتل نفس‏زكیه است. نفس‏زكیه به معناى ‏انسان بى‏گناه است. در احادیث و آیات، از چهار نفر به عنوان نفس‏زكیه یاد شده است.‏‎ ‎

  • نفس ‏زكیه معاصر حضرت خضر علیه السلام، او نوجوانى بود كه با همسالان خود ‏مشغول بازى بود، حضرت خضر علیه السلام او را كشت. حضرت موسى به او گفت: ‏‏«اَقَتَلْتَ نَفْساً زَكِیَّةً بِغَیرِ نَفْسٍ»؛ آیا شخص بى‏گناهى را كشتى كه كسى را نكشته ‏بود.(175)‏‎ ‎
  • نفس‏ زكیه معاصر امام صادق‏ علیه السلام كه در مقابل منصور دوانیقى قیام كرد و با همه ‏طرفدارانش كشته شد. او محمد پسر عبداللَّه محض، نوه امام حسن مجتبى‏علیه السلام ‏بود و از مدعیان مهدویت به شمار مى‏رفت.(176) پیروان او حدیث معروف اِسْمُهُ اِسْمى را ‏براى انطباق با او تحریف كرده و جمله: اِسمُ اَبیهِ اِسمُ اَبى را بر آن افزودند. احمد حنبل ‏این حدیث را با سه طریق در مسند خود نقل كرده كه هر سه با جمله: یُواطِى‏ءُ اِسْمُهُ ‏اِسْمى ختم شده. یعنى مهدى همنام من است.(177) طبرانى آن را با 14 طریق از ‏پیامبراكرم روایت كرده كه به همان جمله ختم شده است.(178) ولى پیروان نفس‏زكیه ‏جمله اِسْمُ اَبیهِ اِسمُ اَبى را بر آن افزودند. یعنى نام پدرش نام پدر من است!!(179)‏‎ ‎

‏نفس‏زكیه موعود، دقیقاً سه ماه و دو روز بعد از ظهور و 15 روز پیش از قیام جهانى، روز ‏‏25 ذیحجة الحرام در میان ركن و مقام به شهادت مى‏رسد.

نفس‏زكیه از كودكى زبانش مى‏گرفت(180) و لذا حدیثى جعل كرده به ابوهریره نسبت ‏دادند كه: مهدى نامش محمدبن عبداللَّه است و در زبانش عیبى هست!!(181) بعد از ‏نفس‏زكیه منصور نیز از همین حیله استفاده كرد، پسرش را محمد نام نهاد و به مهدى ‏ملقب ساخت و چون نام منصور عبداللَّه بود، او نیز مشمول این حدیث مجعول شد و به ‏مهدى عباسى شناخته شد. و براى تثبیت آن، حدیث دیگرى جعل كرد و به پیامبر اكرم‏ ‏صلى الله علیه و آله و سلم نسبت داد كه مهدى از فرزندان عمویم عباس مى‏باشد!! این ‏حدیث مجعول را فقط محمدبن ولید نقل كرده كه كارش جعل حدیث بود.(182) پیروان ‏نفس‏زكیه، احادیث نفس‏زكیه موعود را نیز به او تفسیر كردند و به این وسیله او را در تاریخ ‏به عنوان نفس‏زكیه مشهور كردند.‏‎ ‎

  • نفس‏زكیه دیگرى در احادیث آمده كه در آستانه ظهور در نجف اشرف به شهادت مى‏رسد. ‏امیرمؤمنان ‏علیه السلام در خطبه‏اى كه به خطبه المخزون معروف شده، در میان ‏نشانه‏هاى ظهور مى‏فرماید: وَ قَتْلُ النَّفْسِ ‏الزَّكِیَّة بِظَهْرِ الكوفَة فی سَبعین؛ و كشته شدن ‏نفس‏زكیه (انسان بى‏گناهى) در پشت كوفه (نجف) با 70 تن.(183) شیخ مفید نیز به ‏هنگام شمارش نشانه‏هاى ظهور، از كشته شدن نفس‏زكیه با 70 تن از صالحان در پشت ‏كوفه سخن گفته است.(184)‏‎ ‎

اما هیچكدام از این سه مورد ربطى به نفس‏زكیه موعود ندارد.‏‎ ‎

بقیت الله
  • نفس ‏زكیه از نشانه‏هاى حتمى:

آخرین نشانه از نشانه‏هاى حتمى در آستانه قیام ‏جهانى حضرت بقیةاللَّه - ارواحنافداه - قتل نفس‏زكیه است كه در مسجد الحرام، در میان ‏ركن و مقام به هنگام قرائت پیام امام به شهادت مى‏رسد.‏‎ ‎

نفس‏زكیه معاصر حضرت خضر حدود 5000 سال پیش از تولد امام عصر كشته شده. ‏نفس‏زكیه معاصر امام صادق‏علیه السلام نیز حدود 110 سال قبل از تولد آن حضرت كشته ‏شده. نفس‏زكیه‏اى كه در نجف اشرف كشته مى‏شود، در آستانه ظهور مى‏باشد. ولى ‏نفس‏زكیه موعود، دقیقاً سه ماه و دو روز بعد از ظهور و 15 روز پیش از قیام جهانى، روز ‏‏25 ذیحجة الحرام در میان ركن و مقام به شهادت مى‏رسد. لذا امیر مؤمنان‏ علیه السلام در ‏خطبه المخزون هر دو را در كنار یكدیگر بیان مى‏كند: وَ قَتلُ النَّفس الزَّكیَّة بِظَهْرِ الكُوفَة فی ‏سَبعین، وَ الْمَذْبوحُ بَینَ الرُّكن وَالمَقام؛ از نشانه‏هاى ظهور كشته شدن نفس ‏زكیه‏اى ‏‏است در پشت كوفه با 70 تن، و آنكه كشته مى‏شود در میان ركن و مقام.(185)‏‎ ‎

قتل نفس‏زكیه و خسف بیدا، از علامات ظهور به معناى اخص كلمه نمى‏باشند، ‏بلكه علامت خروج و قیام جهانى آن حضرت مى‏باشند

شیخ مفید نیز به پیروى از كلام امیر مؤمنان‏ علیه السلام این دو نشانه را كنار هم یاد كرده ‏است.(186)‏‎ ‎

كشته شدن نفس ‏زكیه در میان ركن و مقام از نشانه‏هاى حتمى است. در این رابطه ‏چندین حدیث با سند صحیح در بخش آغازین این نوشتار ذكر نمودیم و اینك حدیث دیگرى ‏مى‏آوریم كه آن را شیخ مفید از طریق فضل‏بن شاذان از امام باقر علیه السلام روایت كرده ‏كه فرمود: وَ قَتلُ النَّفس الزَّكیة مِنَ المحْتوم؛ قتل نفس ‏زكیه از نشانه‏هاى حتمى ‏است.(187) این حدیث به همین تعبیر از امام صادق‏ علیه السلام نیز روایت شده ‏است.(188)‏‎ ‎

نفس‏زكیه نامش محمد است. امام صادق‏علیه السلام در ضمن یك حدیث طولانى ‏مى‏فرماید: وَ قَتْلُ غُلامٍ مِن آلِ‏ مُحمَّد صلى الله علیه و آله و سلم بَینَ الرُّكنِ وَ المَقام، ‏اِسْمُهُ مُحمدبن مُحمد، وَ لَقَبُهُ النَّفسُ ‏الزَّكیَّة؛ قتل جوانى از آل ‏محمد صلى الله علیه و آله ‏و سلم در میان ركن و مقام كه نامش محمد فرزند محمد، و لقبش: نفس‏زكیه ‏مى‏باشد.(189)‏‎ ‎

این حدیث را فضل‏بن شاذان فقط با دو واسطه نقل كرده كه هر دو در حد اعلاى وثاقت ‏مى‏باشند.(190)

در این حدیث كه از نظر سندى در اوج صحت است، نام پدرش محمد ‏آمده، ولى در حدیث دیگرى از امام باقر علیه السلام حسن آمده است.(191)‏‎ ‎

نفس‏زكیه از تبار امام حسین‏علیه السلام است. امام باقرعلیه السلام در ضمن یك ‏حدیث طولانى مى‏فرماید: اگر هر چیزى بر شما مشتبه شود؛ هرگز پیمان پیامبر، پرچم ‏پیامبر، سلاح پیامبر، و نفس‏زكیه‏اى كه از نسل امام حسین‏علیه السلام است، بر شما ‏مشتبه نمى‏شود.(192)‏‎ ‎

پس آنچه ابو الفرج نقل كرده كه نفس‏زكیه از اولاد امام حسن مجتبى‏علیه السلام است، ‏از سوى پیروان نفس‏زكیه (محمدبن‏عبداللَّه‏بن‏حسن) جعل شده است.‏‎ ‎

حضرت مهدى دقیقاً 15 روز بعد از قتل نفس‏زكیه قیام جهانى خود را آغاز مى‏كند. امام ‏باقرعلیه السلام در این رابطه مى‏فرماید: لَیْسَ بَینَ قِیامِ القائِم وَ قَتلِ النَّفسِ ‏الزَّكیةِ أَكثَر ‏مِن خَمسةَ عَشْرَ لَیلَة؛ در بین قتل نفس‏زكیه و قیام قائم(193) جز 15 شب فاصله‏اى ‏نخواهد بود.(194)‏‎ ‎

نفس‏ زكیه بى‌گناه است. امیرمؤمنان‏علیه السلام در این رابطه مى‏فرماید: ریختن خون ‏حرام، در روز حرام، در شهر حرام، از تیره‏اى از قریش. سوگند به خدایى كه دانه را ‏شكافت و انسان را آفرید، پس از آن بیش از 15 شب حكومت نخواهد داشت.(195) ‏منظور از خون حرام؛ انسان بى گناه، منظور از روز حرام؛ ماه ذیحجة الحرام و منظور از ‏شهر حرام؛ مكه معظمه مى‏باشد.‏‎ ‎

نفس زكیه انسانی بی‌گناه و پاك به نام محمد از تبار امام حسین علیه السلام است

قتل نفس‏زكیه خیلى ناجوانمردانه است. امیرمؤمنان‏علیه السلام در این رابطه مى‏فرماید: ‏به خدا سوگند گویى به نوجوانى از قریش مى‏نگرم كه در خون خود دست و پا مى‏زند. ‏پس از این جنایت كسى در روى زمین عذر آنها را نپذیرد و دیگر براى آنها سیطره‏اى ‏نمى‏ماند.‏‎ ‎

نفس‏زكیه را به هنگام قرائت پیام حضرت مى‏كشند. امام باقرعلیه السلام مى‏فرماید: ‏قائم(196) به یكى از یارانش مى‏فرماید برو به سوى اهل مكه و بگو من فرستاده فلانى ‏هستم. او به شما مى‏گوید »ما اهل‏بیت رحمت و معدن رسالت و خلافتیم، ما ذریه پیامبر ‏و از تبار پیامبرانیم، ما مورد ستم واقع شدیم، ما پایمال و منكوب شدیم، از روزى كه پیامبر ‏ما رحلت كرده تا به امروز حق ما گرفته شده، ما از شما یارى مى‏طلبیم. ما را یارى ‏كنید.« هنگامى كه آن جوان این پیام را ابلاغ مى‏كند؛ به سویش تهاجم مى‏كنند و او را در ‏میان ركن و مقام سر مى‏برند. او نفس‏زكیه است.(197)‏‎ ‎

نفس‏زكیه دقیقاً روز 25 ذیحجه كشته مى‏شود و 15 روز بعد، روز دهم محرم (عاشورا) ‏قیام جهانى آغاز مى‏شود.‏‎ ‎

آخرین نشانه، قتل نفس‏زكیه است و بعد از آن، حضرت مهدى(198) صاحب سیره ‏شایسته، قیام مى‏كند.‏‎ ‎

حضرت مهدى(199) خروج نكند جز هنگامى كه نفس‏زكیه كشته شود. چون او كشته ‏شود، ساكنان زمین و آسمان بر آنها خشمگین شوند.(200)‏‎ ‎

عبداللَّه‏بن بشّار سوگنامه مفصلى پیرامون شهداى راه فضیلت، از خاندان عصمت و ‏طهارت سروده، در مورد نفس‏زكیه مى‏گوید:‏‎ ‎

‏               و آخر عند البیت یقتل ضیعة‎ ‎‏               یقوم فیدعو للامام فینحر‎ ‎

یكى دیگر به تباهى در كنار كعبه كشته مى‏شود، او برمى‏خیزد و به سوى امام‏ علیه ‏السلام فرا مى‏خواند و در این راه كشته مى‏شود.‏‎ ‎

‏              وفی قتل نفس بعد ذلك زكیة‎ ‎‏              امارات حق عند من یتذكر‎ ‎

در قتل نفس‏زكیه نشانه‏هاى حقى هست براى كسى كه متذكر شود.‏‎ ‎

قائم
  • آخرین سخن‎ ‎

در این نوشتار كه به جهت محدود بودن صفحات، به اختصار و در مواردى به اشاره سخن ‏گفتیم؛ به این نتیجه رسیدیم كه در میان بیش از 2000 علائم ‏ظهور فقط پنج نشانه ‏هست كه به طور حتم و یقین از علائم حتمیه هستند. در مورد حتمى بودن آنها و ‏ویژگیهاى مهم هر یك از آنها احادیثى از پیشوایان معصوم، از منابع مورد اعتماد و استناد ‏نقل كردیم و آنها را از نظر سندى بررسى نمودیم و صحت آنها را در بالاترین سطح به ‏اثبات رساندیم. آن‏گاه دیگر احادیث را به عنوان شاهد و مؤیّد آوردیم و روشن شد كه اینها ‏در آستانه ظهور تحقق پیدا مى‏كنند و از این جهت مهم هستند كه روز ظهور را دقیقاً ‏مشخص مى‏كنند. مثلاً هنگامى كه سفیانى بر سوریه، اردن و فلسطین سیطره یافت، ‏دقیقاً هشت ماه بعد حجت پروردگار ظهور مى‏كند. ولى دیگر نشانه‏ها (علائم غیرحتمى) ‏چنین كاربردى ندارند. لذا لزوم تفكیك علائم حتمى از غیرحتمى روشن مى‏شود، به ویژه ‏كه برخى از مراجع تقلید فرا گرفتن این نشانه‏ها را شرعاً واجب شمرده‏اند.‏‎ ‎

همچنین روشن شد كه از این نشانه‏ها، دو نشانه: خروج سفیانى و خروج یمانى همزمان ‏و دقیقاً هشت ماه قبل از ظهور رخ مى‏دهد.‏‎ ‎

نفس‏زكیه دقیقاً روز 25 ذیحجه؛ 62 روز بعد از ظهور كشته مى‏شود و 15 روز بعد، یعنی روز دهم محرم (عاشورا) ‏قیام جهانى آغاز مى‏شود.‏‎ ‎

بانگ آسمانى دقیقاً مقارن با ظهور، شب جمعه، شب بیست و سوم ماه رمضان تحقق ‏مى‏یابد. و خسف بیدا در حدود یكماه بعد از ظهور انجام مى‏پذیرد. قتل نفس‏زكیه دقیقاً ‏سه ماه و دو روز بعد از ظهور (25 ذیحجه) واقع مى‏شود.‏‎ ‎

قیام جهانى 15 روز بعد از آن و دقیقاً سه ماه و هفده روز بعد از ظهور، روز شنبه دهم ‏محرم الحرام (روز عاشورا) آغاز مى‏شود.‏‎ ‎

در نتیجه قتل نفس‏زكیه و خسف بیدا، از علامات ظهور به معناى اخص كلمه نمى‏باشند، ‏بلكه علامت خروج و قیام جهانى آن حضرت مى‏باشند.‏‎ ‎

اللهم عجل لولیك الفرج و العافیة و النّصر،‎ ‎و اجعلنا من اعوانه و انصاره، آمین.‏‎ ‎


‏175.      ابو الفرج اصفهانى، مقاتل الطالبین، ص 203.‏‎ ‎

‏176.      احمدحنبل، المسند، چ دارالفكر، بیروت، ج 2، ص 10، ح 3571 و 3572، ص 123، ‏ح 4098.‏‎ ‎

‏177.      طبرانى، المعجم الكبیر، ج 10، ص 137 - 131، ح 10230 - 10208.‏‎ ‎

‏178.      ابوداود، صحیح سنن‏المصطفى، ج 2، ص 207.‏‎ ‎

‏179.      ابو الفرج، مقاتل الطالبیین، ص 204.‏‎ ‎

‏180.      همان، ص 205.‏‎ ‎

‏181.      سیوطى، تاریخ الخلفاء، ص 272.‏‎ ‎

‏182.      حلى، مختصر بصائر الدرجات، ص 443، ح 522؛ علامه مجلسى، بحارالأنوار، ج ‏‏53، ص 82؛ ج 52، ص 273.‏‎ ‎

‏183.   شیخ مفید، الارشاد، ج 2، ص 368؛ ابن فتال، روضة الواعظین، ج 2، ص 15؛ ‏اربلى، كشف الغمة، ج 3، ص 247؛ علامه مجلسى، بحارالأنوار، ج 52، ص 220.‏‎ ‎

‏184.      حلى، مختصر بصائر الدرجات، ص 443.‏‎ ‎

‏185.      شیخ مفید، الارشاد، ج 2، ص 368.‏‎ ‎

‏186- همان، ص 371؛ طبرسى، اعلام الورى، ج 2، ص 279؛ نعمانى الغیبة، ص 435؛ ‏شیخ حر، اثبات الهداة، ج 3، ص 722

‏187. شیخ صدوق، كمال‏الدین، ج 2، ص 652؛ شیخ طوسى، الغیبة، ص 435؛ شیخ ‏حر، همان.‏‎ ‎

‏188.   فضل‏بن شاذان، اثبات‏الرجعة - محظوط -؛ مختصر اثبات‏الرجعة، تراثنا، ش 15، ص ‏‏217، ح 18؛ میرلوحى، كفایة المهتدى، ص 280؛ خاتون آبادى، كشف الحق، ص ‏‏182، ح 30.‏‎ ‎

‏189.      این دو واسطه عبارتند از:‏‎ ‎

صفوان بن یحیى، براى وثاقتش ر.ك: نجاشى، الرجال، ص 197، رقم 524؛ شیخ ‏طوسى، الرجال، ص 352؛ همو، اختیار معرفة الرجال، ص 502، رقم 963.‏‎ ‎

محمد بن حمران، براى وثاقتش ر.ك: نجاشى، الرجال، ص 359، رقم 965.‏‎ ‎

‏190.      شیخ صدوق، كمال‏الدین، ج 1، ص 331؛ طبرسى، اعلام الورى، ج 2، ص 292؛ ‏اربلى، كشف الغمة، ج 3، ص 324

‏191.      عیاشى، التفسیر، ج 1، ص 164، ح 222؛ بحرانى، البرهان، ج 2، ص 26، ح ‏‏694؛ علامه مجلسى، بحارالأنوار، ج 52، ص 223.‏‎ ‎

‏192.      ابو الفرج اصفهانى، مقاتل الطالبین، ص 209.‏‎ ‎

‏193.   شیخ صدوق، كمال‏الدین، ج 2، ص 649؛ شیخ مفید، الارشاد، ج 2، ص 374؛ شیخ ‏طوسى، الغیبة، ص 445؛ طبرسى، اعلام الورى، ج 2، ص 281.‏‎ ‎

‏194.      نعمانى، الغیبة، ص 258؛ علامه مجلسى، بحارالأنوار، ج 52، ص 234.‏‎ ‎

‏195.      ابن ابى الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 19، ص 131.‏‎ ‎

‏196.      علامه مجلسى، بحارالأنوار، ج 52، ص 307.‏‎ ‎

‏197.      حائرى یزدى، الزام الناصب، ج 2، ص 177.‏‎ ‎

‏198.      مقدسى، عقد الدرر، ص 116.‏‎ ‎

‏199.      ابن ابى شیبه، المصنف، ج 8، ص 679، ح 199؛ متقى هندى، البرهان، ص 112.‏‎ ‎

‏200.      مقدسى، عقد الدرر، ص 119.‏‎ ‎

استاد على‏اكبر مهدى‏پور‎ ‎

به سفارش دبیرخانه دائمى اجلاس حضرت مهدى

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.