تبیان، دستیار زندگی
یك شب كه عشقت باز از دل در گذر شد نام ترا بردم پیاپى تا سحر شد ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

در شام هجران تو افسردیم، بازآ

امام زمان عج

یك شب كه عشقت باز از دل در گذر شدنام ترا بردم پیاپى تا سحر شد
تا صبحدم آن شب به یادت گریه كردمهر قطره اشكم در پى تو در سفر شد
قابل نبودم تا جمالت را ببینماما قسم بر تو كه شوقم بیشتر شد
شد علت دورى من از تو عیوبمدل مبتلا هر روز بر عیب دگر شد
هر بار آهم شد مؤثر بر دل توكار بدى كردم كه آهم بى اثر شد
خود واقفم یارى ز من بدتر ندارىدست ولایت از سر من بر ندارى
زاده شدم تا با غم خوبان بمیرمزشتم، به پایت، خوبتر از جان بمیرم
خواهم به محرابم به هنگام نمازمیا در تلاوت كردن قرآن بمیرم
من دوست دارم در میان شورِ یارانبا ذكر نامت در صفِ خوبان بمیرم
آلوده باشد دیده‏ام اما مدد كندر موقع جان دادنم گریان بمیرم
سلطان عشق آید به بالینم بگویدخوش آمدى، با دیدنش عطشان بمیرم
من دوست دارم مرگ را با دیدن توهر غصه را با لحظه‏اى خندیدن تو
من دوست دارم تا حضورت را ببینممستى ایام ظهورت را ببینم
اى عابر پس كوچه‏هاى دل كجایى؟خواهم متانت در عبورت را ببینم
عالم اگر ظلمت شود باكى ندارماى فاطمى سیرت چو نورت را ببینم
من دوست دارم در شعاع نورِ پاكتسر خوردگى خصم كورت را ببینم
منّت كش عالم نگردم لحظه‏اى مندر خانه دل گر حضورت را ببینم
اى حاضر و ناظر به اعمالم، كجایى؟گریه مكن دیگر به افعالم، كجایى؟
اى گمشده در كوچه‏هاى غفلت دلاى گوهر نشناخته در حیرت دل
ما مشرك عشقیم، كردیمت فراموشاز یاد بردیمت زِ فرطِ غفلتِ دل
اى سفره‌دار آفرینش بى‏نگاهتشد رزق ما محدود، رفته بركت دل
حاصل ندارد بى تو عمر نوح كردننسیان تو اى بهترین، شد آفت دل
حاصل ندارد بى تو عمر نوح كردننسیان تو اى بهترین، شد آفت دل
ما را براى انتظارت آفریدندممزوج شد با انتظارت فطرت دل
جانا به راه عشق تو، ایمان ببازیمیادى ز ما كن تا به یادت جان ببازیم
اى آیه‏ها صبح و مساء در انتظارتقرآن، مناجات و دعا در انتظارت
خلق خدا چشم انتظارانِ ظهورتتنها نه خلقى كه خدا در انتظارت
دست خدا، دیگر به در از آستین شواى ذوالفقار مرتضى در انتظارت
اى ذره‏هاى آفرینش بى قرارتمروه، صفا، زمزم، منا در انتظارت
كو پرچم هل من معین آل زهرا ؟اى سرزمین كربلا در انتظارت
اى یوسف كنعانى زهرا كجایى؟موعود كعبه، منجى دلها كجایى؟
اى شارع احكام دین برگرد برگرداى رشته حبل المتین برگرد برگرد
دریاب گمراهان در عصیان فنا رااى رهنماى متقین برگرد برگرد
گلشن، كویر غفلت از یاد تو گردداى لاله صحرا نشین برگرد برگرد
آید به گوش از كربلا شب‌هاى جمعهآواى بانوى حزین برگرد برگرد
ذكر شهید كربلا این بود وقتىافتاد از زین بر زمین برگرد برگرد
برگرد تا خون شهیدان زنده گرددبرگرد تا شیعه به دوران زنده گردد
گویند مى‏آیى ولى مُردیم، بازآدر شام هجران تو افسردیم، بازآ
بى تو صفا از زندگى‏ها رخت بستهاز دل طراوت رفت، پژمردیم، بازآ
عشق على و شیعه‏گى جرم است، آرىارثِ غریبى از على بردیم بازآ
طعنه‏كِش ایام هجران تو گشتیمما خونِ دل در خونِ دل خوردیم، بازآ
بشنو تمناى دل بیچارگان راگرچه تو را صد بار آزردیم، بازآ
ما مجرمیم اما تو خوب و با گذشتىدیدى بدى از ما فزون اما گذشتى
نور خدایى تو، به بدخواه تو لعنتبدرالدجایى تو، به بدخواه تو لعنت
سر تا قدم تصویر قرآن خدایىشمس الضحایى تو، به بدخواه تو لعنت
هر جا كه هستى، جانِ ما، جانت سلامتاصل بقایى تو، به بدخواه تو لعنت
بین قنوتت یك دعا بهر گدا كنروح دعایى تو، به بدخواه تو لعنت
بر سرزمین قلب عشاق حسینىفرمانروایى تو، به بدخواه تو لعنت
اصل ولایت در وجودت منجلى شدلعنت به هر كس منكر آل على شد
بگذار تا چشم انتظار تو بمانمبگذار من هم بى قرار تو بمانم
كیشَم  مكن از بام خود، بگذار منهمگردم پرستو، همجوار تو بمانم
جان را به كف بنهاده و سوى تو آیماذنم بده تا جان‏نثارِ تو بمانم
جانم سپر گردد تو را در هر بلایىگردم فدایى، پاى كار تو بمانم
ننگت نباشم، گُل شوم بر سینه توتا زنده‏ام در انتظار تو بمانم
از حق بخواهم تا مرا پاكم نمایىدر كربلا با دستِ خود خاكم نمایى
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.