تبیان، دستیار زندگی
درمقاله ی گذشته گفته شد که بنا برعقیده برخی از مفسران عامه، اولا: بعثت پیامبر(صل الله علیه و آله وسلم) با نزول اولین بخش از قرآن مقارن بوده است ثانیا: آیات مربوط به بعثت، در یکی از شبهای ماه رمضان نازل شده است نه در 27ماه رجب(چنانکه شیعه معتقد است) ثالثا:
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نمی از یم "المیزان"

(9)

قرآن

سوره بقره، آیه :186

شهْرُ رَمَضانَ الَّذِى أُنزِلَ فِیهِ الْقُرَْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَ بَیِّنَتٍ مِّنَ الْهُدَى وَ الْفُرْقَانِ فَمَن شهِدَ مِنكُمُ الشهْرَ فَلْیَصمْهُ وَ مَن كانَ مَرِیضاً أَوْ عَلى سفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَیَّامٍ أُخَرَ یُرِیدُ اللَّهُ بِكمُ الْیُسرَ وَ لا یُرِیدُ بِكمُ الْعُسرَ وَ لِتُكمِلُوا الْعِدَّةَ وَ لِتُكبرُوا اللَّهَ عَلى مَا هَدَاكُمْ وَ لَعَلَّكمْ تَشكُرُونَ(185)

ترجمه:

(آن ایام كوتاه) ماه رمضان است كه قرآن در آن نازل شده تا هدایت مردم و بیاناتى از هدایت و جدا سازنده حق از باطل باشد پس هر كس این ماه را درك كرد باید روزه اش بگیرد و هر كس مریض و یا مسافر باشد بجاى آن چند روزى از ماههاى دیگر بگیرد خدا براى شما آسانى و سهولت را خواسته و دشوارى نخواسته و منظور اینست كه عده سى روزه ماه را تكمیل كرده باشید و خدا را در برابر اینكه هدایتتان كرد تكبیر گفته و شاید شكرگزارى كرده باشید.

آنچه گذشت...

درمقاله ی گذشته گفته شد که بنا برعقیده برخی از مفسران عامه، اولا: بعثت پیامبر(صل الله علیه و آله وسلم) با نزول اولین بخش از قرآن مقارن بوده است ثانیا: آیات مربوط به بعثت، در یکی از شبهای ماه رمضان نازل شده است نه در 27ماه رجب(چنانکه شیعه معتقد است) ثالثا: با اینکه همه قرآن در یک شب نازل نشده است اما چون سوره حمد که مشتمل برکثیری از معارف است، در یک شب نزول یافته است مثل این است که تمام قرآن در یک شب نازل شده است پس صحیح است که گفته شود: "انا انزلناه فی لیلة مبارکه" (3/ دخان).

نمى دانم كدام یك از جملات این مفسر كه سراسر آن فاسد است قابل اصلاح است تا به وجهى از وجوه با حق و حقیقت منطبق شود، چون در چنین صورتى قضیه شبیه مثل معروف مى شود كه مى گویند وصله از خود جامه بیشتر است

بنا برعقیده مفسر یاد شده، اولین آیات نازله(سوره علق)، در 25رمضان و در بیابان بر پیامبر نازل شد.آنگاه به دنبال پرسش وی از جبرئیل مبنی بر اینکه خدای را چگونه یاد کند سوره حمد نازل و سپس چگونگی بر پا داشتن نماز تشریع شد. پیامبر(صل الله علیه و آله وسلم)، آن شب را به صبح رساند وبامدادان، فرشته وحی ، آیات دیگری از قرآن(سوره مدثر)را بر وی فرو فرستاد.

ایشان پس از حمل نزول قرآن در ماه رمضان بر سوره حمد، روایات مربوط به نزول قرآن از لوح محفوظ به بیت المعمور را یکسره جعلی انگاشته، لوح محفوظ را عالم طبیعت و بیت معمور را، کره زمین می داند که پس از سکونت بشر در آن معمور و آباد گشته است.

و اما نقد علامه طباطبایی بر این مدعا...

نمى دانم كدام یك از جملات این مفسر كه سراسر آن فاسد است قابل اصلاح است تا به وجهى از وجوه با حق و حقیقت منطبق شود، چون در چنین صورتى قضیه شبیه مثل معروف مى شود كه مى گویند وصله از خود جامة بیشتر است .

زیرا اولا این افسانه كه وى از پیش خود درباره بعثت درست كرده که  "اقرء باسم ربك " وقتى نازل شد كه رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) در راه بود، و بعد از آن سوره حمد نازل شد، و آنگاه نماز را به آن جناب تعلیم داده و آن حضرت داخل خانه شد و از خستگى به خواب رفت، و صبح آن شب سوره "مدثر " نازل شده، امر به تبلیغش نمود همه اینها مطالبى است كه نه آیه محكمه دلالت بر آن دارد، و نه سنت قائمه، بلكه تنها وتنها قصه اى است تخیلى كه نه با كتاب موافق است و نه با حدیث، و بیان ناسازگاریش خواهد آمد. ثانیا وى گفته كه بطور مسلم بعثت و نزول قرآن و امر به تبلیغ هر سه مقارن هم اتفاق افتاد، و در مقام تفسیر و توضیح این سخن گفته است: نبوت با نزول قرآن آغاز شد و رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) تنها در یك شب نبى و غیر رسول بود، و صبح همان شب به مقام رسالت هم رسید، چون سوره "مدثر " او را امر به تبلیغ نمود، ولى این مفسر هرگز نمى تواند بر طبق گفته هاى خود دلیلى از كتاب یا سنت بیاورد، و عجب اینجا است كه مسأله را از مسلمات گرفته، در حالى كه چنین نیست؛ اما از نظر سنت مسلم نیست براى اینكه كتب سنت چه آنها كه علماى اهل سنت تالیف كرده اند، و چه آنها كه علماى امامیه تاءلیف كرده اند، همه بعد ازدو قرن و بیشتر از عصر رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) تدوین شده اند، هر چند كه مفسر نامبرده این اشكال را منحصرا به كتب شیعه وارد دانسته، ولى تمامى كتب عامة نیز اینطور بوده اند، اگر در روایات شیعه دسیسه شده باشد. در روایات عامة نیز شده است و اما كتب تاریخ علاوه بر اینكه متعرض این جزئیات نشده احتمال دسیسه در آنها بیشتر است، و اگر بیشترهم نباشد حداقل مانند كتب حدیث در معرض آن بوده است.

بنا برعقیده مفسر یاد شده، اولین آیات نازله(سوره علق)، در 25رمضان و در بیابان بر پیامبر نازل شد.آنگاه به دنبال پرسش وی از جبرئیل مبنی بر اینکه خدای را چگونه یاد کند سوره حمد نازل و سپس چگونگی بر پا داشتن نماز تشریع شد.

و اما كتاب خدا كه براى هر اهل فنى روشن است كه دلالت آیات آن بر مسأله بعثت قاصرتر از دلالت روایات است، بلكه مى توان گفت آیات قرآن بر خلاف آنچه مفسر نامبرده در مسأله بعثت گفته دلالت دارد، و رسما افسانه و بافته هاى او را تكذیب مى كند، چون سوره علق بطوریكه اهل حدیث گفته اند و به شهادت پنج آیه اول آن اولین سوره اى بوده كه بر رسولخدا(صلى الله علیه و آله و سلم ) نازل شده، و احدى از مفسرین نگفته و حتى احتمالش را هم نداده كه تكه تكه نازل شده باشد، و حداقل احتمال مى دهیم كه یك باره نازل شده باشد، مشتمل بر این نكته است كه رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) در انظار مردم نماز مى خوانده، و بعضى از مردم او را از این كار نهى مى كردند، و در مجالس قریش از او بدگوئى مى كرده اند، و اگر قبل از سوره علق قرآن بر آن جناب نازل نشده بود، پس رسو ل خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) چگونه نماز مى خوانده، و در نمازش چه مى گفته؟ سوره علق هم از نماز به غیر از امر سجده كه دستورى دیگر نداده، پس ‍ معلوم مى شود آن جناب قبل از سوره علق نمازى داشته و كسانى بوده اند كه آن جناب را از نماز نهى مى كرده اند، و از نهى خود دست بردار نبوده اند، مگر اینكه بگوئى منظور از این نمازگزار شخصى دیگر غیر از رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) است، و این حرف بطلانش روشن است، براى اینكه در آخر سوره به خود آن جناب خطاب نموده مى فرماید: " كلا لا تطعه " آن كسى را كه به تو مى گوید نماز مخوان اطاعت مكن، بلكه همچنان خدا را سجده كن، و به او نزدیك شو.

                                                                                                                                             سایت تبیان

                                                                                                                                       ابوالقاسم شکوری


منبع:

ترجمه تفسیر المیزان، ج2، صص28-27.