تبیان، دستیار زندگی
نمایش عروسکی"حضرت سلیمان" به نویسندگی و کارگردانی فریبا رئیسی است. با توجه به استنادات تاریخی و مذهبی زیربنای نوشتن‌ آن 6 ماه زمان برده است ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ضرورت تداوم اجراهای چرخشی

ضرورت تداوم اجراهای چرخشی

گفت‌وگو با فریبا رئیسی، کارگردان نمایش عروسکی"حضرت سلیمان" 

نمایش عروسکی"حضرت سلیمان" به نویسندگی و کارگردانی فریبا رئیسی است. با توجه به استنادات تاریخی و مذهبی زیربنای نوشتن‌ آن 6 ماه زمان برده است.

در این نمایش زندگی حضرت سلیمان از تولد، کودکی و جوانی شکل گرفته است. سمردون هم نام دیوی است که همزمان با حضرت سلیمان به دنیا می‌آید و مدتی قدرت از دست رفته دیوها در زمان حضرت داود را بازپس می‌گیرد.

از آن جا که نمایش برای کودکان اجرا می‌شود، ریتم و موسیقی متناسب با چنین حال و هوایی تنظیم شده است و ‌فضایی شاد در آن حاکم است تا کودکان با علاقه و جذابیت بیشتر با حضرت سلیمان آشنا شوند.

تکنیک‌های اجرایی نیز ترکیبی از بونراکو، عروسک‌های رومیزی، ماسک و ماوراء بنفش است. عوامل این نمایش عبارت‌اند از: افشین رازی طراح صحنه، فاطمه حسین‌زاده طراح عروسک، سهیلا نجم، مریم جمالی‌فر و فاطمه حسین‌زاده ساخت عروسک، فرهود احمدپور موسیقی، میترا کریمخانی، کوروش ابراهیم‌زاده، مریم جمالی‌فر، پیمان قریب‌پناه، پریسا عطار و مونا غفاری عروسک‌گردانان و آرش عابدزاده مسئول نور و صدا.

به بهانه اجرای"حضرت سلیمان" در برنامه چرخشی فرهنگسراها با فریبا رئیسی گفت‌وگو کرده‌ایم.

نظرتان درباره اجراهای چرخشی تئاتر کودک و نوجوان در فرهنگسراهای تهران چیست؟

با این جریان در کل موافقم و به آن از چند جنبه می‌شود نگاه کرد. این برنامه ‌از لحاظ زمانی و مکانی با مخاطب ارتباطی گسترده دارد و اجرا در سالن‌های گوناگون نیز جذابیت بسیاری دارد. در فرهنگسرای دختران بارها از زبان تماشاچی می‌شنیدم که به دیدن‌ اجرایی سنگین و متفاوت آمده است. در این سالن‌ها مخاطب عام حضور می‌یابد، نه مخاطب خاص تئاتری که اغلب برای دیدن تئاتر در سالن‌های شناخته شده می‌آید.

این برنامه با چه مشکلاتی همراه شده است، با توجه به این که اولین بار ‌است که برگزار می‌شود.

ما در زمان بستن قراردادها چنین مشکلاتی را پیش‌بینی نمی‌کردیم. فرهنگسراها در تعامل با سازمان فرهنگی ـ هنری شهرداری تهران مشکلات و مسائل زیادی دارد. در ابتدا این دو یکی به نظر می‌رسیدند اما در عمل ‌خیلی با هم یکی نیستند. بنابراین، گروه‌های تئاتری با تصمیم‌های ناهمسان روبه‌رو می‌شوند. مسـئله مدیران فرهنـگسراها و سازمان فرهنگی ـ هنری شهرداری، ‌ حالا حالاها حل و فصل نمی‌شود.

به نظرتان این حرکت در ابتدا چه سختی‌هایی را‌ گروه‌ها تحمیل کرده است.

به نظرم گروه‌های اول خود را قربانی یک جریان کرده‌اند، امیدوارم که زیر بار برخی از مشکلات خورد نشوند و این جریان ادامه داشته باشد. هنرمندان به این حرکت لبیک گفته‌اند و با آن که سازمان فرهنگی ـ هنری هم برای اجرای همت عالی داشته است، برخی مشکلات اصلاً قابل اغماض نیست. با وجود این، اگر این برنامه دنباله‌دار نشود، همه چیز به پوچی می‌رسد. هر یک از ما 10 یا 15 سال سابقه کار تئاتر دا‌ر‌یم‌ البته با سازمان‌های دیگر، بنابراین، نیازی به حضور در این اتفاق نداشتیم، اما از آن جا که سازمان فرهنگی ـ هنری شهرداری تهران احساس کرد باید پایه‌گذار تئاتر کودک و نوجوان در فرهنگسراهای تهران باشد، این ضرورت نیز به گروه‌های تئاتری تفهیم شده است.

دیگر چه مشکلاتی بر سر راه این جریان تازه به چشم می‌آید؟

یک بخش عمده مشکلات هم درون گروهی است، برای آن که عوامل اجرا ‌به اجراهای طولانی مدت عادت ندارند و بیشتر به جشنواره‌ها عادت دارند. جشنواره‌هایی که در آن‌ها به یک یا دو اجرا بسنده می‌شود. در برنامه فعلی یک برنامه چند ماه متوالی باید اجرا شود و ‌درِ باغ سبز روی گروه‌ها باز شده است. با آن که قراردادها خیلی بالا نیست، اما رقم‌ها با توجه به رتبه آدم‌ها از متوسط به بالاست. بنابراین، مشکل بازیگران و دیگر عوامل برای ادامه همکاری کاملاً مادی نیست، بلکه این موضوع کاملاً به همان حس و حال جشنواره‌زدگی برمی‌گردد. در صورتی که در جشنواره‌های بین‌المللی عروسکی تهران، ‌گروه‌هایی را می‌بینیم که اعضای آن بیش از 10 سال با هم همکاری کرده‌اند. در صورتی که در کشور ما همه عادت کرده‌اند از این شاخه به آن شاخه بپرند.

در حال حاضر انتظار مردم از تداوم این برنامه چیست؟

برخورد مردم با نمایش ما خیلی لذت‌بخش بوده است. در تئاترهای ما مرسوم است که عده‌ای خاص با عینک انتقاد، برای دیدن آثار می‌آیند و به همین علت، معمولاً صادقانه اظهارنظر‌‌ نمی‌کنند. اما در فرهنگسراها مخاطب عام بدون هیچ چشم‌داشتی، خوب و بد اجرا را توضیح می‌دهد و اگر از اثر خوشش آمده باشد، پس از پایان اجرا به سراغ عوامل می‌آید و از تک تک آنان تشکر می‌کند. با آن‌که اجرای ما برای تماشاگر کودک و نوجوان است، در فرهنگسرای دختران‌ بزرگسالان هم برای دیدن کارمان می‌آمدند و این اتفاق به سبب جذابیت بسیار‌ کار برای کودکان است که بزرگ‌ترها را برای دیدن آن تشویق کرده است.

هنرمندان برای تداوم این برنامه باید چه نقشی را ایفا کنند؟

اگر هنرمند عزت، احترام و تعهد کاری ببیند، برای تداوم حرکت حضور پیدا می‌کند. اگر تک‌تک موارد ذکر شده با قدرت و شدت بیشتری رعایت شود، با توجه به آن که تجربه اول را پشت سر گذاشته‌ایم، به راحتی می‌توانیم بر ضعف و کاستی‌ها غلبه کنیم. به همین ترتیب، اگر تعامل فرهنگسراها و سازمان‌ فرهنگی ـ هنری بیشتر شود، از  ‌بلاتکلیفی هنرمندان‌ در برخی از موارد کاسته خواهد شد. بدیهی است که فرهنگسراها از لحاظ برخی ‌امکانات کاستی دارند و ما با پذیرش این موضوع مترصد اجرای عمومی آثارمان در آن جا بوده‌ایم و این به سبب‌ حمایت و پشتیبانی خوب‌‌ از هنرمندان ‌است. سازمان صادقانه در رابطه با قراردادها و مسائل مالی با گروه‌ها شرکت کننده کنار آمده است. اگر چند ماهی قسط‌ها عقب افتاد، امروز با یکسان شدن مدیران سازمان فرهنگی ـ هنری، با هنرمندان خوش حسابی می‌کنند، بنابراین کارگردان‌ها با عوامل اجرایی خوش حسابی می‌کنند. در صورتی که من در جاهای دیگر این خوش حسابی را چندان ندیده‌ام و گاهی پس از گذشت چند ماه از پایان یک اجرا،‌ هنوز قسط‌های آن تسویه نشده است.

فرهنگسراها چه مشکلاتی دارند؟

یکی از مسائلی که در فرهنگسرای دختران ‌با آن روبه‌رو بودیم، این بود که اجراها با شوک همراه می‌شود. برای آن که اجرای ما بین دو نوبت اکران یک فیلم قرار داشت، بنابراین، باید نیم ساعته دکور، نور و صدا را برای اجرا آماده می‌کردیم و یک ربع بعد از پایان اجرا نیز سالن را براین نمایش فیلم تخلیه می‌کردیم. به این ترتیب، فکر کردیم که بهتر است فرهنگسراها در مناطقی که علاقه‌مند تئاتر دارد، حتماً باید ‌به سالن تخصصی مجهز شود.

نکته دیگر این که قیمت بلیت تئاتر در فرهنگسراها کمتر از از بلیت سینما‌ست؛ در صورتی که تئاتر‌ هنری زنده است و نیاز به حمایت مالی مردم دارد. در صورتی که فیلم به چنین حمایتی نیاز ندارد برای آن که از قبل تمام هزینه‌های آن پرداخت شده است. این احساس تناقض برای ‌ما بسیار آزاردهنده بود.

تبلیغات نمایش هم یکی از مشکلات عمده است. از مسائل دیگر این که فرهنگسراها از امکانات متفاوتی برخوردارند و همین باعث می‌شود که اجرا نیز در هر فرهنگسرا شکل تازه‌ای به خود بگیرد. ما با ابعاد سالن‌ها کنار آمده‌ایم، اما کنار آمدن با امکانات و تجهیزات خیلی سخت است. مثلاً فرهنگسرای خاوران معمولی‌ترین پروژکتورها را هم در اختیار ندارد.

چه پیشنهادهایی برای بهتر شدن اجراها دارید؟

با آن که مسئولان و مردم خواهان تئاترند باید از این 10 کارگردان حاضر در برنامه نظرسنجی شود و با توجه به آمارهای موجود ارزیابی شود که چه مناطقی بیشتر خواهان اجرای تئاترند و براین اساس، به دنبال ایجاد سالن‌های تئاتر دائمی باشند. به همین ترتیب، در مناطقی که میزان علاقه‌مندی به هنرهای دیگر بالاتر است، برای ایجاد سالن‌های سینما و مکان‌هایی برای ارائه آثار هنری و برنامه‌های مذهبی و فرهنگی ایجاد شود، متأسفانه مسئولان در این زمینه شناخت کافی ندارند. ما هم در جریان این برنامه و با دقت در آمارهای تماشاگران هر فرهنگسرا می‌توانیم به میزان علاقه‌مندان تئاتر پی ببریم. باید سالن‌ها از حالت چند منظوره خارج شود تا برای گروه‌های تئاتری کلافگی و سردرگمی ایجاد نشود.

با ایجاد سالن‌های دائمی مردم هم از بلاتکلیفی بیرون می‌آیند چون می‌دانند که در کدام فرهنگسراها تئاتر به طور پیوسته اجرا می‌شود.

با این تجربه چگونه در پی ترمیم گروه و استفاده از اعضای ماندگارید؟

من در این برنامه به دنبال شناسایی افراد ماندگار برای حفظ و تداوم فعالیت‌های گروهم هستم. اکنون بهتر می‌توانم این افراد را شناسایی کنم. در کارهای قبلی به علت جشنواره‌ای بودن و کوتاهی زمان همکاری چنین چیزی ناممکن به نظر می‌رسید. سازمان فرهنگی ـ هنری شهرداری هم با توجه به عملکرد کارگردان‌ها می‌تواند نیروهای خود را شناسایی کند. به نظرم این گروه 10 نفره از کارگردان‌ها فداکاری کرده‌اند که خود را در هماهنگی با کاستی‌ها و مشکلات فرهنگسراها برای اجراهای چرخشی و طولانی مدت آماده کرده‌اند. حالا شهرداری هم موظف است از این گروه‌ها حمایت کند و بین این افراد و دیگران که پس از این متقاضی اجرا در فرهنگسراها هستند، فرق قائل شود. اگر سازمان فرهنگی ـ هنری شهرداری به دنبال ایجاد تحول در فرهنگسراهای تهران است و این عده به این حرکت مثبت پاسخ دادند، انتظار می‌رود که حمایت‌ها هم تداوم داشته باشد. اگر من نوعی امروز از طریق جشنواره وارد این جریان شده‌ام، انتظار می‌رود که در سال‌های آینده باید بنابر پیشنهادهای خودم در این جریان حضور داشته باشم و البته باید نظارت کیفی هم بر کارم صورت بگیرد. با این حرکت، ‌جشنواره‌زدگی هم از بین می‌رود. منظورم از ‌‌حمایت کورکورانه نیست، ‌منظور‌ این است که من یک گروه ثابت داشته باشم که و با تداوم یک برنامه بلندمدت ‌شغل ایجاد شود که با درآمد ثابت حامی اعضای گروهم باشد. چنین حرکتی در تئاتر ما کاملاً بی‌سابقه است.

گفتگو از : رضا آشفته