تبیان، دستیار زندگی
مجلسی در رؤیایی از غذا و میوه‌های بهشتی که رسول‌ خدا صلی‌الله علیه واله وسلم برایش فرستاده بود، خورد. خود می‌گوید: «پس از آنکه از خواب بیدار شدم آن را به علم تعبیر کردم. گویی به قلبم الهام شده بود که به شرح و تفسیر حدیث بپردازم. پس به این امر مشغول شدم»..
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دانشمندی كه علمش را از پیامبر گرفت

دل

گذری بر زندگی‌نامه آیت الله ملا محمد تقی مجلسی

محمد تقی در سال 1003 هـ. ق در شهر بزرگ و زیبای اصفهان، پایتخت صفویه، چشم به جهان گشود. به مبارکی نهمین امام معصوم او را محمدتقی نام نهادند. پدرش ملاعلی مجلسی، فاضلی دانش دوست و از روایان احادیث اهل بیت‌-علیهم‌السلام- به شمار می‌آمد.

ذوق و قریحه شعرگویی او شهرت داشت و «مجلسی» تخلص می‌کرد و گویا از همین رو مجلسی نام گرفته بود. پدرش از همان اوان کودکی اعتقادات و مبانی دینی را به او تعلیم داد اما وجود عالم بزرگی چون درویش محمد عامِلی، پدربزرگ مادری او، در شوق وی به تحصیل معارف اسلامی نقش بسیاری داشت و نیز وجود بزرگانی چون حافظ ابونعیم اصفهانی (م 403 هـ. ق) در بین نیاکان او همت وعلاقه او را به قدم نهادن در راه آنان می‌افزود.

گام‌های بعدی تحصیل را تحت نظر پدر، استوارتر برداشت و پس از آن با استادان بزرگ حوزه اصفهان آشنا شد و به راهنمایی پدر به درس علامه شوشتری (یکی از علمای بزرگ حوزه اصفهان) راه یافت و سالها همراه این استاد بود و فقه، حدیث، اصول فقه، کلام و تفسیر را نزد وی آموخت و تحصیل علم حدیث و روایت را بیشتر مدیون او است.

پس از وفات استاد در سال 1021 هـ. ق نزد فرزند او مولا حسنعلی شوشتری، که او نیز از علمای برجسته و استاد بسیاری از مشاهیر اصفهان بود، به تحصیل پرداخت. همزمان با دوران تحصیل نزد علامه عبدالله شوشتری به درس دانشور دیگری راه یافت و در نفس و وجود خویش سفری را آغاز نمود. این سیر انفسی به راهنمایی سالک و عارف وارسته، فقیه و محدث بزرگ «شیخ بهایی» آغاز شد که تا اواخر عمر ایشان ادامه داشت.

مجلسی در رؤیایی از غذا و میوه‌های بهشتی که رسول‌ خدا صلی‌الله علیه واله وسلم برایش فرستاده بود، خورد. خود می‌گوید: «پس از آنکه از خواب بیدار شدم آن را به علم تعبیر کردم. گویی به قلبم الهام شده بود که به شرح و تفسیر حدیث بپردازم. پس به این امر مشغول شدم»

وی علاوه بر آن از مجلس درس علمای دیگری همچون میر فِندِرسکی، قاضی ابوالسرور، امیراسحاق استرآبادی، شیخ عبدالله بن جابر عامِلی (پسرعمه‌اش) و ملا محمد قاسم عاملی (دایی‌اش) نیز بهره برده است.

با هجرت به نجف در سال 1304 هـ. ق آنگاه که 31 بهار از عمر مجلسی می‌گذشت فصل دیگری در زندگی او باید آغاز می‌شد؛ فصل استقلال علمی و ثمردادن. اما از نظر او هنوز راه بسیاری مانده بود که باید طی می‌شد. سفری از خویش و درنوردیدن خود و خواسته‌های لجام گسیخته خود. عزم مجلسی بر چنین سفری بود. گر چه از سالها قبل این سفر برای او آغاز شده بود اما گوی سفر به نجف، که سفری در بُعد مکان بود، به سیر روحی او گستره تازه‌ای می‌داد. اکنون محمدتقی در کنار بارگاه سید اوصیا و پدر ائمه از عنایتهای آن بزرگ بهره‌مند می‌شد، خود درباره آن دوران می‌گوید: «در حوالی روضه مقدسه- در مقام مهدی (عج)- شروع به مجاهده نفس نمودم و خداوند به برکت مولای ما- که درودهای خدا بر او باد- باب‌های مکاشفه را که عقل‌های ضعیف تحمل آن را ندارند، بر روی من گشود».

در نجف از سید شرف‌الدین علی شولستانی از علما و محدثان بزرگ حوزه نجف بهره برد و در 33 سالگی به کسب اجازه از او نایل شد. مجلسی پس از طی دوران اقامت در نجف، به اصفهان بازگشت و به تألیف و تدریس مشغول شد. از خدمات علمی او در این دوران، نوشتن شرحی بر صحیفه سجادیه بود؛ وی در مقابله و تصحیح و نشر صحیفه تلاش بسیاری کرد و در اثر اهتمام او به این امر صحیفه سجادیه در میان مردم شناخته شد و از هجران و فراموشی بیرون آمد.

ذوق و قریحه شعرگویی او شهرت داشت و «مجلسی» تخلص می‌کرد و گویا از همین رو مجلسی نام گرفته بود

مجلسی در رؤیایی از غذا و میوه‌های بهشتی که رسول‌ خدا صلی‌الله علیه واله وسلم برایش فرستاده بود، خورد. خود می‌گوید: «پس از آنکه از خواب بیدار شدم آن را به علم تعبیر کردم. گویی به قلبم الهام شده بود که به شرح و تفسیر حدیث بپردازم. پس به این امر مشغول شدم»

از آن زمان تألیف پیرامون حدیث و کتب روایی در زندگی ملامحمد تقی مجلسی آغاز شد و تا پایان عمر همچون شاخصی پرارج در فعالیت‌های علمی‌اش ادامه یافت. تألیفاتی چون اربعین (چهل حدیث از معصومین)؛ شرح زیارت جامعه، شرح حدیث همّام به زبان فارسی، احیاء الاحادیث که شرحی است ناتمام بر کتاب "تهذیب الاحکام" تألیف شیخ طوسی و از آخرین تألیفات آن محدث گران‌قدر بوده و اجل مهلت اتمام آن را به او نداده است، "لوامع الصاحبقران" که شرحی است فارسی بر "مَن لا یحضره الفقیه" تألیف شیخ صدوق و روضة المتقین که شرحی است عربی بر کتاب من لا یحضره الفقیه.

روضة المتقین همچنان که مجلسی خود در آخر کتاب می‌گوید عصاره دانش و معلومات فقهی و اصولی و کلامی او در طول پنجاه سال تحصیل و تحقیق می‌باشد.

بر کرسی تدریس از سال 1040 هـ. ق به بعد، نسل جدیدی از علما در حوزه اصفهان ظهور کردند. بزرگانی چون شیخ بهایی (م 1030هـ. ق) و میرداماد (م 1041 هـ. ق) در گذشته بودند و کم کم نسل دیگری از فقها جای آنها را گرفتند. ملا محمدتقی مجلسی از زمره آنان بود. مجلسی در آن دوران از مدرسان ممتاز حدیث و فقه در حوزه معتبر اصفهان به شمار می‌رفت و به تدریس اصول فقه، تفسیر، کلام و رجال اشتغال داشت. او هر روز در مسجد جامع اصفهان به تدریس پرداخته، جمع زیادی از دانش پژوهان و طالبان علوم اهل‌بیت علیهم‌السلام در محضر درسش حاضر می‌شدند.

نام برخی از بزرگانی که شاگرد ملا محمدتقی مجلسی بوده یا تنها اجازه نقل حدیث از وی داشته‌اند از این قرار است: علّامه محمد باقر مجلسی، سید عبدالحسین خاتون‌آبادی، محقق خوانساری، سید نعمت‌الله جزایری، ملا میرزای شیروانی، ملا محمد صالح مازندرانی، ملا محمد صادق کرباسی، سید شرف ‌الدین علی گلستانه، ملا عزیزالله و ملا عبدالله مجلسی، میرزا ابراهیم اردکانی یزدی، مولا ابوالقاسم بن محمد گلپایگانی، بدرالدین بن احمد عاملی و میرزا تاج ‌الدین گلستانه.

سرانجام این فقیه و محدث گران‌قدر در یازدهم شعبان سال 1070 هـ. ق در اصفهان رحلت نمود و پیکرش در همان شهر به خاک سپرده شد.


ر.ك : نامه‌های عرفانی – علی محمدی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.