تبیان، دستیار زندگی
18 آذر 1370 سازمان ملل، پس از یازده سال كه روشن ترین حقایق را كتمان كرده بود، سرانجام به رغم خواست ابرقدرت ها و كسانی كه هنوز هم از اسلام و جمهوری اسلامی می ترسند، به طور صریح دشمنان ما را محكوم كرد و ما این پیروزی را مدیون ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

معرفی عراق به عنوان متجاوز از سوی سازمان ملل

18 آذر 1370

سازمان ملل، پس از یازده سال كه روشن ترین حقایق را كتمان كرده بود، سرانجام به رغم خواست ابرقدرت ها و كسانی كه هنوز هم از اسلام و جمهوری اسلامی می ترسند، به طور صریح دشمنان ما را محكوم كرد و ما این پیروزی را مدیون بینش حكیمانه امام بزرگوارمان و از مصادیق روشن نصرت خداوند می دانیم.(1)

مقام معظم رهبری

پیروزی انقلاب اسلامی، موجب تغییر ساختار قدرت در خاورمیانه شد و نظام امنیتی ساخته و پرداخته غرب را در منطقه به هم ریخت. از سویی، صدام با روحیه ی قدرت طلبی، «حسن البكر» را از مسند قدرت كنار زد و با طمع رهبری جهان عرب و پر كردن خلا قدرت در منطقه و به دست آوردن امتیازات از دست داده در قرارداد 1975، خود را مناسب ترین وسیله در دست غرب برای دستیابی به اهداف سلطه گرانه اش معرفی كرد. نخست در اولین اقدام به سركوبی شیعیان عراق اقدام و از سویی به بمب گذاری در تأسیسات نفتی ایران توسط گروهك های ضد انقلاب پرداخت و هم زمان در تلویزیون دولتی به بهانه ی باز پس گیری سه جزیره از ایران، حملات مستقیم و غیر مستقیم تبلیغاتی را متوجه ایران كرد، وزارت امور خارجه ی عراق به صورت رسمی در 26/6/1359، طی یادداشتی قرارداد 1975، الجزایر را لغو و صدام در برابر دوربین تلویزیون، قرارداد را پاره و در 31 شهریور 1359، حمله ی سراسری خود را به ایران آغاز كرد.

در آخرین ساعات روز 31 شهریور 1359،22 سپتامبر 1980، دبیر كل سازمان ملل ضمن مذاكره با نمایندگان دو دولت، پیشنهاد كرد كه مساعی جمیله خود را برای كمك به حل مسالمت آمیز به كار بندد، اما با پاسخی روبه رو نشد.

روز بعد دبیر كل بر اساس ماده 99 منشور ملل، از شورای امنیت خواست كه با توجه به خطر محتمل افزایش مخاصمه، فوراً تشكیل جلسه دهد. همان روز نشست شورای امنیت برگزار و اولین موضع گیری شورا، طی بیانیه ای اعلام شد.(2)

در 3 مهر 1359، دبیركل به شورای امنیت اطلاع داد كه جنگ میان ایران و عراق ادامه دارد و پیشنهاد كرد شورای امنیت مسأله را با فوریت رسیدگی كند. این جلسه در روزهای 26 و 28 سپتامبر، تشكیل و اولین قطعنامه را به اتفاق آرا در جلسه شماره ی 2248 شورا مورخ 6 مهر 1359، تصویب كرد.

پس از صدور قطعنامه 479، عراق آن را پذیرفت و اعلام موافقت كرد. اما ایران به دلیل حضور نیروهای عراق در خاك خود از پذیرش آن خودداری كرد. پس از آن قطعنامه های 514، 522، 540، 582، 588 و سرانجام 598، به تصویب رسیدند.(3) پس از تصویب قطعنامه ی 598، دبیر كل اظهار داشت:

« قطعنامه ای كه اینك تصویب شد، اوج تلاش مشترك اعضای شورای امنیت به عنوان نمایندگان جامعه ی بین المللی برای برقراری راه حلی جامع، عادلانه و شرافتمندانه برای منازعه ی ایران و عراق است. برای پایان بخشیدن به جنگ در این منطقه لازم است كه سیاست های ملی همه اعضا، هماهنگ با نیات اعلام شده شورا گردد.

در این جهت، پاراگراف اجرایی شماره 5 قطعنامه مسؤولیت مشتركی را برای همه ی كشورهای عضو سازمان ملل متحد در پی دارد... یك قدم اساسی با مشورت دو كشور و سایر كشورهای منطقه، برقراری ترتیباتی برای امنیت و ثبات منطقه خواهد بود. در مورد مسؤولیت منازعه در اسرع وقت با مشورت دو طرف احتمال تشكیل هیأت بی طرف برای رسیدگی به موضوع، هدف اصلی خواهد بود... بیایید همه با هم همكای كنیم، شما اعضای شورا، ایران و عراق و من به عنوان دبیر كل سازمان ملل متحد.

پس از اعلام رسمی پذیرش قطعنامه 598، از سوی ایران، دبیر كل گزارشی به شماره ی 20093/S به شورای امنیت تسلیم كرد كه منجر به صدور قطعنامه ی شماره ی 619 گردید.

این قطعنامه كه در جلسه ی شماره ی 2824 شورا در تاریخ 19 اوت 1988 برابر 18 مرداد 1367، به اتفاق آرا به تصویب رسید، مبنای تأسیس و اعزام گروه ناظر نظامی ایران – عراق -ملل متحد(Unimog) گردید.

متن قطعنامه ی 619 شورای امنیت، به این شرح است:

با یادآوری مجدد قطعنامه ی 1987، 598 خود،

1-گزارش دبیر كل مذكور در سند 20093/S در مورد اجرای پاراگراف 2 اجرایی قطعنامه ی 1987، 598، را تصویب می كند.

2-تصمیم می گیرد كه طبق اختیارات خود، یك گروه ناظر نظامی (Unimog) را ایجاد و از دبیر كل می خواهد، اقدامات لازم را انجام دهد.

3-بعلاوه تصمیم می گیرد كه یونیماگ را برای مدت شش ماه تأمین نماید، مگر آن كه شورا تصمیم دیگری اتخاذ كند.

4- از دبیر كل درخواست می كند كه شورای امنیت را از تحولات بعدی امر كاملاً آگاه سازد.

سرانجام یازده سال، پس از آغاز جنگ 8 ساله تحمیلی عراق علیه ایران و سه سال، پس از صدور قطعنامه ی 598 و با تلاش های پی گیر سیاسی مسئولان نظام جمهوری اسلامی، حقّانیّت ایران در دفاع به اثبات جامعه ی جهانی رسید و خاویر پرز دكوئیار دبیر كل سازمان ملل متحد در 18 آذر 1370، طی یك گزارش رسمی به شورای امنیت اعلام كرد كه عراق در 31 شهریور 1359، به ایران حمله كرده است. متن كامل گزارش دبیركل سازمان ملل به شرح ذیل است:

1- در بند 6 قطعنامه ی 598، كه در تاریخ 20 ژوئیه 1987، تصویب شد، شورای امنیت از دبیر كل درخواست كرد، در مشورت با ایران و عراق موضوع احاله بررسی مسؤولیت مخاصمه را با گروهی بی طرف پیگیری كند و در اولین فرصت ممكن، در جهت اجرای این درخواست به شورای امنیت گزارش دهد.

2- در طول مذاكرات سه سال گذشته، فرصت های متعددی برای مشورت با طرفین درباره ی بند 6 قطعنامه داشته ام. این مذاكرات مرا قادر ساخت تا برداشتی از دیدگاه های متفاوت دو طرف داشته باشم. اما به مرحله ای كه به تسلیم گزارشی معنادار به شورای امنیت بیانجامد، نرسید.

3- به دنبال تكمیل اجرای پاراگراف های یك و دو قطعنامه ی 598، تلاشی جدید برای تحقق دیگر مفاد با هدف تضمین برقراری مجدد صلح میان ایران و عراق بر مبنای طرح جامع صلحی كه توسط قطعنامه ی 598،  ارایه شده بود، لازم به نظر رسید، تا از این طریق به تأمین نیازهای جاری و صلح و امنیت در منطقه كمك اساسی شود. بسیاری از تصمیماتی كه من برای تشدید تلاش ها در جهت اجرای قطعنامه ی 598، اتخاذ كردم، به شورای امنیت منعكس شده است (سند شماره 23246/S).

4- درباره ی پاراگراف 6 عناصری از مواضع طرفین پیرامون این پاراگراف برای من مشخص بود. با این وجود من از دولت های ایران و عراق در نامه های مشابه به تاریخ 14 اوت 1991، خواستم تا در جامع ترین شكل ممكن، جزئیات مواضع خود را درباره ی این پاراگراف به من تسلیم كنند. در همان زمان به منظور دستیابی به كامل ترین درك از این موضوع، تصمیم گرفتم تا به طور جداگانه با تعدادی از كارشناسان مستقل مشورت كنم. براساس پاسخ ها 26 اوت 1991، عرا ق و 15 سپتامبر 1991، ایران كه به من تسلیم شد، مشورت هایی كه با دو طرف داشتم، تمام اطلاعات مربوط مندرج در اسناد رسمی سازمان از شروع مخاصمه و نیز اطلاعاتی كه از كارشناسان مستقل به دست آمده است، اكنون مایلم كه در باره ی پاراگراف 6 قطعنامه 598، به شورای امنیت گزارش دهم.

5- مسلم است كه جنگ بین ایران و عراق كه سالیان دراز به طول انجامید شروعش نقض حقوق بین المللی بود و موارد نقض حقوق بین الملل موجب مسؤولیت برای مخاصمه است كه موضوع اصلی پاراگراف 6 می باشد. آن بخش از موارد نقض مقررات بین المللی كه در چارچوب پاراگراف 6 باید مورد توجه ویژه جامعه جهانی قرار گیرد، استفاده غیر قانونی از زور و عدم احترام به تمامیت ارضی یك كشور عضو است. مسلماً در طول جنگ مواردی عمده و گسترده از نقض اصول مختلف حقوق بین المللی انسانی وجود داشته است.

6- پاسخ عراق به نامه 14 اوت 1991 من، پاسخی محتوایی نیست، از این رو من ناچارم به توضیحاتی كه قبلاً توسط عراق ارایه شده است، تكیه كنم. این درك واقعیت است كه توضیحات عراق برای جامعه بین المللی قابل قبول و كافی نیست.

بنابراین رویداد برجسته ای كه تحت عنوان موارد نقض در بند پنجم این گزارش بدان اشاره كردم، همانا حمله 22 سپتامبر 1980، علیه ایران است كه بر اساس منشور ملل متحد، اصول و قوانین شناخته شده بین المللی یا اصول اخلاقی، قابل توجیه نیست و موجب مسؤولیت مخاصمه است.

7- حتی اگر قبل از شروع مخاصمه برخی تعرضات از جانب ایران صورت گرفته باشد، چنین تعرضاتی نمی تواند توجیه كننده تجاوز عراق به ایران – كه اشغال مستمر خاك ایران را در طول مخاصمه در پی داشت – باشد. تجاوزی كه ناقض ممنوعیت كاربرد زور كه یكی از اصول حقوق بین المللی است، می باشد.

8- از میان موارد متعدد نقض حقوق انسانی كه در طول جنگ رخ داده، موارد بسیار توسط سازمان ملل و یا كمیته ی بین المللی صلیب سرخ ثبت شده است.

به عنوان مثال من به درخواست یك و یا هر دو طرف، در موارد متعددی، هیأت های كارشناسی را برای تحقیق درباره ی موارد نقضی مانند استفاده از تسلیحات شیمیایی، حملات به مناطق غیر نظامی و بدرفتاری با اسرای جنگی به صحنه ی نبرد اعزام كردم. نتیجه  این تحقیقات جملگی به شورای امنیت گزارش شده و به عنوان سند این شورا انتشار یافته اند. این گزارش ها با كمال تأسف حاكی از وجود شواهدی از موارد نقض جدی حقوق انسانی است و در یك مورد من موظف بودم با تأسف عمیق این یافته ی كارشناسان را متذكر گردم كه سلاح های شیمیایی علیه غیر نظامیان ایرانی در منطقه ای در نزدیكی یك مركز شهری عاری از هرگونه حفاظت در برابر این حملات به كار رفته است (سند  شماره ی 20134/S)، شورا ناخشنودی خود از این مسأله و محكومیت آن را در قطعنامه 620 مصوبه 26 اوت 1988، اعلام كرد.

9- رویدادهای جنگ ایران و عراق كه برای سالیان طولانی در صدر اخبار وسایل ارتباط جمعی دنیا قرار داشت، برای جامعه ی بین المللی كاملا شناخته شده است. هم چنین مواضع طرفین كه در موارد بسیاری از اسناد رسمی منعكس شده و انتشار یافته بر همگان واضح است.

به نظر من تعقیب پاراگراف 6 قطعنامه 598، هدف مفیدی را در بر ندارد و در جهت صلح و اجرای قطعنامه 598، به عنوان یك طرح صلح جامع، اكنون لازم است روند حل و فصل دنبال شود. در واقع پرداختن به مبنای دقیق روابط صلح آمیز بین دو طرف و هم چنین صلح و امنیت در كل منطقه ضرورت فوری دارد.

شورای امنیت در سال 1987، در پاراگراف 8 قطعنامه 598، روش صحیحی را توصیه كرد كه اگر به موقع اجرا شده بود، می توانست منطقه را از فاجعه بعدی كه رخ داد، برهاند.

یك نظام روابط حسن همجواری مبتنی بر احترام به حقوق بین الملل آن گونه كه توسط شورای امنیت پیش بینی شده، برای تضمین صلح و ثبات آینده، منطقه ضروری است.  امید است این ندای شورا مورد عنایت قرار گیرد.

اعلام این كه در جنگ تحمیلی، عراق آغازگر و مسؤول جنگ بوده است، یك پیروزی سیاسی است. در طی سال های جنگ، با این كه جهانیان و به ویژه سازمان ملل، می دانستند كه جنگ را عراق آغاز كرده است، مهر سكوت بر لب نهادند. این دفاع و نبرد، هشت سال طول كشید، هشت سالی كه غربی ها تمامی تمهیدات را علیه كشور ما به كار بردند و می خواستند كه جمهوری اسلامی را به زانو در آورده، حركتی را كه در جهت قطع وابستگی آغاز شده بود از ریشه بخشكانند.

و زمانی آن ها به خود آمدند كه سلاح های ارسالی به عراق علیه خودشان به كار گرفته شد و عراق منطقه خلیج فارس را درگیرِ جنگی مهیب و عظیم كرد.

متجاوز بودن عراق گرچه بسیار دیر اعلام شد، اما باید گفت: از پیروزی های مهمی است كه در تاریخ كشورمان به عنوان واقعه ای بزرگ ثبت خواهد شد.

پی نوشتها:

1. اطلاعات، 21 آذر 1370، شماره 19505.

2. جهت اطلاع بیشتر به جلد اول این دوره (روزها و رویدادها) چاپ چهارم، صفحه ی 779 به بعد مراجعه فرمایید.

3. همان.