تبیان، دستیار زندگی
هفت روز تلخ از حادثه دلخراش زلزله در بم گذشت و از هفتاد و دو ملت ابراز همدردی و كمك شد و از همه مهمتر جمعیت هفتاد میلیونی ایران عزادار و غم دار شد. در این چند روز واقعا همه ایرانیان چه در داخل و چه در خارج گل كاشتند و بار د...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بم زنده است چون تختی زنده است


هفت روز تلخ از حادثه دلخراش زلزله در بم گذشت و از هفتاد و دو ملت ابراز همدردی و كمك شد و از همه مهمتر جمعیت هفتاد میلیونی ایران عزادار و غم دار شد.

در این چند روز واقعا همه ایرانیان چه در داخل و چه در خارج گل كاشتند و بار دیگر از امتحان نوع دوستی و عاطفه ها سربلند و موفق بیرون آمدند تا به جهانیان ثابت كنند كه ایران مهد جوانمردی و مردانگی است.

مدتها در گوشمان این زمزمه شد كه جهان پهلوان تختی در زلزله بوئین زهرای قزوین به تنهایی به یاری و مدد مردم زلزله زده شتافت و با كمك و مدد جستن از مردم آن زمان بابی را فتح كرد كه امروز سرمشق ورزشكاران و پهلوانان و مردمان كه امثال تختی ها را دیده بودند شد.

آیا براستی همه مردم تختی را درك كرده بودند؟ آیا در این هفته جامعه تختی های دیگری بخود ندید؟ این همه حكایت از همت مردمانی دارد كه همیشه از مردانگی و فتوت گفته اند و همیشه و همه جا به مولا علی(ع) مرد مردان اقتدا كرده اند پس چیزی جز این انتظار نمی رفت.

سخن اینجاست كه مرحوم آقا تختی كاری كرد كارستان، راهی رفت بزرگ و والا و اثری به یاد گذاشت جاودان.

تختی معلم و سردمدار عشق و محبت مردم است و امروز ثابت شد كه راه تختی ادامه دارد و او هنوز در یادهاست.

افتخارات و مدالهای تختی را شاید همگان و حتی ورزش دوستان به دقت و صحت ندانند اما كردار و سیره مرحوم آقا تختی زبانزد عام و خاص است. پس تختی نمرده است و بلكه در كلاس عشق شاگردان دیگری به ایران زمین معرفی كرده است.

جامعه ورزش ایران در این چند روز آنچنان خوش درخشید كه اگر چندین و چند عنوان و مدال قهرمان به ارمغان می آورد این چنین به دل مردم نمی نشست و یاد تختی را زنده نمی كرد.

واقعا چه خوش هنگامی افتخار ورزش ایران مرحوم غلامرضا تختی، در آستانه سالگردش پهلوانان راستین و همان شاگردان خود را به جامعه ورزش ایران معرفی كرد تا شاهد تولد تختی های دیگری باشیم.

احمدرضا عابدزاده، هادی ساعی، حسین رضازاده و علیرضادبیر و حیدری و قهرمانان دیگر به رهبری حاج محمدرضا طالقانی و سایر اقشار ورزش و سازمان تربیت بدنی شاكله شاگردان كلاس عشق بودند كه استادی آنرا تختی بر عهده داشت.

تختی بزرگ، روحت شاد كه چنین شاگردانی تربیت كرده ای دوست و یار تختی محمدرضا طالقانی جزو اولین كسانی بود كه با آن لحن شیرین و دوست داشتنی خود به همراه تیم كشتی به گدایی مردم نشست.

آن لحظه ای كه قهرمان جهان علیرضا حیدری با افتخار و چشمان اشك آلود گفت: من به گدایی مردم می نشینم. بوی تختی به مشام آمد.

آن روزی كه احمدرضا عابدزاده كه هنوز دوران نقاهت را طی نكرده اتومبیل خود را به همراه دو كامیون مملو از جنس و كالا كرد و به طرف بم حركت كرد و در میان آنان و بمی های غمگین نشست باز بوی تختی به مشام رسید.

آن لحظه ای كه قهرمان و دارنده چندین مدال جهان هادی ساعی با شجاعت خاص همگان را متعجب كرد و آمادگی خود را برای فروش و به حراج گذاشتن تمام افتخارات و مدالهایش اعلام كرد بار دیگر بوی تختی به مشام رسید.

و آن موقعی كه رضازاده قهرمان و قویترین مرد جهان به محل حادثه یعنی بم سفر كرد نشان داد كه هنوز تختی زنده است و درس عشق و جوانمردی را در كلاس ورزش با شعار پهلوانان هرگز نمی میرند تدریس می كند و امثال پروین وطالقانی و ساعی و رضازاده ها ادامه رو راه او هستند اما ای كاش آن دسته از دوستان كه بضاعت مالی بهتری نسبت به سایر ورزشكاران نامبرده داشتند هم بیشتر به خود می آمدند و فقط به ابراز همدردی و مصاحبه های تسلیتی و كمك های معمولی اكتفا نمی كردند.

به هر حال دستور اكید ریاست سازمان تربیت بدنی و تشكیل كمیته ای به منظور انسجام كمكهای جامعه ورزش نشان از اهمیت موضوع دارد اما آیا براستی مردم دست بیعت به حركت های خودجوشی چون طالقانی و دادكان و رضازاده دادند یا به سمت یاری حركت های سازمانی و مدیریتی رفتند؟

پس رئیس سازمان تربیت بدنی باید بخود ببالد و یقینا می بالد كه چنین سربازان مخلص و خوش نیتی دارد كه علمدار پرچم مردمی و محبوب تختی باشند. در پایان جا دارد هم از ورزشكارانی كه شهرت و مدال جهانی ندارند و نداشتند اما به عشق تختی و حس نوع دوستی بعنوان قشری كوچك از جامعه ورزش همت و كمك كردند و از دید ولسان همگان به دور ماند تشكر و قدردانی كنیم و هم از فدراسیونها و مدیران لایقی كه با جهت دهی به ورزشكاران خود این چنین اتحاد ملی ورزشی را خلق كردند و برگ زرینی بر افتخارات ورزش ما افزودند تجلیل و تشكر كنیم و سپاس خدا را كه مردمانی داریم مهربان و مومن كه چه با لباس ورزش و غیر آن نوای اتحاد و وحدت را به جهانیان سردادند.

امید است با استمرار و انجام در این كمكهای مردمی و ورزشی خورشید زندگی بم همچون پرتقال های خوش طعم آن كه از باغ ها به نخلستان های خرما می نگریست بتابد و این دیار تاریخی و كهن همچون كه تختی و راهش زنده و پویاست زنده و جاویدان بماند.