تبیان، دستیار زندگی

گزارشی از شب‌های مناجات در مسجد ارک؛

روشن‌ترین شب‌های تهران

ماه رمضان هر سال مسجد ارک حال و هوای دیگری دارد و خیابان‌های حوالی آن مملو از جمعیت می‌شود. خیلی‌ها دوست دارند مناجات شبانه این ماه را با پیر غلام مناجات خوان مجاور بازار تهران هم‌نشین باشند. گزارش ما از یکی از شب‌های مسجد ارک تهران را بخوانید.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
مناجات های مسجد ارک
از قدیم شب‌های ماه‌ رمضان رنگ‌و‌بوی خاصی به شهر داده است به‌طوری‌که حوالی بازار تهران که در طول سال شب‌های تاریک و خطرناکی به همراه داشته به برکت شب‌زنده‌داری و مراسم مناجات خوانی مسجد ارک حال و هوای دیگری به خود گرفته است. در این‌ بین اغذیه‌فروشی‌ها و فلافلی‌ها هم تا صبح همراه مردم بوده و به مشتریان خود خدمت‌رسانی می‌کنند.

فلافلی های مسجد ارک

مناجاتش با حال دل مردم هماهنگ است، نه از هیاهو خبری است نه سبک شعرهایش امروز و مدرن هستند؛ ویژگی که شاید شب‌های ماه رمضان مسجد ارک را از دیگر مراسم متمایز کرده است

ارک، و ما ادریک ارک!

مسجدی قدیمی در میانه بافت قدیمی تهران و درست وسط بازار. ساعت از نیمه‌های شب 13 ماه رمضان گذشته، اما از ترس و دلهره‌های شبانه در آنجا خبری نیست. مردم را که نگاه می‌کنی، با یک حال خوب و نشاطی خود را میدان ارک می‌رسانند. داخل مسجد پرشده و ملت در هوای دلپذیر سحر، گوشه‌ای را در میدان و حوالی مسجد برای نشستن و خلوت شبانه‌ انتخاب کرده‌اند. با آنکه در بسیاری از مساجد و حسینیه‌ها فضای مناسبی برای حضور و بازی بچه‌ها وجود ندارد، اما اینجا در میدان ارک که حالا رنگ و بوی یک پارک زیبا به خود گرفته، بچه‌ها به‌راحتی می‌توانند بازی کنند.

ایمان ماندگار

سؤالات خود را از اینجا بپرسید

در کنار میدان ارک و خیابان‌های اطراف، مبلغان خانم و روحانیون جوانی بودند که در کنار میز آن‌ها بنرهایی نصب شده بود که نوشته آن‌ حاکی از پاسخگو بودن آنها در قبال سؤالات شرعی و مشاوره بود. وقتی با یکی از این مبلغان باب گفتگو را باز می‌کنم، این طرح را این‌گونه توصیف می‌کند: «ما مبلغان مؤسسه ایمان ماندگار هستیم که با نظارت آیت‌الله جاودان در ایام ماه مبارک رمضان به مشاوره دینی، مذهبی پرداخته و نیز پاسخگوی مسائل شرعی و مذهبی مردم در محل هیئت‌های بزرگ تهران می‌باشیم
او بازه مکانی و زمانی این کار فرهنگی را این‌گونه ادامه می‌دهد: «در مسجد ارک و اطراف این محدوده هر شب از ساعت 24 الی 2:30، در مهدیه امام حسن مجتبی واقع در خیابان آزادی، غرب بزرگراه یادگارامام(ره)، ناحیه مقاومت بسیج از ساعت 22:30 الی 1:30، مسجد الشهدا واقع در اتوبان محلاتی از ساعت 24 الی 2:30 بامداد، مسجد شهید بهشتی واقع در فلکه دوم تهرانپارس از  ساعت 22:30 الی 1 بامداد، حسینیه دلریش در خیابان جمهوری، به سمت چهارراه مخبر‌الدوله از ساعت 24 الی 2:30 بامداد و حسینیه عشاق الحسین در میدان امام حسین، خیابان هفده شهریور، چهارراه صفا از ساعت 23 الی 1 بامداد با حضور مبلغان در پاسخگویی به سؤالات و مشکلات مردم حاضر هستند.»

مناجات های ماه رمضان

اولین سال است که با خانواده می‌آیم

از نوع نشستن و وسایلی که عده‌ای به همراه دارند معلوم می‌شود قبل از افطار خود را به اینجا رسانده‌اند و با خواندن نماز جماعت و دعا، ترجیح داده‌اند زندگی شبانه خود را باحال و هوای مناجات و معنویت بگذرانند. عده‌ای دیگر هم به عشق مناجات‌خوانی حاجی، کم‌کم از راه می‌رسند. آقای محمد محمدی، جوانی که در گوشه‌ای روی زیرانداز نشسته و نوزاد خود را در آغوش گرفته، می‌گوید: «تا قبل از به دنیا آمدن فرزندم هر سال در این مراسم شرکت می‌کردم و امسال اولین سالی است که خانوادگی می‌آییم.» مرد میان‌سالی به میان صحبت‌هایمان می‌آید و می‌گوید: «سال‌هاست به عشق حال‌وروز این مسجد و مناجات حاجی، شب‌ها خودم را از قم به اینجا می‌رسانم. اینجا که می‌آیی، انرژی یک‌ساله‌ات را ذخیره می‌کنی. چندنفری از دوستانم را می‌شناسم که از قزوین می‌آیند

چهل سال است که حاج منصور کمیل شب جمعه‌اش ترک نمی‌شود. چند تا از رفقا که از من بزرگ‌ترند، می‌گویند ما از سال 52 سحرهای شب جمعه به کمیل حاج منصور می‌رفتیم. نه چهار هفته و چهار ماه و چهار سال، بلکه چهل سال. بالاخره خدا اجری می‌دهد. حاج منصور دیگر تکرار نمی‌شود

مناجاتی با رنگ‌و‌بوی پند و اندرز

درست است که مراسم مناجات مسجد با سخنرانی شروع می‌شود اما مناجات حاجی خودش درس اخلاق و موعظه‌ای است که در خیلی از موضوعات و مناسبت‌ها می‌بینیم تأثیرگذاری‌اش کمتر از سخنرانان و بزرگان سیاسی نیست. حاج منصور ارضی استاد مناجات‌خوانی است که نجوای دل‌نشینش سبقه دیرینه‌ای از سال‌های جنگ و دفاع مقدس دارد. زمانی که دعای کمیل خواندن‌هایش او را در یادها ماندگار کرد و تا به امروز که حدود 20 سال می‌گذرد، جمعیتی را در مسجد ارک در مناسبت‌های مختلفی که سرسبد همه آن‌ها، مناجات شب‌های ماه رمضان است، مردم را پای روضه‌هایش می‌کشاند.

جایی را پیدا می‌کنم و خودم را لابه‌لای جمعیت جا می‌دهم. حاج منصور که بلندگو را به دست می‌گیرد، در ابتدا به سنت برنامه همیشگی‌اش چنددقیقه‌ای را به سخنرانی و موعظه می‌پردازد. بعد با ذکر صلوات و نوای «اللهم رب شهر رمضان» و «العفو» گفتن‌های یک‌صدا و هماهنگ لرزه‌ای را در میان جمعیت به راه می‌اندازد.

از هیاهو و شلوغ‌بازی در این مراسم خبری نیست

مناجاتش با حال دل مردم هماهنگ است، نه از هیاهو خبری است نه سبک شعرهایش امروزی و مدرن هستند؛ ویژگی‌ای که شاید شب‌های ماه رمضان مسجد ارک را از دیگر مراسم متمایز کرده است. آرام با حال دل مناجات می‌کند و دعای مجیر را می‌خواند. مراسم تا ساعت سه بامداد ادامه دارد. اما عده‌ای که تنها به عشق صدا و مناجات حاجی آمده‌اند، حوالی ساعت ۲ الی ۲:۳۰ مجلس را ترک می‌کنند تا برای صرف سحری به خانه برسند. با این‌حال، خانواده‌هایی هم هستند که بساط سحری را با خود آورده‌اند و یا به هوای خوردن سحری در میان اغذیه‌فروشی‌ها و فلافلی های اطراف تا پایان، مراسم را همراهی می‌کنند.

دعای کمیل حاج منصور ارضی

حوالی بازار تهران که در طول سال شب‌های تاریک و خطرناکی به همراه داشته به برکت شب‌زنده‌داری و مراسم مناجات خوانی مسجد ارک حال و هوای دیگری به خود گرفته است. در این‌بین اغذیه‌فروشی‌ها و فلافلی‌ها هم تا صبح همراه مردم بوده و به مشتریان خود خدمت‌رسانی می‌کنند

چهل سال کمیل شب جمعه‌هایش ترک نشده است

با وجود اینکه در مراسمات حاج منصور خبری از چهچه‌ها و موسیقی و صوت آن‌چنانی نیست اما حاجی تا یک «صلی‌الله علیک یا اباعبدالله» می‌گوید حال همه منقلب می‌شود. محمود کریمی رمز این تأثیرگذاری را این‌گونه بیان می‌کند: «من حاج منصور را تافته جدا بافته می‌دانم. از جهت دستگاه موسیقی و صوت و ... ، خیلی‌ها هستند که از حاج منصور زیباتر می‌خوانند. اما تأثیری که نفس حاجی بر مستمعین دارد، چیز دیگری است. این مسبوق به یک سابقه است. به عمل کاربرآید به سخنرانی نیست. کونوا دعاة الناس بغیر السنتکم. چهل سال است که حاج منصور کمیل شب جمعه‌اش ترک نمی‌شود. چند تا از رفقا که از من بزرگ‌ترند، می‌گویند ما از سال 52 سحرهای شب جمعه به کمیل حاج منصور می‌رفتیم. نه چهار هفته و چهار ماه و چهار سال، بلکه چهل سال. بالاخره خدا اجری می‌دهد. حاج منصور دیگر تکرار نمی‌شود.»

مراسم تمام می‌شود. مردم کم‌کم پراکنده می‌شوند. با خودم می‌گویم ای کاش می‌توانستیم این حال و هوا، مناجات‌ شبانه و حس آرامش و امنیت آن هم در نیمه‌های تاریک شب را در طول سال هم داشته باشیم.